نوجوانانی که زنگ مدرسهشان در آسمان نواخته شد | یادمان شهدای دانشآموز گیلانی در حمله رژیم صهیونیستی
به گزارش نوید شاهد گیلان، در میان برگهای زرد پاییز، صدای زنگ مدرسه میپیچد؛ اما امسال برای گیلان، این زنگ بوی اشک میدهد. در کوچههایی که روزی پر از خندهی کودکانهی دانشآموزان بود، حالا سکوتی سنگین نشسته است. آنها هنوز در فهرست حضور و غیاب مدارسشان نام دارند، اما حضورشان را باید در فهرست آسمان جستوجو کرد.

سیدحمیدرضا صدیقی صابر، ۱۷ ساله، نوجوانی از تبار غیرت و ایمان، کسی که تازه قدم در مسیر جوانی گذاشته بود. او قرار بود مهندس شود، رؤیاهایش را روی کاغذ میکشید، اما دشمن حتی اجازه نداد دفتر رؤیاهایش را کامل کند.
در کنار او، سیدهمهیا صدیقی صابر، ۸ ساله، دختربچهای که لبخندش مثل آفتاب زمستانی، گرمای خانه را زیاد میکرد.
یاس صابر، ۱۴ ساله، دانشآموزی آرام و عاشق نقاشی؛ امیرعلی چترعنبرین، ۱۳ ساله، نوجوانی پرشور و ورزشکار؛ و میلان صابر، کوچکترین عضو این جمع، تنها ۷ ساله، که هنوز الفبای زندگی را تمام نکرده بود.
آنها نه در جبهه، که در خانه و مدرسهشان شهید شدند؛ جایی که باید امنترین نقطهی جهان برای کودکی و یادگیری باشد. اما دستهای آلودهی رژیم صهیونیستی، حتی بر دفتر مشق و کیف مدرسه هم رحم نکرد. موشکهای بیرحمانه، نهفقط جان این فرزندان گیلان، که آرامش هزاران کودک ایرانی را هدف گرفتند.
در نگاه مادرانشان، هنوز امیدی هست؛ امید به اینکه صدای این مظلومیت خاموش نماند. پدرانی که با چشمانی اشکبار، لباس مدرسهی فرزندانشان را در آغوش گرفتهاند، به همه ما یادآوری میکنند که «۱۳ آبان» فقط روزی تاریخی نیست، بلکه مسئولیتی زنده است؛ مسئولیتی برای دفاع از کودکی، از علم، از زندگی.
شهدای دانشآموز گیلان، نسل تازهای از راویان ایثارند؛ راویانی که دفتر مشقشان با خون نوشته شد. نامشان حالا نه در تابلوی کلاس، که بر لوح جاودان تاریخ نقش بسته است.
ایران هیچگاه فرزندانش را فراموش نمیکند. این خاک، همواره فرزندان داناییاش را با افتخار یاد میکند؛ همانها که زیر پرچم سهرنگ کشور، با لبخندی کودکانه، به بلندای آسمان پر کشیدند.
۱۳ آبان امسال، در کنار تمام شعارها، صدایی آرام از گیلان شنیده میشود — صدای کودکانی که هنوز در کلاسهای آسمانیشان درس عشق میخوانند و به ما میآموزند: «شهید شدن، انتهای زندگی نیست... آغاز روشنی است.»