کد خبر : ۶۰۴۴۶۱
۰۸:۲۴

۱۴۰۴/۰۸/۱۹
به مناسبت سالروز شهادتش منتشر گردید

شهیدی که وصیت کرد؛ خونم آغاز خیزش و آگاهی ملتم باشد

شهید «مرتضی قمیصی» در وصیت‌نامه‌اش از قطره قطره خونش که فریاد بیداری و جرقه‌ای برای حرکت و آگاهی ملتش است، سخن می‌گوید.


به گزارش نوید شاهد بوشهر؛ شهید «مرتضی قمیصی» فرزند علی، یکم شهریور ۱۳۳۶ در روستای محروم و مستضعف چهار برج از توابع دشتستان واقع در استان بوشهر در یک خانواده فقیر ولی پایبند به مکتب حیاتبخش اسلام به دنیا آمد. دوران کودکی را با فقر و مشکلات گذراند. در سن ۶ سالگی قدم به مدرسه گذاشت ولی فقر و تهیدستی به او اجازه تحصیل را نداد. به ناچار دست از تحصیل کشید و مدتی به کلاس شبانه می‌رفت و تا کلاس سوم ابتدائی درس خواند. گرچه شهید مرتضی قمیصی از نظر ظاهر در صف بیسوادان قرار داشت ولی دارای قلبی اگاه و روشن بود و می‌توانست مسائل را برای خود تحلیل کند و در باره‌ی هر موضوعی فکر کند.

شهیدی که وصیت کرد؛ خونم آغاز خیزش و آگاهی ملتم باشد

شهید قمیصی سال‌های جوانی خود را صرف مشاغل کارگری و کشاورزی نمود. در سال ۱۳۵۶ که انقلاب اسلامی به اوج خود رسیده بود در فعالیت‌های انقلابی و تظاهرات فعالیت چشمگیری داشت. شهید قمیصی به سربازی اعزام شد، پس از اتمام خدمت سربازی در سال ۱۳۵۸ ازدواج کرد که حاصل این ازدواج یک فرزند پسر می‌باشد.

ایشان عاشق و شیفته امام بود، زیرا عشق به امام را قرب به خدا می‌دانست. هنوز مدتی از نظام جمهوری اسلامی نگذشته بود که ابرقدرت‌ها جنگ نابرابری توسط رژیم پلید عراق به ایران تحمیل نمودند. شهید قمیصی با عشق به خدا و امام رفتن جبهه واجب دانسته و قدم به نبرد حق علیه باطل گذاشته مدتی در جبهه عین خوش یا بعثیون کافر مبارزه کرد و در این مدت فقط یکبار برای دیدار خانواده به زادگاهش آمد. پس از دیدار با خانواده و فامیل همه را وداع کرد و مجددا راهی جبهه شد و به نبرد خود علیه بعثیون کافر ادامه داد. سرانجام در نوزدهم آبان ۱۳۶۱ وسط بعثیون از خدا بی خبر بر اثر ترکش خمپاره به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

 

قسمتی از متن وصیت نامه شهید را با هم بخوانیم

بسم الله الرحمن الرحیم

اینجانب مرتضی قمیصی با اختیار خود آزادانه در جبهه‌های جنگ حق علیه باطل شرکت می‌کنم. ما که برای احیای قوانین نجات بخش اسلام قیام نموده‌ایم، ما که پیران راستین حسین (ع) هستیم، هرگز جامه ذلت نخواهیم پوشید و نخواهیم گذاشت که مشتی مزدور از خدا بی‌خبر به مملکت اسلامی‌مان هجوم آورند و شرافت و کرامتمان را لکه‌دار سازند آن چنان ملت ما در مقابل عراق یا هر متجاوز دیگری خواهد ایستاد که صفحات تاریخ فقط سخن از جانمازی‌ها و رشادت‌ها و ایثار‌های جوانان ما گوید. تاریخ ثبت خواهد کرد، شهادت تنها فرزند خانواده ایرانی که بیش از سه روز از ازدواجش نمی‌گذرد و ثبت خواهد کرد که فقط یک خانواده ایرانی ۷ شهید در راه اسلام تقدیم می‌دارد. اینجانب نیز بنا به وظیفه شرعی و اسلامی به دفاع از قرآن و میهنم برمی‌خیزم، باشد که ریخته شدن خونم عامل حرکت و آگاهی ملتم گردد و باعث نابودی کافران و منافقان. شهادت درجه‌ای از درجات تقرب الله است که فقط مخصوص بندگان خداست از خدا میخواهم که من نیز به این درجه نائل گردم.‌

ای مادر عزیزم از تو می‌خواهم که مرا حلال نمائید. برایم گریه نکن، شادی کن از اینکه خداوند توفیق قران قیام کند و خونش جهت آبیاری درخت برومند اسلام ریخته گردد. زیرا من امانتی بودم به دست تو که توانستی بدون اینکه به امامت خیانت کرده باشی آن را به صاحبش برگردانی. از برادرانم نیز می‌خواهم که مرا حلال کنند و گوش به فرمان امام باشند و امام را دعا کنید.

و ای برادران، همسرم و فرزندانم را فراموش نکنید و فرزندام را چنان تربیت کنید که اسلام و قرآن گفته. در روستایمان در کنار قبر شهید با قبر شهید حسین قیصی و یا قبر شهید احمد میر دفنم کنید.

انتهای پیام/

 


گزارش خطا

ارسال نظر
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه