«اگر ایران را به آتش بکشند، سازش نمی‌کنیم»

صدای ماندگار شهید محمد فیضی از دل شلمچه

شنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۰۹:۲۷
شهید "محمد فیضی"، جوانی برخاسته از روستای رحیم‌آباد، با ایمان راسخ به راه امام حسین (ع)، قدم در راه عاشقی نهاد. در وصیتی که از جبهه خونین‌شهر نوشت، از پدر و مادر خواست که بر او نگریند، بلکه صبور باشند و یاور امام. او معتقد بود انقلاب را باید با خون شهیدان جهانی کرد و در برابر طاغوت و استکبار ایستاد، حتی اگر ایران شعله‌ور شود.

به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید محمد فیضی در سال ۱۳۳۹ در روستای رحیم‌آباد پرندک از توابع شهرستان ساوه در خانواده‌ای مؤمن و کشاورز به دنیا آمد. از دوران کودکی اهل نماز و روزه بود و با حضور در مجالس مذهبی، روحیه‌ای دین‌مدار در او شکل گرفت. تحصیلات خود را تا پایان دوره راهنمایی ادامه داد. با پیروزی انقلاب اسلامی، حضوری فعال در حمایت از انقلاب داشت. پس از خدمت سربازی، به عضویت بسیج درآمد و با راه‌اندازی پایگاه مقاومت در محل سکونت، فعالیت خود را ادامه داد. در نهایت در عملیات بیت‌المقدس، در دهم اردیبهشت ۱۳۶۱ در منطقه شلمچه بر اثر اصابت ترکش توپخانه دشمن به شهادت رسید. پیکر پاکش در زادگاهش به خاک سپرده شد.

صدای ماندگار شهید محمد فیضی از دل شلمچه

وصیت‌نامه شهید:

وَالْعَصْر، إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْر، إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ
قسم به عصر، که انسان در زیان است، مگر آنان‌که ایمان آورده‌اند و عمل صالح انجام داده‌اند و یکدیگر را به حق و صبر سفارش کرده‌اند.

اینجانب محمد فیضی، متولد ۱۳۳۹، شماره شناسنامه ۴۰۴، صادره از رحیم‌آباد، از بسیج شهرستان ساوه، که به جبهه حق علیه باطل در جبهه خونین‌شهر، شهر عاشقان شهادت اعزام شده‌ام، اکنون در آخرین لحظات زندگی‌ام چند کلمه‌ای با خانواده عزیزم سخن می‌گویم.

پدر عزیزم!
سلام بر شما. امیدوارم همیشه در پناه خداوند متعال و در زیر سایه پرچم امام زمان (عج) و نایب بر حقش، امام خمینی، سلامت باشید. اکنون که در جبهه خونین‌شهر هستم، این وصیت‌نامه را می‌نویسم. پدرجان، مگر من از علی‌اکبر حسین (ع) بالاترم؟ همان جوانی که فرقش را شکافتند؟ برای من گریه نکنید، بلکه امام حسین (ع) را به یاد آورید که در یک روز، ۷۲ تن از یارانش را از دست داد، حتی طفل شش‌ماهه‌اش را...

پدر جان! صبر داشته باش، بردبار باش، پشتیبان دین اسلام و امام باش. ما برای اقامه نماز می‌جنگیم؛ «الصلاه عمود الدین» است. نماز ستون دین است، و این ستون باید استوار بماند.

پشتیبان امام باشید، امامی که ما را از گمراهی و تباهی‌ای که شاه خائن برای ملت ایران تدارک دیده بود، نجات داد. امام، اسلام را زنده کرد، قیام کرد، و ما باید یاور او باشیم تا بقایای طاغوت را از میان برداریم و انقلاب‌مان را با خون‌ خود، جهانی کنیم و درس عبرتی به آمریکا، شوروی و اسرائیل بدهیم.

و اما مادر عزیزم!
مادری که شب‌ها تا صبح برای ما بیدار ماندی، لالایی گفتی و ما را در دامان پاکت پرورش دادی؛ بدان که پاداش تو با اُم لیلا، مادر علی‌اکبر باشد. ما در راه خدا می‌جنگیم و می‌میریم. حتی اگر ایران را به آتش بکشند، هرگز تن به سازش نمی‌دهیم. مبادا پس از شهادت من گریه و زاری کنی. من از تو راضی‌ام و از تو می‌خواهم که تو هم از من راضی باشی.

پدر جان، شما هم مرا ببخشید. اگر فرزند خوبی نبودم، بدانید که حالا دستم از دنیا کوتاه است و به دعای خیر و رحمت شما محتاجم.

برادران و خواهرانم!
شما نیز مرا حلال کنید. برادر جان، شب‌های پنجشنبه دعای کمیل را فراموش نکنید.

در پایان، شما را به خدای یگانه می‌سپارم.
باشد که صاحب‌الزمان (عج) همیشه یاورتان باشد.
خداحافظ، مرا ببخشید و حلالم کنید.
والسلام.

صدای ماندگار شهید محمد فیضی از دل شلمچه

منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده