از حیاط مدرسه تا پلسابله؛ پرواز نوجوانی که عاشق شهادت بود
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید ابوالفضل اقبالیون در بیستوسوم شهریور ۱۳۴۳ در خانوادهای روحانی و مذهبی در شهرستان خمین چشم به جهان گشود. فضای گرم و معنوی خانه، روحیه او را از همان کودکی در مسیر تدین و پایبندی به ارزشهای اسلامی قرار داد. مادرش نخستین معلم قرآن او بود و ابوالفضل در هر فرصت، به تلاوت قرآن میپرداخت. او نمازش را بهموقع میخواند و حتی در روزهای گرم تابستان روزهداریاش ترک نمیشد.
تحصیلاتش را تا دوره راهنمایی ادامه داد و در مدرسه فردوسی و سپس آموزشگاه طباطبایی شناخته شده بود. یکی از همکلاسیهایش نقل میکند: «ابوالفضل نوجوانی آرام، مؤمن و درسخوان بود، اما دلش در جبهه بود. شبها در بسیج حضور داشت و با وجود سن کم، از مسئولان میخواست او را اعزام کنند.» او پیش از جنگ نیز در دورههای بسیج آموزش اسلحه دیده بود، اما با شروع جنگ حضورش در پایگاه بسیج جدیتر شد. فرماندهان ابتدا با اعزام او مخالفت کردند؛ میگفتند جای او در «سنگر مدرسه» است. اما اشتیاق او برای دفاع از میهن لحظهای آرام نمیگرفت.
پس از اصرار فراوان، سرانجام موفق شد همراه یکی از همکلاسیهایش راهی الیگودرز و از آنجا به ازنا، اندیمشک و نهایتاً دزفول شود. نخستین اعزام تنها یک هفته طول کشید و او برای تکمیل مدارک به خمین بازگشت، اما مجدداً و مصممتر به منطقه جنگی جنوب رفت. در دزفول دورههای تخصصی کار با سلاحهای سنگین و نیمهسنگین را گذراند و بهسرعت به خط مقدم منتقل شد. روحیه مسئولیتپذیری و شجاعت او در مدت کوتاهی موجب شد به عضویت سپاه پاسداران درآید.
ابوالفضل اقبالیون بیش از یک سال در جبههها ماندگار شد؛ اقامتی داوطلبانه و مداوم که تنها سه یا چهار بار مجال بازگشت کوتاه به خمین را برای او باقی گذاشت. این نوجوان باایمان در طول خدمت، تجربه فرماندهی دسته را نیز برعهده گرفت؛ مسئولیتی که در سن ۱۷ سالگی نشانهای از جسارت و توانمندی او بود.
سرانجام در نهم آذرماه ۱۳۶۰، در جریان عملیات مهم طریقالقدس و در منطقه پلسابله بستان، ابوالفضل اقبالیون بر اثر اصابت گلوله دشمن به شهادت رسید و نامش در کارنامه افتخار جوانان خمین ثبت شد. پیکر پاک او پس از تشییع باشکوه مردم، در گلزار شهدای خمین به خاک سپرده شد.
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی