آخرین اخبار:
کد خبر : ۵۹۶۴۹۴
۰۹:۰۵

۱۴۰۴/۰۵/۰۴
زندگینامه شهید علی میری؛

شیرمردی از دیار بازنه

شهید والامقام "علی میری"، چهارمین فرزند خانواده‌ای مؤمن از روستای بازنه شازند، با قلبی سرشار از ایمان و غیرت، در روزهای پرالتهاب جنگ تحمیلی به صف پاسداران وطن پیوست و در مردادماه ۱۳۶۷ در منطقه شلمچه، با فدا کردن جان خود، جاودانه شد. زندگی کوتاه اما پربارش، روایت مردی است که عشق به اهل‌بیت (ع)، خدمت به مردم و وفاداری به رهبر انقلاب، راهنمای گام‌هایش بود.


به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید علی میری، مردی از شیرمردان ایران‌زمین، کسی که چون شیر ژیان در بیشه‌زار ایران غرید و اجازه نداد شغالان و روباهان این سرزمین فرصت جولان پیدا کنند. او دست هر دشمن ناجوانمردی را از کشور کوتاه کرد و با تمام توان کوشید تا ایرانی همیشه سرافراز داشته باشیم.

شیرمردی از دیار بازنه

شهید علی میری در سومین روز تابستان سال ۱۳۴۸ در روستای بازنه از توابع شهرستان شازند، در خانواده‌ای متدین و مؤمن دیده به جهان گشود. به دلیل ارادتی که خانواده‌اش به مولا علی (ع) داشتند، نام او را «علی» گذاشتند تا در راه امیرالمؤمنین گام بردارد. روزهای خوش کودکی‌اش را در کوچه‌باغ‌های زیبای روستا گذراند و خاطراتش را برای همیشه در دل‌ها و یادها ماندگار کرد. او چهارمین فرزند خانواده بود و پدر و مادر و خواهر و برادرانش علاقه فراوانی به او داشتند.

با رسیدن زمان مدرسه، این کودک دلبند در شش‌سالگی وارد دبستان شد و تا پایان دوره اول راهنمایی به تحصیل پرداخت. اما به دلیل نامساعد بودن شرایط، ادامه تحصیل نداد. پس از ترک درس، همانند پدرش وارد عرصه کار و فعالیت شد و خوب می‌دانست که باید همراه پدر برای گذران زندگی تلاش کند. او کشاورزی را پیشه کرد و با تمام توان به کار و زحمت پرداخت.

موعد سربازی‌اش فرا رسید، در حالی که جنگ تحمیلی همچنان ادامه داشت. او به‌عنوان پاسدار وظیفه، در واحد تدارکات لشکر مهندسی رزمی ۴۲ قدر خدمت می‌کرد که در نخستین روز مردادماه سال ۱۳۶۷ در منطقه شلمچه، بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر مطهر این شهید والامقام در زادگاهش به خاک سپرده شد.

وصیت‌نامه:

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و درود به خانواده شهدا، سلام بر رزمندگان اسلام، سلام بر رهبر کبیر انقلاب، امام خمینی، و سلام بر پدر بزرگوار و مادر مهربانم، و همچنین سلام بر تمام برادرانم، عموها و دایی‌هایم.

بارالها! آن‌قدر به جبهه می‌روم تا تمام گناهانم پاک شود و نتوانند متکبران جهان بر مستضعفین ظلم کنند. خدایا، مرا بر روی تخت‌خواب نمی‌میران، چون من عاشق مهدی (عج) و عاشق حسین (ع) هستم. خدایا، ما را به کربلا برسان. خدایا، اگر در زمان کربلا نبودم که یاری‌گر آقایم امام حسین (ع) باشم، شکر خدا که امروز به یاری فرزند عزیزش، امام امت خمینی عزیز می‌روم و جانم را فدا می‌کنم.

من سفارش می‌کنم به برادرانم که مبادا دست از رهبر بردارید و هرکجا هستید، او را یاری کنید تا خداوند نیز شما را یاری نماید. مبادا شب‌های جمعه، دعای کمیل و زیارت عاشورا را فراموش کنید، زیرا هر چه داریم از این دعاهاست.

 

منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی


گزارش خطا

ارسال نظر
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه