نابغه گمنام دفاع مقدس؛ شهیدی که تاریخ را مینوشت
به گزارش نوید شاهد گیلان، شهید «سید محمد اسحاقی» در روستای چهارده از توابع شهرستان آستانهاشرفیه در استان گیلان چشم به جهان گشود. او از همان کودکی با روحیهای پرشور و ذهنی تیزبین رشد کرد و بعدها با ورود به دانشگاه شهید بهشتی تهران در رشته تاریخ، مسیر علمی خود را با دغدغههای اعتقادی و انقلابیاش درآمیخت.

اسحاقی از نخستین پاسداران گیلان بود؛ سالها در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خدمت کرد و بهعنوان مسئول بسیج سپاه رشت و سپس پاسدار نمونه منطقه ۳ کشور شناخته شد. او بعدها بهواسطه توان تحلیلی و روحیه استراتژیکش، به دفتر سیاسی سپاه تهران دعوت شد و همزمان در عرصه رسانه و اندیشه نیز فعال بود.
پیش از پیروزی انقلاب، بهدلیل فعالیتهای انقلابی خود توسط ساواک دستگیر و بهشدت شکنجه شد. پس از انقلاب نیز از سوی منافقین مورد سوءقصد قرار گرفت و مجروح شد. با وجود جراحات سنگین، از تحصیل و تلاش دست نکشید و با رتبه ۲۰۶ وارد دانشگاه شهید بهشتی شد. خود او همواره به اطرافیانش میگفت: «باید تحت هر شرایطی درس خواند تا بتوان در برابر پیچیدگیهای دنیا، با تحلیل و آگاهی ایستاد.»
در دوران دفاع مقدس، اسحاقی علاوه بر حضور در جبههها، راوی نظامی و تحلیلگر عملیاتهای بزرگ بود. او در قرارگاههای نصر، نوح نبی (ع)، لشکر ۳۳ المهدی (عج) و لشکر ۱۴ امام حسین (ع) بهعنوان راوی نظامی و مشاور حضور داشت. تسلط او بر تحلیل نظامی، زبان رسانه و تاریخ جنگ باعث شد تا فرمانده وقت سپاه، حکم رسمی مشاور نظامی و سیاسی لشکر ۱۴ امام حسین (ع) را به نام او صادر کند.
شهید اسحاقی در کنار این مسئولیتها، نویسنده و خبرنگاری توانا بود. در روزنامهها با نام مستعار مقالات علمی و سیاسی منتشر میکرد و بخشی از یادداشتها و تحلیلهای او بعدها در قالب کتابی با عنوان «نبرد العُمیه» منتشر شد؛ اثری که جزئیات تصرف اسکله العُمیه و دلاوریهای رزمندگان لشکر ۱۴ امام حسین (ع) را با نگاهی مستند و دقیق روایت میکند.
با وجود جایگاه مهم و نقشآفرینیهای بزرگش، او عمداً گمنام ماند. همرزمانش روایت میکنند که معمولاً با نیروهای لشکر ۱۴ امام حسین (ع) از اصفهان به جبهه میرفت تا در جمع نیروهای بومی گیلان شناخته نشود. گویی گمنامی برایش هدف بود، نه تصادف.
این نابغهی متواضع و مؤمن، سرانجام در عملیات کربلای ۵ در شلمچه به آرزوی دیرینهاش یعنی شهادت رسید. پیکر مطهرش در گلزار شهدای تازهآباد رشت آرام گرفته است؛ اما هنوز هم بسیاری از هماستانیهایش نام او را نشنیدهاند.
شهید سید محمد اسحاقی در وصیتنامه خود چنین نوشت: «اگر میخواهید در لوای اسلام و آزادی زندگی کنید، قرآن و ولایت را سرلوحه امور خود قرار دهید. سنگر علم و عدالتخواهی را هرگز خالی نگذارید تا موجب سوءاستفاده بیگانگان نشود. امام را تنها نگذارید و پشتیبان ولایت فقیه باشید؛ انقلاب با خون جوانان آبیاری شده است، پس با تمام توان از آن پاسداری کنید.»
او رفت، اما رد نگاه روشن و اندیشهی تیزبینش هنوز در سطرهای تاریخ دفاع مقدس باقی مانده است؛ نابغهای که در سکوت، تاریخ را نوشت و در گمنامی، جاودانه شد.