سردار شهید سیدشمسعلی میرنورالهی خطاب به فرزندانش: سلاح ایمان را زمین نگذارید
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید «سیدشمسعلی میرنورالهی» در اول فروردین ۱۳۳۷ در طالقان دیده به جهان گشود. وی که از سادات و خاندانی متدین بود، از همان اوان جوانی با ایمانی راسخ و عشقی وافر به انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره) در عرصههای مختلف حاضر شد. این شهید بزرگوار که به عنوان رزمنده در جبهههای نبرد حق علیه باطل حضور داشت، سرانجام در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۶۴ در درگیری مستقیم با دشمن بعثی به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
در ادامه متن وصیت نامه شهید «سیدشمس علی میرنورالهی» را بنویسید.
بسم الله الرحمن الرحیم
«قاتلوهم یعذبهم الله بایدیکم و یخزهم و ینصرکم علیهم و یشف صدور قوم مومنین»
شما با آن کافران به کارزار برخیزید تا خدا آنان را به دست شما عذاب کند و خوار گرداند و شما را بر آنها پیروزی دهد و دلهای اهل ایمان را (به فتح و ظفر بر کافران) شفا بخشد.
سلام و درود بیکران به رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی اسوه و الگوی همه انسانها بعد از پیامبر و امامان بر روی زمین. هر پیامش به مستضعفین جهان عشق و شور و ایمان به خدا و درس آزادگی میدهد و لرزه و ترس و وحشت در وجود مستکبران جهان میاندازد. سلام بر امام خمینی ولی فقیه این قامت ایستاده که مانند حسین(ع) در برابر ظلم و ستم مستکبران بزرگ ایستاده و یک قدم بر نمیگردد. سلام بر امت شهیدپرور و نمونه که حضور همیشگی خود در صحنههای حق اسلام و امام را یاری کرده و قدرت نفس کشیدن و خواب راحت را از دشمن سلب کرده است. آمریکا باید این را تا به حال فهمیده باشد که این حرکت مزبورانه و آشکار بنابر فرمایش امام عزیز هیچ غلطی نمیتواند بکند.
اینجانب سید شمسعلی، به یاد دارم که هدف مقدس خویش را بالاتر از هر چیز، عزیزتر از هر کس میشمردم و همی خواستم که جهانی در راه مسلک و عقیدهام قربانی شود. ایمان ما استوار و قلب ما مطمئن بود. ما را گریه مادران داغدیده و زاری خواهران بیبرادر و اشک چشم سالخوردگان و آه خردسالان از راه راست خویش باز نمیگرداند. این همه موانع در جریان تصمیم ما تأثیر نداشت. گرسنه بودیم، برهنه بودیم، پیاده بودیم و راه ما دور و پای ما خسته بود. زخم داشتیم و خون ما اندک و بار ما سنگین بود. معهذا میرفتیم و پیش میرفتیم. میتاختیم و پیش میتاختیم و با پیکر نیمهجان خود همچنان تشنه و گرسنه مانند بلای آسمانی بر سر دشمن فرومیآمدیم. خدایا، بار پروردگارا، تو میدانی این بنده حقیر تو، جز فرمان مقدس و یاری کردن دین اسلام به هیچ چیز نمینگرد و هدف مقدس من فقط تو هستی. پروردگارا، معبودا، تو قسم میدهم به حق محمد و آل محمد، ما را ببخش و بیامرز. و این تویی که به ما هستی بخشیدی و ما را یاری نمودهای. ای ایزد منان! وای یگانه پروردگار جهانیان! از تو میخواهم که مرا با جدم محشور نمایی و مرا پیش جدم سرفراز نمایی. وقتی که اینجانب به جبهه آمدم و موقعی که به مرخصی میآمدم، خجالت میکشیدم. اکثر دوستانم شهید شدند، اما هنوز اینجانب سعادت پیدا نکردهام که شهادت نصیب من گردد.
سخنی با پدر و مادر عزیزم:
سلام و علیکم ای عزیزانم که عمر عزیزتان را صرف بزرگ کردن یکایک ما کردید. شما اجری عظیم پیش خداوند دارید. پدرجان، شما مانند همه کارگران از صبح تا آخر شب زحمت کشیدهاید و این را میدانید که امام صادق میفرماید: کسی که برای آرامش خانواده تلاش میکند، مانند مجاهدی است که در راه خدا جهاد میکند. پدرجان، عشق و علاقه خاصی به اسلام و قرآن و ائمه اطهار داشتی و همیشه ما را به این راه و به این خط راهنمایی به امام خمینی و روحانیت مبارز علاقه خاصی داشتی. پدرجان، اجر شما پیش خدا محفوظ است. پدر عزیزم، میدانم برای شما سخت است، میدانم جگرگوشه شما هستم، اما اسلام به این خونهای ناقابل ما احتیاج دارد تا اینکه شرافتمندانه زندگی کنیم. پدر عزیزم، مرا ببخشید و مرا حلالم کنید.
و تو ای مادر عزیزم و غمپرور! شما هم رنج و سختی زیادی متحمل شدی، اما عیبی ندارد، زیرا همهاش برای اسلام است و این خوب است. همیشه نسبت به مسائل شرعی اسلام حساسیت داشتی و به ما گوشزد و نصیحت مینمودی و توسط شما پدر و مادر عزیزم بود که ما هم به این راه کشیده شدیم. نمازت، دعاهایت در سحر و صبح زود و بعدازظهرها، عشق و علاقه در ما به وجود میآورد. شما مادر خیلی خوبی برای ما هستی. مادر، اگر در دوران زندگی شما را اذیت و آزار کردم، از شما میخواهم از این لحاظ مرا ببخشی و از تو میخواهم در دعاهایت امام و رزمندگان را همیشه بیاد داشته باشی. مادر عزیزم، اگر شهید شدم، یادی از علیاکبر امام حسین و یا خود امام حسین کنید و بنگرید جدمان چه مظلومانه شهید شدند. البته مادر عزیزم، گریه کن به یاد جدمان، چون جدمان غریب بود. به غربتی او برای فرزندت گریه کن. و نمیگویم گریه نکنید، این شما تنها نیستید که فرزندتان شهید شده است. خیلی مادران بیپسر شدند. گریه برای شهید ثواب دارد. ای مادر، از تو میخواهم که چنین باشی. ای مادر عزیزم، از تو میخواهم که به آن همه خوبیهایت مرا ببخشی و مرا حلالم کنی. ای عزیزم! ای مادرم! ای مونسم! از تو میخواهم که مرا حلال کنید. حلالم کن.
خدمت همسر خوبم سلام عرض میکنم: امیدوارم ادامهدهنده راه اینجانب باشی. فرزندان مرا آنچنان تربیت کن که نمونه باشند و امیدوارم ادامهدهنده راه زینب باشی. از خداوند برای شما آرزوی صبر و بردباری میکنم و امیدوارم با ناملايمات زندگی بسازید. همسرم، من میدانم شما خیلی سختی کشیدهاید. مدت زمانی هست که دست از همه شما کشیدهام و با کافران بعثی میجنگم و تو را تنها گذاشتم. امیدوارم که مرا ببخشی. همسرم، بعد از شهادت بنده، میتوانید ازدواج کنید و خودت را به خاطر بنده مدیون نکنید. البته با شخصی صالح ازدواج کنید و اگر خواستی ازدواج کنید، بچههای مرا به پدر و مادرم بسپارید. هیچکس حق ندارد در حیاط پدر و مادرم بعد از ازدواج شما درباره بچههای من تصمیم بگیرد. تصمیمگیرنده پدر و مادرم میباشند. همسرم، حتماً بچههای مرا به دانشگاه و یا مدرسه علمیه بفرستید و طوری با بچههای بنده رفتار کنید که احساس بیپدری نکنند.
خدمت برادران و خواهران عزیزم سلام عرض میکنم: از شما میخواهم سلاح مرا به زمین نگذارید و فرزندان خود را به سلاح ایمان مجهز نمایید و به آنها توصیه کنید. برادران و خواهران عزیزم، از همه شما حلالیت میطلبم و از قول من به تمام فامیلها سلام برسانید و بگویید مرا حلالم کنند.
خدمت فرزندان عزیزم و نور چشمانم سلام میرسانم: و من پدر حقیرتان دست شما را میبوسم. فرزندان عزیزم، از شما تقاضا دارم بعد از شهادت بنده، راه مرا ادامه دهید و سلاح مرا به زمین نگذارید. فرزندان عزیزم، حتماً تحصیل کنید و خودتان را با سلاح ایمان مجهز کنید. فرزندان عزیزم، همیشه آرزوی موفقیت و عمر با عزت و شرف برای شما آرزو میکنم. فرزندان عزیزم، از شما میخواهم که به پدر بزرگ و مادر بزرگ احترام بگذارید و همچنین به تمامی فامیلها مهربانی کنید. ای عزیزانم! میروم تا راه حسین را ادامه دهم. میروم تا با خون سرخم جبهه جنوب را آبیاری کنم. میروم تا راه جدمان را ادامه دهم. فرزندان عزیزم، نور چشم عزیزم، از شما میخواهم مثل پدر حقیرتان راه شهدا را ادامه دهید. ای فرزندانم! اگر در راه اسلام و خدا خدمت کنید، هیچ وقت شکست نمیخورید. ای عزیزانم! این حقیر پدرتان برای شما از خداوند طلب مغفرت میکند و کلام آخرم این است که ادامهدهنده راه انبیاء و اولیاء و امامان باشید.
پدرم را قیوم و مادرم را وکیل قرار دادهام که عمل به وصیت کنند و از ثلث مال برایم سوگواری و غیره برگزارى نمایید و در ضمن حق حقوق عیالم مطابق شرع مقدس اسلام ادا و راضى نمایید و نیز مهریه را به موجب عقدنامه ادا نمایید.
..........
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
انتهای پیام/