اگر من شهید شدم، شب عروسی من است؛ شاد باشید و شیرینی تقسیم کنید
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید محمد هفتهکزازی دهم فروردینماه سال ۱۳۴۵ در شهر اراک چشم به جهان گشود. دوران کودکی خود را در محیطی مذهبی و سرشار از محبت خانواده سپری کرد و از همان کودکی به آرامی، ادب و نظم شناخته میشد. در دوران نوجوانی با علاقه فراوان به تحصیل پرداخت و تا پایان دوره راهنمایی به درس خواندن ادامه داد. در کنار دروس مدرسه، به مطالعه کتابهای دینی و مذهبی نیز علاقهمند بود.
با آغاز جنگ تحمیلی، محمد همواره در مجالس شهدا حضور مییافت و از مقام رفیع آنان سخن میگفت. او بارها اظهار کرده بود که «خوشا به سعادت شهیدانی که پاسداران راستین انقلاباند» و آرزو داشت خود نیز در مسیر آنان گام بردارد. سرانجام در سال ۱۳۶۱ پس از عضویت در بسیج و گذراندن دوره آموزشی، به همراه گروهی از نیروهای شهر اراک به منطقه سردشت اعزام شد.
شهید هفتهکزازی نزدیک به دو ماه بهعنوان بسیجی جندالله سپاه سردشت در جبهه حضور داشت تا اینکه در دوم مهرماه سال ۱۳۶۱، در درگیری با گروهکهای ضدانقلاب در منطقه سردشت به فیض شهادت نائل آمد. پیکر مطهرش در گلزار شهدای اراک به خاک سپرده شد.
بخشی از وصیتنامه شهید محمد هفتهکزازی
«الذین آمنوا یقاتلون فی سبیل الله و الذین کفروا یقاتلون فی سبیل الطاغوت فقاتلوا اولیاء الشیطان إن کید الشیطان کان ضعیفا» (نساء، ۸۷)
مؤمنان در راه خدا میجنگند و کافران در راه شیطان؛ پس با یاران شیطان بجنگید که مکر شیطان ضعیف است.
شهید در وصیتنامه خود چنین مینویسد:
«سپاس بیکران خداوند بزرگ را که مرا هدایت کرد تا در راه رضایت او گام بردارم. درود و سلام بر امام خمینی(ره)، پرچمدار قیام حسینی، و بر ارواح پاک شهیدان راه حق و آزادی. هنگامی که باطل در برابر حق صف کشید، تصمیم به جهاد گرفتم تا پیروی خود از حسین زمانم را ثابت کنم. از ترک خانوادهام ناراحت نیستم، زیرا میدانم خداوند نگهدار آنان است. من میخواهم در برابر مسئولیتی که شهیدان بر دوش ما گذاشتهاند، در روز قیامت شرمنده نباشم. خدایا! تو گواهی که تنها برای تو و برای تعالی روح خود در این راه قدم گذاشتم.»
او در ادامه سفارش میکند:
«به پدر و مادر و خواهر و برادرانم توصیه میکنم که راه مرا ادامه دهید تا به خدا نزدیکتر شوید. در نماز جماعت و جمعهها شرکت کنید و هر لحظه برای امام دعا کنید، زیرا او بود که ما را از خواب غفلت بیدار ساخت.
به دوستانم میگویم: راهی را که انتخاب کردهایم، مقدسترین راه است؛ همواره جهادگر در مسیر خدا باشید. اگر من شهید شدم، مرا کنار شهدا دفن کنید و در مراسمم شادی کنید، چراکه شب عروسی من فرا رسیده است. برایم دو ماه روزه بگیرید و نماز بخوانید و هرچه از من باقی مانده، به نیازمندان بدهید. لباس ورزشی مرا نیز به دوستم جعفرخانی بدهید و به او بگویید راه مرا ادامه دهد.»
محمد هفتهکزازی – ۱۴ مرداد ۱۳۶۱
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی