ارادت او به دوستان خود وصف ناپذیر بود
به گزارش نوید شاهد مازندران، در سال ۱۳۴۱، در یک خانوادهی مذهبی و کشاورز در روستای «بیشه سرسبیل» در استان «مازندران» دیده به جهان گشود. دوران ابتدایی را در مدرسه «بهشت آئین» گذارند و در دوران راهنمایی و دبیرستان وارد شهرستان «بابل» شد.

دوران دبیرستان ایشان مصادف با اوج گیری انقلاب اسلامی بود که در پیروزی انقلاب نقش به سزایی داشت و به همراه شهیدان «تبارجعفرقلی»، «جانی رمی»، «سادات تبار» و دیگر برادران در صحنه حضور داشته و مردم را تشویق به شرکت در تظاهرات علیه رژیم مینمود.
در سال ۱۳۵۹ با شروع جنگ تحمیلی و مشارکت مردم در جهت دفاع از حریم و دستاوردهای انقلاب بر آمد و در اولین اعزام از بابل رهسپار میادین نبرد حق علیه باطل در مریوان شد؛ و بعد از پایان مأموریت به ادامه تحصیل پرداخت و با تلاش بی وقفه در سال ۶۰ موفق به اخذ دیپلم در رشتهی فنی گردید. بعد از دریافت دیپلم به عضویت سپاه پاسداران بابل در آمد و در واحد عملیات مشغول به خدمت شد و در تشکیل انجمن اسلامی و گروههای مقاومت نقش فعالی داشت.
از نظر تقوی و صبور بودن در تمام کارها، واقعاً اسوه و نمونه بود. ایشان در سال ۶۱ روانهی جبههها گردید ودر عملیات مختلف از طریق القدس گرفته تا بیت المقدس، فتح المبین، والفجر هشت، کربلای چنج حضوری فعال داشت. او به همهی هم رزمان و همسنگران خود آموخته بود که چگونه به خدا عشق بورزند. همیشه در خلوتگاهش کلام دلنشین «یارب ضعف بدنی» را زمزمه میکرد و اشک میریخت.
ارادت او به دوستان خود وصف ناپذیر بود و با ناملایمات روزگار به سادگی دست و پنجه نرم میکرد که این همان رمز توفیق عارفان و عاشقان است. ایشان در سال ۶۱ ازدواج نمود که ثمرهی این وصلت، دو یادگار به نامهای «کمیل» و «فاطمه» میباشد.
در عملیات مختلف از جمله در منطقهی هورالعظیم به شدت مجروح شده بودند، بعد از سلامتی دوباره به جبهه اعزام و به عنوان فرماندهی گردان مسلم (ع) و بعداً به عنوان فرماندهی گردان صاحب الزمان (عج) و جانشین فرمانده تیپ مشغول به خدمت شدند و با استفاده از ایمان به ایزدمنان و تجربههای به دست آورده در طول دفاع مقدس، به عنوان سربازی مؤمن و متعهد، به نبرد با صدامیان پرداخت و سرانجام در ادامهی عملیات پیروزمند کربلای پنج در تاریخ دوازدهم اسفند ۱۳۶۵، در شرق بصره به شهادت رسید.
انتهای پیام/