نوجوانی که بیاجازه رفت تا جاودانه بماند
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید حجتالله عربی، فرزند حسین، در بیستونهم شهریورماه سال ۱۳۴۷، در روستای سرکوبه از توابع شهرستان خمین و در خانوادهای روستایی و کمبرخوردار، چشم به جهان گشود. پیش از ورود به مدرسه، با قرآن و نماز آشنا شد و آداب زندگی و معاشرت را در دامان مادری مهربان و متعهد، که با احکام اسلامی آشنایی داشت، فرا گرفت.
از همان کودکی همراه خانواده در مراسم مذهبی و عزاداریها حضور فعال داشت و میگفت: «باید راه امام حسین علیهالسلام را ادامه دهیم.» پدرش به کشاورزی و گاهی چوپانی مشغول بود و حجتالله نیز در کنار خانواده، سادهزیستی و تلاش را آموخت.
تحصیلات خود را در روستا آغاز کرد، دوره ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت و وارد مقطع راهنمایی شد. اما در کلاس سوم راهنمایی، تحصیل را رها کرد و داوطلبانه برای دفاع از میهن اسلامی، راهی جبهههای نبرد شد.
نخستین بار که به جبهه رفت، در خمین مشغول تحصیل بود و بیاطلاع خانواده، عازم میدان نبرد شد. زمانی که مدرسه، نامهای به خانوادهاش ارسال کرد، آنها متوجه رفتن او شدند. چندی بعد، خودش نیز نامهای نوشت و از خانواده بابت بیاجازه رفتنش عذرخواهی کرد.
هر بار که به مرخصی میآمد، به خانواده سفارش میکرد: «اگر من شهید شدم، صبر و استقامت داشته باشید. زینبوار صبوری کنید و محکم باشید.» در پنجمین حضورش در جبهه مجروح شد و به بیمارستانی در تهران منتقل گردید. بیست روز در بیمارستان بستری بود، اما با روحیهای بالا، خانواده را آرام میکرد و میگفت: «مادر، من که برادری ندارم، ولی از خواهرانم بخواه حجابشان را رعایت کنند و راه شهدا را ادامه دهند. نگذارید خون شهدا پایمال شود.»
سرانجام، حجتالله عربی، به عنوان بسیجی گردان امام رضا (ع) از لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب (ع)، در ششم فروردینماه سال ۱۳۶۶، در منطقه شلمچه و در اثر اصابت ترکش به ناحیه شکم، به فیض شهادت نائل آمد. پیکر مطهر این شهید گرانقدر در گلزار شهدای روستای سرکوبه به خاک سپرده شد.
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی