شهید تراب پورقلی؛ نخستین چراغ دفاع مقدس گیلان در روایت برادر جانبازش
به گزارش نوید شاهد گیلان، پشت در خانهای ساده در شهر سنگر، حاج صفر پورقلی ایستاده است؛ مردی که عصا در دست دارد و خاطرات سالهای پر التهاب بر چهرهاش نقش بسته. او جانباز دوران دفاع مقدس است و در عین حال برادر نخستین شهید دفاع مقدس گیلان. دیدن لبخند مهربانش، فضای خانه را سرشار از آرامش میکند؛ لبخندی که گویی از صبر و ایثار سرچشمه گرفته است.

با ورود به خانه، دیوارهایی را میبینیم که هر قاب عکس بر آن روایتگر بخشی از تاریخ یک خانواده و یک سرزمین است. از چهرههای جوانی که در لباس بسیج و سپاه لبخند میزنند تا تصاویر جبهه و خاکریزهایی که امروز تنها در قابها زندهاند. حاج صفر با شور و احساس ما را به درون دعوت میکند و در همان ابتدای گفتوگو، نامی را بر زبان میآورد که هنوز بر تارک گیلان میدرخشد: شهید تراب پورقلی.
از نوجوانی تا پاسداری
تراب در سال ۱۳۳۸ در سنگر دیده به جهان گشود. از همان نوجوانی، روحیهای پرشور و مردمی داشت. او نه تنها در راهپیماییها و پخش اعلامیههای حضرت امام خمینی (ره) حضور فعال داشت، بلکه در هر عرصهای که بوی خدمت و ایثار به مشام میرسید، قدم پیش میگذاشت.
با پیروزی انقلاب، به کمیته انقلاب اسلامی پیوست و به زودی لباس سبز پاسداری را بر تن کرد. زندگی او ساده، اما پر از معنویت بود؛ به گفته برادرش، بخش بزرگی از درآمدش را به خانوادههای محروم اختصاص میداد و بیریایی و مردمداریاش زبانزد بود.
آسمانی شدن در نخستین روزهای جنگ
هنگامی که جنگ تحمیلی آغاز شد، تراب بیهیچ تردیدی راه جبهه را انتخاب کرد. او به سرپلذهاب رفت و تنها چند روز پس از حضور در خط مقدم، در اوج ایمان و شجاعت به شهادت رسید. شهادت او، بهعنوان نخستین شهید دفاع مقدس گیلان، چراغی شد که مسیر ایثار و مقاومت مردم این خطه را روشن کرد.
روایتهای یک برادر
حاج صفر پورقلی، در حالی که قاب عکسهای برادرش را نشان میدهد، با چشمانی پر از اشک، اما صدایی سرشار از افتخار میگوید:
«تراب از همان کودکی با همه فرق داشت. آرام، مهربان و مردمی بود. همیشه احترام مادر را نگاه میداشت و اگر اختلافی میان دوستان و خانواده پیش میآمد، او میانجی میشد. هیچگاه به دنبال منفعت شخصی نبود؛ زندگیاش وقف دیگران بود.»
او ادامه میدهد: «تراب برای شهادت ساخته شده بود. اما همین چند سال زندگی کوتاهش، سراسر خدمت و خلوص بود. اگر امروز هم در میان ما بود، همان مسیر ساده و مردمی را ادامه میداد.»
شهدا چراغهای راه آیندهاند
این جانباز گیلانی تأکید میکند: «شهدا تنها قهرمانان میدان نبرد نیستند، بلکه چراغهای راه آیندهاند. نسل جوان باید بداند که این عزیزان چگونه زیستند و چرا جانشان را فدای اسلام و میهن کردند. یاد تراب برای ما فقط یک خاطره نیست؛ او یک مسیر و یک مکتب است.»
وصیتنامهای که هنوز زنده است
در پایان این دیدار، حاج صفر بخشی از وصیتنامه برادرش را بازخوانی میکند؛ سطرهایی که همچنان تازگی دارد و از اخلاص و ایمان سرچشمه میگیرد:
«مادر جان، من تنها برای شهادت که یگانه آرزوی من بود آمدم... خون من رنگینتر از دیگر برادرانی نیست که هر روز شهید میشوند... دوست دارم بعد از شهادتم خندان باشی تا دشمن بیشتر عصبانی شود.»
این کلمات نشان میدهد که ایمان، خلوص و امیدی که شهدا بر جای گذاشتند، هنوز زنده و جاری است.
چراغی خاموشنشدنی
امروز نام شهید تراب پورقلی در کنار دیگر شهدای گیلان، یادآور آن است که سادگی، ایمان و ایثار ارزشهایی ماندگارند. او نخستین شهید دفاع مقدس گیلان بود، اما مسیرش تا امروز ادامه یافته و نسلهای جدید را به خود فرا میخواند. چراغی که او روشن کرد، خاموشنشدنی است و همچنان راه را برای آیندگان روشن نگاه میدارد.
