«ابوالقاسم» حجت را برای همه تمام کرد!

هم‌رزم شهید «ابوالقاسم اصلاحی» نقل می‌کند: «برادر اصلاحی را به خوبی می‌شناختم. مثل بقیه داشتم می‌دویدم که دیدمش غرق در خون بود. کمی آب داشتم. خواستم بنشینم که با دست محکم و قاطع اشاره کرد: برید جلو! کسی نایسته! جلو! حجت برای همه تمام شد. توصیه‌های قبل از حرکتش در گوشم زنگ می‌زد و این آخرین دیدار ما بود.»

به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید ابوالقاسم اصلاحی» آخرین فرزند عباسعلی اصلاحی و زهرا شیخ‌طاهری، بیستم بهمن‌ماه ۱۳۳۸ در شهرستان سمنان دیده به جهان گشود. پدر و مادر، او را ابوالقاسم نامیدند.

بی عشق خمینی نتوان عاشق مهدی(عج) شد!

حجت را برای همه تمام کرد

ابوالقاسم تا دوم راهنمایی تحصیل کرد و از آن به بعد جهت امرار معاش مشغول به کار شد. کارهایی از قبیل تعمیرات لوازم برقی و نقاشی ساختمان. عضو رسمی سپاه بود و در لشکر هفده علی‌بن‌ابی‌طالب خدمت کرد.سه بار به جبهه اعزام شد. بار اول در منطقه عین‌خوش مسئول دسته بود، از ناحیه زانوی پا مجروح شد و به مدت یک ماه در بیمارستان اصفهان بستری بود. بار دوم معاون گروهان و به علت مجروح شدن چشم چپ، مدت یک هفته در بیمارستان فارابی تهران بستری شد. محمدرضا صبوحی، هم‌رزم ابوالقاسم می‌گوید: «با دست اشاره می‌کرد: برید جلو! برید جلو! مثل همیشه محکم بود و قاطع. در ساختمان انرژی اتمی سازماندهی شدیم. محمدرضا خالصی فرمانده گروهان بود و ابوالقاسم اصلاحی جانشین فرمانده. حرف‌هایش شده بود آویزه گوشم: هدف فقط جزیره است و هرکس باید حواسش باشه که خودش رو برسونه به پشت خاکریز. رسیدگی کردن به مجروح‌ها کار بچه‌های امداده، پس کسی کاری به کار مجروحین نداشته باشه! عملیات خیبر بود. از زمین و آسمان گلوله می‌ریخت. هلی‌کوپترهای دشمن از بالا و نیروی زمینی‌اش از پایین، خمپاره و تیربار دشمن هم لحظه‌ای خاموش نبود. هدایت صد و بیست نفر رزمنده در آن شرایط، واقعاً کاری دشوار بود. از جزیره شمالی به قصد جزیره جنوبی حرکت کردیم. چیزی حدود شش کیلومتر فاصله بود. برادر اصلاحی را به خوبی می‌شناختم. مثل بقیه داشتم می‌دویدم که دیدمش غرق در خون بود. کمی آب داشتم. خواستم بنشینم که با دست محکم و قاطع اشاره کرد: برید جلو! کسی نایسته! جلو! حجت برای همه تمام شد. توصیه‌های قبل از حرکتش در گوشم زنگ می‌زد و این آخرین دیدار ما بود.»

بار آخر در عملیات خیبر، جزیره مجنون، با اصابت ترکش به سرش منجربه بیهوشی‌اش شد. پانزده روز در بیمارستانی در تهران بستری بود و بعد از بیست ماه و چهارده روز دلاورانه رزمیدن، سرانجام دوازدهم فروردین ۱۳۶۳ دعوت حق را لبیک گفت. پیکر او را در گلزار شهدای امامزاده یحیی(ع) در شهرستان سمنان به خاک سپردند.

 

انتهای متن/

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده