پاسدار شهیدی که آرزوی شهادتش را در قرآن نوشت و به آن رسید

به گزارش نوید شاهد قم،شهید سرهنگ دوم پاسدار محمدباقر عربشاهی، متولد یازدهم اردیبهشت سال ۱۳۶۷ از نیروهای خدوم و پرتلاش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در جریان حمله پهپادی رژیم صهیونیستی به پادگان مصطفی خمینی استان قم، به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
زندگی این شهید بزرگوار، نمونهای از تعهد، مسئولیتپذیری و مجاهدت خاموش نیروهای مدافع امنیت کشور است. وی در مسیر خدمت به نظام جمهوری اسلامی ایران با اخلاص و ایستادگی فعالیت نمود و در نهایت، جان خود را در راه حفظ امنیت و دفاع از آرمانهای انقلاب اسلامی فدا کرد.
در روزهایی که ملت ایران یکی از فرزندان غیور خود را در مسیر دفاع از وطن و ارزشهای انقلاب اسلامی تقدیم کرده است، خانواده شهید «محمدباقر عربشاهی» با قلبی آکنده از افتخار، از خصوصیات اخلاقی و آرمانهای این شهید والامقام سخن گفتند.

خبرنگار نوید شاهد: چه رابطهای با برادرتان داشتید؟
فاطمه عربشاهی خواهر شهید: ایشان برادر بزرگتر من بودند. ما از کودکی تا بزرگسالی خاطرات زیادی با هم داشتیم. ایشان بهنوعی استاد من بودند؛ بسیاری از آموزههایم را از ایشان فرا گرفتم. با اینکه من دختر بودم و ایشان پسر، بسیاری از بازیهای دوران کودکی ما حتی پسرانه بود؛ مانند تفنگبازی یا دزد و پلیس.
خبرنگار نوید شاهد: از ویژگیهای شخصیتی ایشان بگویید.
خواهر شهید: وقار و متانت ایشان برجسته بود. بسیار مهربان بودند و همیشه در کارهای خانواده پیشقدم میشدند. هیچ گاه بدی از ایشان ندیدیم. ایشان ستون خانواده بودند و همیشه میشد روی آنها حساب کرد.
خبرنگار نوید شاهد: چگونه نظامی شدند؟
خواهر شهید: از همان کودکی به این راه علاقهمند بودند. بازیهایشان نیز نظامی بود. ایشان عاشق این مسیر بودند و این علاقه در وجودشان ریشه داشت.
خبرنگار نوید شاهد: پس از شهادت ایشان چه احساسی دارید؟
خواهر شهید: غمی همراه با آرامش در دل ماست. غم از دست دادنشان و آرامش از اینکه میدانیم بهترین جایگاه را یافتهاند، در کنار حضرت اباعبدالله. خواهر بهتر از حضرت زینب و مادر بهتر از حضرت زهرا برای ایشان سراغ ندارم. جایگاهشان قطعاً از این دنیا برتر است.
خبرنگار نوید شاهد: سخن پایانی شما چیست؟
خواهر شهید: ما محمدها را برای این خاک تقدیم کردهایم. با هر قطره خونی که ریختهایم، قدمهای بعدی را محکمتر برداشتیم. از راه ولایت فقیه پا پس نکشیدیم و نخواهیم کشید. همه همرزمان ایشان برادران من هستند. برای همهشان گریه کردهام و غصه خوردهام، چرا که آنها نیز در این راه شهید شدهاند.

خبرنگار نوید شاهد: با رفتن پسرتان به نظام موافق بودید؟
علی عربشاهی پدر شهید: حقیقتاً ابتدا راضی نبودم و به ایشان گفتم دنبال شغل دیگری برود، اما ایشان این راه را انتخاب کردند و عاشق کار نظامی بودند. وقتی علاقهمندیشان را دیدم، مخالفتی نکردم.
خبرنگار نوید شاهد: از خصوصیات ایشان بگویید.
پدر شهید: علاقه ایشان بسیار زیاد بود. فرماندهاش میگفت هرجا کار سختی بود، من محمدباقر را میفرستادم. ایشان جوانی نخبه بودند.
خبرنگار نوید شاهد: درباره ولایت فقیه چه نظری داشت؟
پدر شهید: ولایت فقیه نقش اول و اصلی را دارد. هر کس پیرو آن نباشد، از جامعه طرد میشود. ملت شیعه ایران حول محور ولایت فقیه میچرخند و امنیت کشور از این راه حفظ شده است.
خبرنگار نوید شاهد: پیامتان به دشمنان انقلاب چیست؟
پدر شهید: شما مانند کارتر و کلینتون به گورستان تاریخ خواهید پیوست. جوانان ایران پیرو امیرالمؤمنیناند و شما خس و خاشاکی روی آب هستید.

خبرنگار نوید شاهد: از آشنایی با شهید بگویید.
محمدتقی قربانعلی زادگان پدرخانم شهید: از ابتدا فامیل بودیم و اخلاق و خصوصیات ایشان را میدانستیم. وقتی برای ازدواج آمدند، بدون چون و چرا قبول کردیم.
خبرنگار نوید شاهد: از دیدگاه مذهبی ایشان چگونه بود؟
پدرخانم شهید: حرف اصلی ایشان همیشه رهبر بود و میگفت خط قرمز اوست. هرجا که باشد، باید از رهبری محافظت کند.
خبرنگار نوید شاهد: چگونه برخورد میکردند؟
پدرخانم شهید: بسیار متین و منطقی بودند. اگر اختلافنظری بود، جبهه نمیگرفتند بلکه فقط راهنمایی و روشنسازی میکردند.

خبرنگار نوید شاهد: چطور با هم آشنا شدید؟
خانم قربانعلی زادگان همسر شهید: سال ۱۳۹۰ ازدواج کردیم. قبل از ازدواج اعلام کردند که با شغلشان ازدواج میکنند؛ یعنی مأموریت، جابهجایی و حتی احتمال شهادت را پذیرفته بودند. تأکید داشتند که شهادت بخشی از مسیرشان است.
خبرنگار نوید شاهد: از زندگی با ایشان چه خاطراتی دارید؟
همسر شهید: برای تربیت فرزندان بسیار وقت میگذاشتند . دخترمان را از ۸ سالگی چادری کردند و نماز اول وقت را به او آموزش دادند. حجاب برای ایشان اهمیت زیادی داشت.
خبرنگار نوید شاهد: درباره معنویت شهید چه میگویید؟
همسر شهید: ایشان به نماز پایبند بودند. حتی روز آخر، برای نماز صبح از محل کار تماس گرفتند تا مرا بیدار کنند.
خبرنگار نوید شاهد: پس از شهادت چه حسی دارید؟
همسر شهید: هم غم بود و هم افتخار. هنگام وداع با پیکرشان گفتم این عزت و مقام، از توست. من هیچ نداشتم ولی تو با شهادت خود، به من عزت دادی.
خبرنگار نوید شاهد: پیامتان به دشمنان نظام چیست؟
همسر شهید: کور خواندهاید اگر بخواهید کشور ما را بگیرید یا نظام را تغییر دهید. تا وقتی محمدباقرهایی هستند که جانشان کف دستشان است، دشمن هیچ کاری نخواهد توانست انجام دهد.

خبرنگار نوید شاهد: چه خاطرهای از پدرتان داری؟
ثمین عربشاهی دختر شهید: همیشه برای من وقت میگذاشتند. میگفتند دختر بابایی هستم. از دستپختم تعریف میکردند. میخواست دکتر شوم و میگفتند تو افتخار ما خواهی شد.
خبرنگار نوید شاهد: درباره شهادت چیزی گفته بودند؟
دختر شهید: یک روز از ما خودکار قرمز خواستند و نوشتند «شهادت» و آن را در قرآن گذاشتند. مادر من باور نکرد، اما همان چیزی شد که آرزو داشتند.
خبرنگار نوید شاهد: الان چه احساسی داری؟
دختر شهید: خوشحالم که به آرزویش رسیدند. فقط دلم برایش تنگ میشود ولی مطمئنم همیشه ما را میبیند.

خبرنگار نوید شاهد: رابطهات با پدر چگونه بود؟
امیرحسین عربشاهی پسر شهید: خیلی دوستش داشتم. هر روز با من بازی میکرد و برایمان چیز میآورد. حالا که رفته است، حداقل به آرامش رسیده است.
خبرنگار نوید شاهد: حرفی به دشمنان داری؟
پسر شهید: خودم میروم اسرائیل را شکست میدهم، ترامپ را آتش میزنم و انتقام پدرم را خواهم گرفت.
در این مصاحبه، خانواده و نزدیکان شهید، نه تنها از خاطرات شخصی و خانوادگی او گفتند، بلکه از باورهای ریشهدار او به دین، وطن، ولایت فقیه و راه شهادت پرده برداشتند. این گفتگو روایت زندگی مردی بود که با انتخابی آگاهانه، مسیر خدمت و ایثار را برگزید و در نهایت، به آرزوی خود رسید: شهادت.
حرف آخر این خانواده، ایستادگی است؛ ایستادگی در مسیر شهید، دفاع از آرمانها، و وفاداری به راهی که او آغاز کرد.