کد خبر : ۶۰۶۳۵۴
۱۳:۱۴

۱۴۰۴/۰۹/۱۰
روایت شهادت شهید غریب «ابراهیم سرهنگی فر»؛

شهید غریبی که جزو نخبگان ارتش بود

شهید غریب اسارت «ابراهیم سرهنگی فر» از دانش آموختگان دانشکده افسری و جزو نیروی مخصوص تاکتیکی ۲۱ حمزه بود.


به گزارش نوید شاهد لرستان، یکم شهریور ۱۳۳۳، در شهرستان میاندوآب دیده به جهان گشود. پدرش چوپان، بنا بود و مادرش خاقان نام داشت. تا پایان دوره کارشناسی درس خواند. سال ۱۳۵۹ ازدواج کرد و صاحب کی پسر و دو دختر شد. به عنوان سرتیپ دوم ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و دوم شهریور ۱۳۶۱، در بوکان توسط نیرو‌های حزب دمکرات به شهادت رسید. پیکر وی مدت‌ها در منطقه برجا ماند و پس از تفحص، در زادگاهش به خاک سپرده شد.

شهید غریبی که جز نخبگان ارتش بود

حسین سجادی پور از آزادگان استان تهران که همراه و همرزم این شهید عزیز بوده نحوه شهادت غریبانه وی را اینگونه بیان می‌کند:

شهید سرهنگی‌فر جزو دانش آموختگان دانشکده افسری و نیروی مخصوص تاکتیکی ۲۱ حمزه بود. در همه عملیات‌های منطقه کردستان با اشرار و دمکرات و کومله حضور داشت. ما با هم در اکثر عملیات‌ها همرزم بودیم تا اینکه در محور عملیاتی بوکان- سقز توسط ضدانقلاب دمکرات به اسارت درآمدیم.

ما را به زندانی در جنگل‌های بوکان بردند. اتاق‌های آنجا بودند که شش یا هشت نفره بود. به ما اجازه نمی‌دادند که با هم ارتباط بگیریم. متاسفانه ابراهیم به همراه چند نفر دیگر داخل یک اتاق بودند. من به همراه پنج نفر در اتاقی دیگر زندانی شدیم. حتی ما را گروه گروه به هواخوری می‌بردند. به همین خاطر از احوال ابراهیم و باقی دوستان مطلع نبودم.  

حتی گاهی پیش می‌آمد که می‌توانستیم چند دقیقه با باقی دوستان حرف بزنیم، بلافاصله ما را برای بازجویی می‌بردند که چه صحبت‌هایی رد و بدل کردیم.

یک روز در زندان غوغایی به پا شد که چند نفر از زندان فرار کردند. همه اسرا را به صف کردند. بعد از مدتی متوجه شدم که ابراهیم به همراه چند نفر از زندان فرار کردند. از نقشه فرار آنها بی اطلاع بودم و نمی‌دانستم به چه شکل این کار را انجام داده‌اند. ولی در دلم آنها را تحسین می‌کردم.

نیمی از روز گذشته بود، همچنان ما داخل محوطه بودیم. هم سلولی‌های ابراهیم را برای بازجویی و شکنجه برده بودند. یکباره ماشینی وارد زندان شد. درکمال ناباوری ابراهیم و چند نفری که فرار کرده بودند را از ماشین پیاده کردند. آنها را خیلی کتک زده بودند.

بلافاصله آنها را برای بازجویی بردند. از اتفاقاتی که می‌افتاد بی اطلاع بودیم ولی مشخص بود که آنها را به بدترین شکل شکنجه می‌کنند. بعد از چند روز خبردار شدیم که ابراهیم و افرادی که همراهش بودند را تیرباران کرده‌اند.

آنها مظلومانه به شهادت رسیدند.

انتهای پیام/


گزارش خطا

ارسال نظر
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه