آخرین اخبار:
کد خبر : ۶۰۴۸۵۵
۱۲:۵۱

۱۴۰۴/۰۸/۲۴
از دل وصیت‌نامه شهید قنبر اکبرنژاد:

اسلامی بمانید و نگهبان راه انقلاب باشید

شهید قنبر اکبرنژاد در بخشی از وصیت‌نامه خود با لحنی سرشار از ایمان، از خداوند می‌خواهد دخترش دختری کاملاً اسلامی و پاسدار ارزش‌های انقلاب باشد و فرزند هنوز متولد نشده‌اش نیز با سلامت و شناخت خداوند، در مسیر ایمان و آگاهی گام بردارد.


به گزارش نوید شاهد آذربایجان شرقی، شهید قنبر اکبرنژاد نوزدهم شهریور ۱۳۳۵ در شهرستان هشترود به دنیا آمد. پدرش بایرامعلی، کارگر بود و مادرش شهربانو نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. سال ۱۳۵۶ ازدواج کرد و صاحب دو دختر شد. به‌عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیست‌وچهارم آبان ۱۳۵۹ در بمباران هوایی سوسنگرد بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. تاکنون اثری از پیکرش به دست نیامده است.

وصیت‌نامه شهید قنبر اکبرنژاد

در متن وصیت‌نامه این شهید بزرگوار چنین آمده است: 

بسم الله الرحمن الرحیم

ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله اموتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون

گمان مدارید آنان که در راه خدا کشته شده‌اند مرده‌اند؛ بلکه آنان زنده‌اند و در نزد خدایشان روزی می‌خورند.

جامعه‌ای که بخواهد حکومتِ الله در آن حکم‌فرما شود، امکان ندارد مگر با یک شرط؛ آن شرط این است که باید شهید بدهد، باید خون بدهد و باید هجرت کند. خوشبختانه مکتب ما هجرت و مکتب مبارزه علیه مستکبران است. حالا با میل و اشتیاق به مرزِ جنوبِ کشور اعزام می‌شوم و می‌توانم بگویم که تا به حال این‌طور خوشحال نبوده‌ام و حتی برای رفتن به مرزِ کشور و دفاع از اسلام یک روز روزه نذر کرده بودم؛ الحمدلله نذرم قبول شد؛ و اگر در این جهاد توفیق یافتم و لیاقت پیدا کردم و شهید شدم، یک وصیت دارم به خانواده‌ام، برادرانم، خواهرانم و فرزندانم و متعلقاتم، مخصوصاً برادران پاسدارم. آن وصیت این است به این حدیث که پیامبر فرموده‌اند: «جاهدوا هواء أنفسکم تملّکوا أنفسکم» یعنی با هوای نفس‌هایتان مبارزه کنید تا مالک نفس خود شوید. در جای دیگر نیز مبارزه با نفس را جهاد اکبر تلقی کرده‌اند. آنچه بنده از این حدیث برداشت کرده‌ام این است که خوشبختیِ جامعه و افراد، عمل کردن به این حدیث است و بدبختیِ جامعه و افراد نیز عمل نکردن به این حدیث است. اگر تاریخ را مطالعه کنیم می‌بینیم آن کسانی که به نفس خود «بلی» گفته‌اند طغیان کرده‌اند؛ آنان شیطانِ شخصی بوده‌اند. که سال‌ها عبادت کرده بود ولی به هوای نفس خود غلبه نکرد، از درگاه خداوند رانده شد. بعد از او حضرت آدم؛ وقتی‌که خداوند فرمود از تمام میوه‌ها بخور جز از شجره‌ی گندم، شیطان آمد و گفت: «اگر از این گندم بخورید، در دنیا همیشه خواهید ماند.» خلاصه حضرت آدم با هوای نفس مبارزه نکرد و در نتیجه سفارش خداوند را فراموش کرد؛ از گندم خورد و از بهشت رانده شد و حدود ۳۰۰ سال به‌خاطر یک اشتباه گریه کرد. قابیل نیز با هوای نفس خود مبارزه نکرد و اولین کسی شد که در روی زمین خون برادرش را ریخت. هوای نفس باعث شد خلیفهٔ اول و دوم — که ابتدا نسبت به ولایت حضرت علی نظر داشتند — پس از رحلت پیامبر آن را فراموش کنند.

در اثر مبارزه با نفس بود که حر خود را نجات داد و به لشکر امام حسین پیوست؛ و در اثر مبارزه نکردن با هوای نفس بود که عمر سعد ساعت‌ها فکر کرد ولی نتوانست خود را نجات دهد. فکر میکنم مقصودم را رسانده باشم. امام هم در سخنرانی‌اش به وزراء فرمود: «رأسِ کلِّ خطیئه حبّ النفس.»

اما وصیتم به مادرم: خدا به شما صبر بدهد، ان‌شاءالله. شما هم صبر کردن را از زینب کبری و مادرِ علی‌اکبر یاد بگیرید؛ چون ما مالِ خدا بودیم و به طرف او برگشتیم. و، اما خطابم به پدرم: ما نتوانستیم به وظیفهٔ خود عمل کنیم؛ امیدوارم، ان‌شاءالله، هر دوی شما بنده را ببخشید. مادرجان، صبر را پیشه کنید؛ خودتان را ناراحت نکنید و در فراق من غمگین مباشید. از خدا می‌خواهم و افتخار هم بکنید که توانستید فرزندی تربیت کنید که توانست  در راه الله شهید بشود.

اما خواهرانم! شما باید صبر داشته باشید. من می‌دانم برای خواهر خیلی مشکل است در فراق برادر صبر کردن، ولی شما باید صبر را از زینب کبرا بیاموزید.

اما برادرانم! می‌دانم شما تا اندازه‌ای نسبت به شهید شدن در راه الله آگاهید. امیدوارم انشاءالله در فراق بنده ناراحت نباشید و راه شهیدان، راه الله را ادامه دهید.

و اما متعلقه‌ام! اگر از من رنجیده‌اید، امیدوارم انشاءالله مرا ببخشید. فرزندان نزد شما امانتی الهی هستند؛ باید از آنها مواظبت کنید و آنها را اسلامی بار بیاورید. انشاءالله برادرانم و پدر و مادرم، در تربیت آن بچه‌ها کوتاهی نکنند.

و اما دخترم! از خداوند متعال می‌خواهم فردی شوی کاملاً اسلامی و پاسدار اسلام و انقلاب. و آن بچه‌ام که هنوز متولد نشده است، از خدای عزّ و جلّ می‌خواهم که با سلامتی به دنیا بیاید و فردی خداشناس، آگاه و اسلامی شود، انشاءالله.
و این وصیت‌نامه‌ام را نگه دارید و به بچه‌هایم بدهید. از خداوند متعال می‌خواهم که ما را از شهیدان واقعی قرار دهد.

«اگر من پیغامی به ملت ایران داشته باشم، دیگر بغداد باقی نخواهد ماند.»  امام خمینی

خداوندا، ترا قسم می‌دهم به امام زمان، امام امت، خمینیِ بت‌شکن را عمر زیاد عطا فرما. خداوندا، مسلمانان را پیروز بگردان؛ ظهور امام زمان را نزدیک بفرما.
روح منی خمینی، بت‌شکنِ خمینی.
قنبر اکبر نژاد
۵۹/۷/۱۱

انتهای پیام/

 


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه