آخرین اخبار:
کد خبر : ۶۰۰۰۵۷
۰۸:۰۲

۱۴۰۴/۰۶/۲۷

وصیت‌نامه شهید یدالله بهزادپور؛ پاسداری از راه شهدا و پایداری در مسیر اسلام و امام

شهید یدالله بهزادپور در وصیت‌نامه خود با استناد به آیات قرآن و تأکید بر تداوم راه شهدا و ولایت، از ملت ایران خواست تا با ذکر خدا، تقوا و صبر، آرمان‌های انقلاب اسلامی را پاس دارند و امام و رهبری را تنها نگذارند.


به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید «یداله بهزادپور» در بیست و ششم شهریور ماه 1345، در شمیران در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود. وی هفت سالگی به مدرسه رفت و تا سال اخر دبیرستان به تحصیل خود ادامه داد. در سال چهارم دبیرستان مشغول به تحصیل بود که تصمیم گرفت برای دفاع از کشور راهی جبهه شود و درس و مدرسه را رها کرد و راهی جبهه های نبرد شد. سرانجام در تاریخ بیست و دوم اسفند ماه 1365، پس از رشادت‌های فراوان در عملیات کربلای پنج توسط دشمن بعثی به شهادت رسید. تربت پاکش در بهشت زهرا تهران نمادی از ایثار و استقامت در راه وطن است.

وصیت
در ادامه متن وصیت‌نامه شهید «یداله بهزادپور» را بخوانید.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم  

«وَمَنْ یُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیُقْتَلْ أَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْرًا عَظِیمًا»؛ هرکس در راه خدا جهاد کند، پس کشته شود یا پیروز گردد، به زودی پاداش عظیم به او عطا خواهیم کرد.  

به نام خداوند بخشندهٔ مهربان. و به نام معبود و معشوقم. و به نام خدایی که پاسدار حرمت خون پاک شهداست. و به نام آنکه آمدن و ماندنم از اوست و رفتنم نیز در دست اوست و بازگشت همه به سوی او می‌باشد و با سلام و درود بر منجی عالم بشریت و فرمانده لشکر اسلام، ولیّ عصر(عج) و نایب برحقش امام خمینی(ره)، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران. و با سلام و درود بر ارواح طیبهٔ شهدای اسلام از صدر اسلام تا کربلای حسینی و از کربلای حسینی تا کربلاهای ایران. و با سلام بر تمامی خانواده‌های معظم شهدا و امت حزبالله و شهیدپرور ایران.  

«یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبَادِی وَادْخُلِی جَنَّتِی»  

خداوندا، پروردگارا، معبودا، تو خود از حال من باخبری. تو خود میدانی که چگونه هستم و در درون من چه می‌گذرد. خدایا، می‌دانم در این مدت زندگی، بندهٔ خوبی برای تو نبودم و آنقدر در منجلاب معصیت و گناه فرورفته‌ام که اگر تو مرا بیرون نیاوری و دستم را نگیری، [نمی‌دانم] چه کنم! خدایا، تو گفتی بیا. من هم آمدم. پس حالا دیگر دستم را بگیر. و از تو می‌خواهم مرا از درگاه خود بیرون نکنی و دست رد به سینۀ من نزنی.  

ای امید ناامیدان و ای غیاث المستغیثین، به فریاد ما برس. خدایا، تو را به مقرّبان درگاهت، تو را به حسین عزیزت قسم می‌دهم قلم عفو بر اعمال من بکش و از تو می‌خواهم در روز محشر مرا پیش شهدا و امام حسین(ع) و انبیا و ائمه(ع) روسیاه و شرمنده نکنی.  

از همهٔ کسانی که این وصیت را می‌خوانند، می‌خواهم که امام را تنها نگذارند و از دعاکردن برای امام(ره) عزیز کوتاهی نفرمایند و لحظه‌ای از عبادت خدا و نماز و دعا غافل نباشند؛ زیرا ما هرچه داریم، از این دعاها و نمازها و توسلات به ائمه(ع) میباشد. و از شما می‌خواهم مبادا راه شهدا را بیرهرو بگذارید! و راه شهدا را ادامه دهید که راه خدا و راه امام(ره) و راه امام حسین(ع) می‌باشد.  

برادران و خواهران، همانگونه که قرآن می‌فرماید: «أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» دل آرام گیرد به یاد خدا. ذکر خدا را فراموش نکنید و همیشه به یاد خدا باشید و تقوا را نصب العین خود قرار دهید و صبر پیشه کنید تا خداوند نظر لطفی بفرماید و رستگار شویم.  

پدر و مادرم، مرگ در دست خداست. خدا خودش ما را خلق کرده و خودش هم از این دنیا می‌برد. حال هرکجا که باشیم، وقتی عمر به پایان رسد، باید رفت. پس چه بهتر است که انسان در صف مبارزه با کفر مرگش فرا رسد و خداوند نیز توفیقی عطا فرماید و او را از اولیا قرار دهد و شهادت را نصیبش گرداند. و من از شما قدردانی و تشکر می‌کنم که مرا طوری تربیت کردید که در این راه قدم بگذارم و با آمدن من به جبهه مخالفت نکردید و امیدوارم که مرا ببخشید اگر خطایی از من سر زد. از خواهرانم می‌خواهم زینبوار راهم را ادامه دهند و از برادرم علی می‌خواهم که درسش را خوب بخواند و ان‌شاءالله برای اسلام و مسلمین خدمت کند. اگر جنازه‌ام به دست شما رسید، مرا در گلزار شهدا، یعنی بهشت زهرا(س) دفن کنید و اگر بدن گناهکار من به دست شما نرسید، بگذارید که در صحراها و بیابان‌ها بماند تا شاید مقداری از گناهانم پاک شود.  

من مدت یک ماه روزهٔ قضا و چند ماهی هم نماز قضا دارم که هرطور صلاح می‌دانید، آن را اجرا کنید.  

از همه می‌خواهم که مرا حلال کنند و از من راضی باشند و من از همه راضی هستم.  

از طرف من به خاله‌ها و عموها و دایی و بچه‌ها و کلیهٔ دوستان و آشنایان سلام برسانید و از همه برای من حلالیت بطلبید.  

دیگر عرضی ندارم به جز آرزوی سلامتی برای شما و طول عمر برای رهبر کبیر انقلاب.  

و با آرزوی پیروزی اسلام بر کفر و بازشدن راه کربلای حسین(ع) و شفای مرضای اسلام.  

والسّلام  

یدالله بهزادپور  سی‌ام مردادماه 1364


انتهای پیام/

 

 


گزارش خطا

ارسال نظر
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه