آخرین اخبار:
کد خبر : ۵۹۸۴۲۱
۱۰:۲۰

۱۴۰۴/۰۵/۲۸

شعر| تا کی به این ظلم و ستم‌ها نظاره کرد

تا کی به این ظلم و ستم‌ها نظاره کرد، تا کی نظر بر جگر پاره پاره کرد، در این روزگار رقت انگیزی که ابرقدت‌های جهانی در خواب غفلت فرو رفته‌اند، شب‌های تیره و تارش برای کودکان معصوم، مادران و پدران و مردم مظلوم فلسطین به سختی صبح می‌شود. شب‌هایی که در محاصره تانک، توپ و طیاره‌های رژیم اشغالگر اسرائیل قرار دارند و به‌جای اینکه در این شب‌ها پذیرای دست نوازش پدر و قصه‌های مادر باشند پذیرای دود، گلوله، بمب و باروت‌اند و در جهنم جلادان بی‌رحم صهیونیستی جان می‌دهند و با مظلومیت به خوابِ خون فرومی روند. در ادامه شعری با قلم فرخ نظری شاعر ایلامی منتشر می‌شود.


به گزارش نوید شاهد ایلام، در این روزگار رقت انگیزی که ابرقدت‌های جهانی در خواب غفلت فرو رفته‌اند، شب‌های تیره و تارش برای کودکان معصوم و مظلوم فلسطین به سختی صبح می‌شود. شب‌هایی که در محاصره تانک، توپ و طیاره‌های رژیم اشغالگر اسرائیل قرار دارند و به‌جای اینکه در این شب‌ها پذیرای دست نوازش پدر و قصه‌های مادر باشند پذیرای دود، گلوله، بمب و باروت‌اند و در جهنم جلادان بی‌رحم صهیونیستی جان می‌دهند و با مظلومیت به خوابِ خون فرومی روند، جز او کسی نیست جهان را اداره کرد.

تاکی ...

تا کی به این ظلم و ستم‌ها نظاره کرد
تا کی نظر بر جگر پاره پاره کرد 

تا کی برای دلِ پراونه‌ها گریست 
تا کی به هر کودک خونین اشاره کرد 

تا کی تماشای رخ کودکی حزین
دنبال پدر، ناله کنان، سوگواره کرد 

تا کی به آغوش پدر جسم چاک چاک
رنگینِ بدن، لخته‌ی آن گوشواره کرد 

تا کی بسوزد تن و گیسوی گلعذار
آن قامت بشکسته‌ی مادر نظاره کرد

ویرانه شده خانه و کاشانه‌ها چرا
تا کی به این ظلم فراوان اشاره کرد 

تا کی فراموشی و خاموشی بشر
از جورِ بشر چهره نهان، صد ستاره کرد 

نیروی خدا، حجت حق، تیغ ذوالفقار
جز او کسی نیست جهان را اداره کرد

فرخ نظری- ایلام

انتهای پیام/


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه