آخرین درخواست «ماشاءالله» پیش از شهادت: سلامم را به امام برسانید

هم‌رزم شهید «ماشاءالله مداح» نقل می‌کند: «شهید مداح زخمی شده بود. زنده بود و نفس می‌کشید. او را گذاشتیم داخل وانت. شهید خلیلی گفت: کاری نداری؟ گفت: فقط سلامم رو به امام برسونین.»

به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید ماشاءالله مداح» فرزند علی‌اکبر و اختر، چهارم فروردین ۱۳۳۸ در یک خانواده متوسط در تهران به دنیا آمد. پدرش بنا و مادرش خانه‌دار بود.

آخرین درخواست «ماشاءالله»پیش از شهادت

آخرین وصیت لحظه‌ای قبل از شهادت

فرزند سوم خانواده بود. با اصرار دایی‌هایش، وی را به سمنان فرستادند که در آن زمان چهار ساله بود. تا سوم راهنمایی درس خواند. بعد از آن در پانزدهم خرداد ۱۳۵۸ خود را برای خدمت معرفی کرد و به تهران رفت. پس از تمام شدن خدمت سربازی به سمنان برگشت و در مغازه‌ای مشغول به کار شد.

به‌خاطر علاقه‌اش به بسیج، در آن ثبت نام کرد. همراه با اعزامیان طرح لبیک، عازم جبهه شد. در عملیات خیبر شرکت کرد و بعد از هفتاد و دو ساعت جنگ خستگی‌ناپذیر، پانزدهم اسفندماه ۱۳۶۲ در جزیره‌ مجنون به شهادت رسید. هم‌رزم ماشاءالله نقل می‌کند: «صدای‌مان زدند و گفتند: بیاین کمک. رفتیم جلو. شهید مداح زخمی شده بود. مقدار زیادی از اعضای داخلی بدنش بیرون ریخته بود. انگشت‌های دستش خرد شده بودند، ولی زنده بود و نفس می‌کشید. او را گذاشتیم داخل وانت. شهید خلیلی گفت: کاری نداری؟ گفت: فقط سلامم رو به امام برسونین.»

پیکر پاکش در گلزار شهدای امامزاده یحیی(ع) سمنان به خاک سپرده شد.

 

انتهای متن/

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده