برای شهادتم گریه نکنید و افتخار کنید
به گزارش نوید شاهد تهران بزرگ، بسیجی شهید «امیرهوشنگ پزشکی» دریکم بهمن ۱۳۴۱، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش ابراهیم، کارگر بود و مادرش، فراج نام داشت. تا سوم متوسطه درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. سرانجام شهید والامقام در سن ۱۸ سالگی در پنجم آبان ۱۳۵۹، در سرپل ذهاب بر اثر اصابت گلوله و ترکش به کمر توسط نیروهای عراقی شهید شد. مزار او در قطعه ۲۴ گلزار شهدای بهشت زهرای تهران واقع شده است.

در وصیت نامه این شهید آمده است:
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
شهید «امیرهوشنگ پزشکی» با شجاعت، داوطلب شده بود برای آوردن مهمات، از قلب دشمن می گذرد ولی آن صدامیان کافر از خدا بی خبر سوی او آتش گشوده و از ناحیه ران زخمی می شود .
برادران پاسدار با دیدن این صحنه، بیدرنگ خود را به او رساندند. در همان لحظات آخر، در حالی که آیات قرآن مجید را زمزمه میکرد، شروع به نصیحت و وصیت به برادران پاسدار نمود. او با قلبی آرام و ایمانی استوار، تنها سه جمله کوتاه پیش از عروج بر زبان آورد:
۱/ خدایا این قربانی ناچیز را از من بپذیر. ۲/ به پدر، مادر و خانوادهام بگویید که برای من گریه نکنند. ۳/ مادر، اگر مرا تکهتکه کنند و بر زخمهایم نمک بپاشند، آخ نخواهم گفت؛ زیرا برای دفاع از میهن اسلامیام، دینم و ناموسم به جبهه میروم و مرگ با عظمت (شهادت) را بر مرگ در بستر ترجیح میدهم.
و اگر به لطف خدا شهید شدم، برایم گریه نکنید؛ چرا که شهادت برای من افتخاری بزرگ است.