وصیت شهيد سليمان مهربان «2»

امید و آرزوهایی در جبهه جنگ دارم

شهيد «سليمان مهربان» در وصیت خود چنین می‌نویسد: «خدای متعال، در جبهه اميد و آرزوهايی که دارم نصيب می‌گرداند و شما حد امکان برايم گريه نکنيد و صبر و بردباری خود حفظ نمائيد که...» وصیت دوم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

همچون سدی استوار ايستادگی کنید

به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «سليمان مهربان» 16 مرداد سال 1342 در روستای چاه شرف شهرستان مُهر ديده به جهان گشود. هفت سالگی به مدرسه رفت و تحصیلات را تا کلاس دوم راهنمایی در مدرسه شهيد اندرزگو لامرد گذراند. با آغاز جنگ تحمیلی، همگام با بسيجيان راهی مناطق عملياتی شد تا از استقلال کشور دفاع کند. وی سرانجام 13 اسفند سال 1365 در شلمچه به شهادت رسید. پیکر پاکش در گلزار شهدای چاه شرف مُهر به خاک سپرده شد.

متن وصیت:

هر قدمی که بر می‌دارم و گلوله‌ای که شليک می‌کنم و قلب دشمن را هدف می‌سازم به ياری خدا باشد و برای هر گلوله‌ای که به بدنم می‌خورد به ياری خدا تحمل کنم، درد زجرش را شيرين‌تر از عسل باشد.

اکنون سخنی کوتاه با والدين بزرگوار و برادران و خواهران گراميم دارم: چون بنده دستم از اين دنيای بی ارزش کوتاه می‌گردد و به زندگی جاويد پيوند می‌زند، اميدوارم برای اين حقير ناراحت نباشيد، هر چند جايم خالی می‌بينيد و بسی آرزو و اميدها داريد برايم.

اما خدای متعال، در جبهه اميد و آرزوهايی که دارم نصيب می‌گرداند و شما حد امکان برايم گريه نکنيد و صبر و بردباری خود حفظ نمائيد که بايد يک روز از دنيا برويم؛ همانطور که قرآن مجيد می‌فرمايد: «انا لله و انا اليه راجعون» همه متعلق به خدائيم و بازگشت همه به سوی اوست.

و ديگر سرور آزادگان امام حسين(عليه السلام) می‌فرمايد حال که بدن‌های ما برای مردن آفريده شده، پس چه بهتر اين مرگ در راه خدا باشد، پس افتخار کنيد که نور چشم حقيرتان، لياقت آن را داشته که در راه اسلام و قرآن فدا شود.

پدر و مادر بزرگوارم شما در اين رهگذر زندگی بسی رنج کشيديد برايم و هيچ دريغی نکرديد، اميدوارم پدر و مادر عزيز اين حقير راحلال کرده که در اين دنيا نتوانستم فرزند خوبی برای شما باشم و موفق نشدم حتی يک قطره از دريای زحمات شما را جبران بکنم.

مادر و خواهران عزيزم اميدوارم پس از مرگ برای بنده حقير گريه و زاری نکنيد و تو پدر بزرگوارم دستهای پينه بسته‌ات می‌بوسم و سفارشم اين است که مادر و خواهرانم رادلداری بدهی.

سلام من به شما برادران عزيز و ارجمندم مرا حلال کنيد و همچون سدی استوار ايستادگی کنی و در راه خدا قدم برداريد و در سپاه خدا باشيد.

برادر، خواهر مسلمان، پيشتوانه خط امام باشيد و امام را دعا کنيد و در راه خدا قدم برداريد و راه شهيدان ادامه دهيد و در مراسم مذهبی و دعاها شرکت کنيد و از کليه فاميل و دوستان و آشنايانم طلب حلاليت می‌کنم. والسلام شما را به خدا می‌سپارم. خداحافظ. برادر کوچک شما سليمان مهربان. خدايا خدايا تا انقلاب مهدی خمينی را نگهدار. تاريخ دوم اسفندماه 1365.

انتهای متن/

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده