گرگانیها با فداکاری نهضتشان را به سوی قلههای پیروزی پیش بردند
به گزارش نوید شاهد گلستان، از نخستین روزهای ماه بهمن بحث بازگشت حضرت امام خمینی(ره) بالا گرفت و برنامهریزان ستاد استقبال در تهران به شدت پیگیر فراهم کردن مقدمات کار بودند. لذا در این ایام از سوی ستاد فوق به انقلابیون برجسته استان گلستان اعلام شد که جهت شرکت در مراسم استقبال، مردم مشتاق را به تهران اعزام نمایند و مکان اسکان و پذیرایی آنها هم مسجد لرزاده میباشد.
در نتیجه این موضوع به اطلاع عموم رسید و از آنها در مساجد ثبت نام بعمل آمد، صدها وسیله نقلیه سبک و سنگین آماده اعزام شدند. آنها با دلی مالامال از عشق به روح الله عازم تهران گردیدند. از سوی دیگر با اعزام آنها، اکثریت مردم انقلابی روند مبارزه را در شهرها و حتی روستاهای خود تداوم بخشیدند، طوری که هر روز شاهد راهپیمایی، تجمع، جلسات عمومی و اختصاصی، انتشار اطلاعیهها و پیامهای سیاسی بر ضد رژیم بودیم.
از طرف دیگر مأموران حکومت با مخالفان به سختی مقابله میکردند. که نتیجهی آن شهادت حدود ۱۵ نفر از مردم و جراحت دهها نفر دیگر، به اضافه تخریب و آتش سوزی بیش از یک صد مغازه در استان گلستان به ویژه گرگان بود. اما با این وجود مردم فداکار منطقه، نهضتشان را با شتاب به سوی قلههای پیروزی در پی گرفتند و چنین بود که عوامل رژیم به اهداف خود نرسیدند و فصل پیروزی رقم خورد.
روز شنبه هفتم بهمن ماه سال ۱۳۵۷ مصادف با ۲۸ صفر ۱۳۹۹ ه. ق همزمان با سالروز رحلت پیامبر عظیم الشأن اسلام – محمد بن عبدالله (ص)- و امام حسن مجتبی (ع) در مناطق مختلف استان گلستان مراسم عزاداری و تظاهرات گستردهای علیه رژیم شاه برگزار شد.
به این منظور مردم انقلابی گرگان از ساعت حدود ۷/۵ صبح روز شنبه هفتم بهمن سال ۵۷ با تجمع در خیابان سرخواجه گرگان دست به تظاهرات گستردهای زدند که دقایقی بعد با تهاجم مأموران شهربانی مواجه شدند. در نتیجه مردم برای جلوگیری از هجوم وحشیانهی مأموران با آتش زدن لاستیکهای فرسوده و ریختن آهن آلات و اشیای دیگر خیابان را مسدود کردند. بطوریکه مأموران شهربانی از مقابله با مردم عاجز ماندند و تقاضای نیروی کمکی نمودند.
ولی نیروهای کمکی شهربانی هم نتوانستند در مقابل خشم چند هزار مردم انقلابی مقاومت نمایند. لذا دخالت مأموران رژیم نه تنها مانع از حضور مردم نشد بلکه موجب گردید دامنهی اعتراضات جوانان انقلابی به خیابانها و کوچههای دیگر گرگان نیز کشیده شود. به خاطر همین دقایقی بعد نیز علاوه بر خیابان سرخواجه، خیابانهای پهلوی دژ (شهدای فعلی) پهلوی (امام خمینی فعلی) فرح (شهید رجایی فعلی)، ملل، شاه رضا (امام رضا (ع))، آریا مهر (ایران مهر)، میرکریم و کوچهای اطراف آنها که در واقع خیابانهای اصلی شهر گرگان بودند را در بر گرفت و مأموران در مقابل موج گسترده اعتراضات مردم کاملا عاجز و درمانده شده بودند.
این در حالی بود که دژخیمان شهربانی گرگان که همواره عادت به تندروی و خشونت داشتند با دخالت بیجا و تیراندازی به سوی مردم و مانع تراشی برای تظاهرات آرام آنها، موجب تحریک جوانان و سیاست مقابله به مثل شدند. در نتیجه جوانان به مسدود کردن خیابانها و آتش زدن لاستیکهای فرسوده و حتی حمله به ماشین پلیس و پرتاب آجر و سنگ و ککتل مولوتف به سوی مأموران پرداختند. بطوری که حتی عدهای از مردم قصد حمله به کلانتری دو و تخریب منازل دو نفر از دژخیمان پلیس را داشتند که مأموران سر رسیدند و با تیراندازی مانع شدند. خلاصه مأموران شهربانی گرگان در آن روز هزران گلوله ژ – س، رولور، کلت و گاز اشک آور علیه مردم مصرف کردند که در نتیجه دو نوجوان ۱۷ ساله به اسامی ولی الله خاندوزی و محمد حسن درویش محمدی به شهادت رسیدند.
شهید ولی الله خاندوزی
شهید ولی الله خاندوزی در چهارم دی ماه ۱۳۴۰، در خانوادهای مستضعف در گرگان بدنیا آمد. وی شبها درس میخواند و روزها کار می کرد تا به معیشت خانوادهی خود کمک نماید و او دارای ۹ برادر و خواهر بود که همگی در یک اتاق کوچک و در یک حیاط قدیمی زندگی می کردند. شغل او جوشکاری و درب و پنجره سازی بود و خالصانه و صادقانه کارش را انجام می داد. تا این که در روز ۷ بهمن ۱۳۵۷ در حین تظاهرات علیه رژیم مورد اصابت گلوله مزدوران شاه قرار گرفت و به شهادت رسید.
محمد حسن درویشی
محمد حسن درویشی در سال ۱۳۴۱ در گرگان متولد شد و در دو سالگی مادرش را از دست داد و نزد مادربزرگش رشد ونمو یافت. او با آنکه دانش آموز دوم اقتصاد و نوجوان بود، وی با عاقه زیاد در مراسم و تظاهرات شرکت می جست و اطلاعیههای انقلابی را می خواند و حتی شبی که کشتار دانشگاه را از تلویزیون تماشا می کرد خیلی گریه کرد. او یکبار به مادربزرگش گفته بود، مگر میشود نماز خواند و ساکت نشست، در حالی که هر روز عده ای را شهید و جوانان ما را شکنجه میکنند. لذا خود با سن کم ساکت ننشست تا اینکه روز ۷ بهمن ۱۳۵۷ به دست پلیس خون آشام رژیم به شهادت رسید.
همچنین در آن روز بیش از ۳۵ نفر هم در گرگان مجروح شدند که اسامی برخی از آنها عبارت است از: علی صالحی، علی طبرسا، معصومه جمشیدیان (۶۰ ساله)، حسین قاسمی، علی نقی زاد، علاء الدین زارعی، محمد رضا ایزد، جعفر منصوری، اسماعیل علیمحمدی، ابئالفضل ابراهیمی، اصغر عاقلی، غلامرضا مرادعلی، علی نخعی، داود جلالی، حاج عباس معیری، رحمت برهانی، اسداله بابایی، حسین اقلیمی، محمد جلالی، جواد طرزقی، رضا جلالی، سید عبداله سلیمی، محمد رضا اثنی عشری، قاسم خواجوی، جمال حسینی، هاشم مهیمنی، الله گرجی، شعبان علی مسگران، سعدی سیفی. مجروحان این روز به بیمارستانهای ۵ آر فعلی و فلسفی منتقل شدند. رادیو بی.بی.سی انگیس هم با اشاره به وقایع دلخراش گراگان تعداد شهدا را ۴ نفر و زخمیها را سی نفر اعلام کرد. در این میان روزنامه کیهان و اطلاعات نیز ضمن درج این خبر تعداد مجروحان را به ترتیب ۴۵-۳۵ و ۳۲ نفر گزارش نمودند. تظاهرات خونین این روز گر چه در ساعت یک بعدازظهر فروکش کرد، اما درگیریها و تظاهرات پراکنده در گوشه و کنار شهر ادامه یافت، بطوری که حتی ساعت ۸/۵ شب هم فریاد الله اکبر جوانان انقلابی به گوش میرسید.
این مطلب که برگرفته از کتاب استان گلستان در نهضت امام خمینی (ره) تألیف «غلامرضا خارکوهی» تاریخنگار گلستانی و مبتنی بر خلاصه نویسی و نگاه اجمالی به رویدادهای سیاسی و مبارزاتی حوزه جغرافیایی استان گلستان در نهضت امام (یعنی فاصله زمانی سالهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷) بوده است.