ابرقهرمانانی که کابوس آمریکا شدند
به گزارش نوید شاهد لرستان، شهید غریب اسارت «نادر مهدوی» چهاردهم خرداد ۱۳۴۲ در روستای نوکار، از توابع دهستان بحیری در شهرستان دشتی واقع در استان بوشهر به دنیا آمد. درحالیکه تنها ۲۱ سال سن داشت گروهان دریاییِ ناوتیپ امـیرالمؤمنین (ع) را بنیانگذاری کرد و خود فرماندهی این گروهان را عهده دار شد. فعالیتهای پیگیر و شبانه روزیِ شهید، در زمینه نظم بخشی و تربیتِ نیروهای عضو این گروهان دریاییِ تازه تأسیس، سبب شد تا بتواند گروهانی نمونه و صددرصد آماده را برای شرکت درهرگونه عملیات، مهیّا نماید. این گروهان در عملیات بدر در تاریخ بیستم اسفندماه ۱۳۶۳ به شهادت رسید.

شهید غریب اسارت «بیژن گرد» در سال ۱۳۴۵ در جزیره «خارک» در استان «بوشهر» به دنیا آمد. زندگی در خانوادهای مومن و معتقد، «بیژن» را کودکی شجاع و نترس بار آورد. دوران تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش به اتمام رساند و برای تحصیلات راهنمایی وارد مدرسهی «حکیم نظامی» جزیره خارک شد. وقتی مبارزات مردم ایران برعلیه حکومت ظالمانه طاغوت شروع شد با اینکه بیژن در سن نوجوانی بود، لحظهای به خود تردید نداد و تا لحظه شهادت در تاریخ بیستم اسفندماه ۱۳۶۳ در این راه تلاش کرد.

عبدالکریم مظفری از جانبازان سرافراز بوشهر در خصوص نحوه اسارت و شهادت این دو شهید عزیز اینگونه روایت میکند:
پس از پایان موفقیت آمـیز عملیات بدر، شهید نادر مهدوی در سپاهِ بوشهر تصمیم به تشکیل ناوگروه دریایی گرفت و آن را ذوالفقار نام نهاد. ناوگروه دریایی ذوالفقار، وابسته به منطقه دوم نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و شهید تا زمان شهادت، فرماندهی آن را به عهده داشت.
این یگان رزمی تازه تأسیس در عملیات والفجر ۸ مسؤولیت تدارک نیروهای رزمی به وسیله شناورها را داشت که آن را به نیکوترین وجه، انجام داد. پس از آن در مناطق عملیاتی والفجر ۸ در رالستای ماموریت سپاه، نقش موثری در ردگـیری ناوها و ناوچههای دشمن، جلوگـیری از فعالیت نیروی دریایی عراق و نیز مین گذاری در کانال خورعبدالله داشتند.
شهید در عملیات کربلای ۳ که در تاریخ یازدهم شهریور۱۳۶۵ آغاز شد حضوری موثر و مبتکرانه داشت که منجر به فتح اسکله و پایانه نفتی الامیه عراق گـردید.
شهید مهدوی به عنوان فرمانده ناوگروه دریایی ذوالفقار از زمان ورود آمریکاییها به خلیجفارس تا زمان شهادت، لحظهای از نبرد بیامان با این جنایتکاران آرام نگرفت و تمام توان و استعداد خود را در اینراه به کار بست. او طی این مدت، عملیات بسیاری را علیه آمریکاییهای متجاوز ترتیب داد.
در تیرماه سال ۱۳۶۶ که اولین کاروان از نفتکشهای کویتی با پرچم آمریکا (نفتکش کویتی اَلرَّخاء با نام مبدّل بریجتون) و اسکورت کامل نظامی توسّط ناوگان جنگی این کشور با تبلیغات رسانهای گسترده به راه افتاد، در فاصله ۱۳ مایلی غرب جزیره فارسی، در اثر برخورد با مینهای کار گذاشته شده توسّط سردار شهید مهدوی و یارانش، منفجر شد به طوریکه حفرهای به بزرگی ۴۳ متر مربّع در بدنه آن ایجاد گردید. پس از اقدام دلیرانه سردار شهید مهدوی و همرزمانش در انفجار کشتی بریجتون، به پاس قدردانی از این عزیزان، به دیدار با حضرت امام نائل شدند.
در عصر روز شانزدهم مهرماه۱۳۶۶ سردار شهید نادر مهدوی همراه با تنی چند از همرزمانش، جهت انجام گشت زنی و حفاظت از آبهای نیلگون خلیج فارس، با استفاده از دو فروند قایق تندرو توپدار و یک فروند ناوچه به سمت جزیره فارسی حرکت میکنند. پس از اقامه نماز مغرب در جزیره فارسی، مورد تهاجم نیروهای آمریکایی قرار میگیرند.
نیروهای آمریکایی با چند فروند بالگرد بزرگ کبری به نام MS6 به ناوگروه حمله کرده و رادار پایگاه فرماندهی را منهدم میکنند که ارتباط ناوگروه با مرکز به کلّی قطع میشود. پس از پانزده دقیقه درگیری شدید، با استفاده از یک فروند موشک استینگر، یکی از این بالگردها را منفجر میسازد. با این وجود تنها ناوچه طارق که سردار شهید مهدوی بر آن سوار بود، سالم مانده بود و دو قایق دیگر هدف قرار گرفته و در آتش میسوختند. نادر میتوانست به سلامت از میدان بگریزد، اما با رشادت و مردانگی تمام در پی گرفتن زخمیها و پیکرهای مطهّر شهدا از آب برمی آید.
آنها با همه توان سعی میکردند که اجازه ندهند تا بالگردهای آمریکایی به طرف آنها نزدیک شوند، اما کار سختی بود، زیرا این بالگردها بسیار کم صدا بودند و موقعیت یابی آنها در آسمان بسیار مشکل بود. نادر مهدوی و بیژن گرد و چهار نفر دیگر پس از بیست دقیقه رزم جانانه و مردانه، زنده به اسارت دشمن در می آیند.
لحظه و نحوه شهادت آنها را کسی اطلاع ندارد ولی پس از گذشت شش روز از این اتفاق، پیکرهای مطهر شهدا و اسرا از مسقط پایتخت کشور عمان تحویل گرفته شد و از مرز هوایی وارد فرودگاه مهرآباد تهران شد.
هنگامی که پیکر مطهرشان به خاک میهن رسید، دستها و پاهای شهید مهدی و بیژن به صورت خیلی محکم بسته شده بود و نشان میداد که دشمن، حتّی از جسم بیجان این سرداران شهید نیز میترسید. این دو شهید عزیز بر عرشه ناو جنگی یو. اس. اس. چندلر” آماج شکنجههای وحشیانه دشمن قرار میگیرد و سینهاشان با میخهای بلند آهنین سوراخ میشود و بدین ترتیب مظلومانه به شهادت میرسند.
انتهای پیام/