به تربیت و اخلاق بچهها توجه خاصی داشت
به گزارش نوید شاهد مازندران، شهید «غلامعلی (جواد) نژاداکبر» متولد دوازدهم اسفندماه ۱۳۴۰، در شهرستان بابل به دنیا آمد و در تاریخ دوازدهم اسفند ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت تیر به بدن به شهادت رسید. پیکر این شهید بزرگوار در گلزار شهدای بیشه سر به خاک سپرده شد.

چند خاطرهای از شهید «غلامعلی (جواد) نژاداکبر»:
همرزم شهید از شجاعت و مدیریت او این گونه میگوید: «قبل از عملیات کربلای ۵، موقعی که عراق در حال پیشروی بود و ما در حال عقب نشینی، ایشان ۵۰۰ متر از ما جلوتر بود. با فریاد به من گفت: «علی! برو جلو به آر پی جی زن بگو برود جلو و شلیک کند تا جلوی آن تانک را بگیرد.» من توان دویدن و یا سریع رفتن را نداشتم. وقتی فهمید که من توان راه رفتن را ندارم، خودش را زودتر از من به آر پی جی زن رساند. آر پی جی را از دست او گرفت و و خودش شلیک و تانک دشمن را شکار کرد. شکار اولین تانک، مدتی دشمن را متوقف کرد و این نشان دهندهی مدیریت و شجاعت یک فرماندهی مدبّر است.»
مادرش از آخرین اعزام فرزندش میگوید: «غلامعلی، در آخرین اعزام، به من که او را بدرقه میکردم، گفت: «من دارم به جبهه میروم.» و این جمله را چندبار تکرار کرد. گفتم: «چندین بار رفتی و این بار نرو.»، امّا او گفت: «مادر، من به جبهه میروم و سه روز بعد شهید میشوم و پیکرم برنمی گردد.» من ناراحت شدم و گفتم: «مادرت بمیرد. چرا میگویی جنازه ات نمیآید؟» گفت: «دوست ندارم جنازهام توسط کسانی تشییع شود که به جبهه نیامدند و کمکی به رزمندهها نکردند.»
آمنه مرتضی زاده، همسر شهید میگوید: «همسرم به نظافت، تمیزی و نظم و انضباط بسیار اهمیت میداد و لباس هایش را آن طور مرتب میکرد گویا هر روز آنها را اتو میکند. دوست داشت بچهها هم مثل او به نظم و انضباط و تمیزی اهمیت دهند وهم چنین به تربیت و اخلاق بچهها توجه خاصی داشت. دوست داشت بچهها به طور صحیح و اسلامی تربیت شوند و درس شان را بخوانند تا به بالاترین رتبههای علمی برسند. همیشه کتابهایی در مورد تربیت کودکان میخرید تا هم من و هم خودش مطالعه کنیم و شیوههای درست را یاد بگیریم.»
انتهای پیام/