چهارشنبه, ۰۵ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۰۸:۰۸
مادر شهید «حمیدرضا امیدی» در خاطراتی از توجه فرزندش به روزی حلال گفت: «وقتی می‌رفت کارخانه، کارگران زودتر از کار دست می‌کشیدند و می‌گفتند حمید زود بیا، می‌خواهیم برویم. می‌گفت من هنوز وقتم تمام نشده این نانی که می‌خواهم بخورم درست نیست.»

به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید حمیدرضا امیدی در اولین روز از بهمن­ ماه سال 1341 در شهرستان اراک دیده به جهان گشود. تحصیلات دوره ابتدایی و راهنمایی را که تمام کرد، ترک تحصیل کرد و در مغازه خواربار فروشی پدر مشغول به کار شد. اخلاق خوبی داشت و بیشتر اوقات نمازش را در مسجد می­‌خواند. همیشه موقع اذان صبح مسجد بود. بچه برادرش که دو ساله بود را همراه خودش به مسجد می‌برد. می‌گفتم: مادر این را کجا می‌بری؟ باعث دردسرت می‌شود می‌گفت: می‌خواهم از الآن مسجد رفتن را بلد شود اگر از الآن مسجد نرود دیگر بلد نمی‌شود.

توجه به روزی حلال در زندگی شهید امیدی

خدمت سربازیش را که تمام کرد به عنوان کارگر در کارخانه کمباین سازی اراک مشغول به کار شد. در سال 1364 ازدواج کرد. وقتی می‌رفت کارخانه وقتی کارگران زودتر از کار دست می‌کشیدند و می‌گفتند حمید زود بیا می‌خواهیم برویم. می‌گفت من هنوز وقتم تمام نشده این نانی که می‌خواهم بخورم درست نیست اگر شما می‌خواهید زود بروید؛ من خودم با موتور می‌آیم.

خداوند تازه یک پسر به او هدیه کرده بود که برای سومین مرحله عازم جبهه شد. شهید حمیدرضا امیدی بسیجی گردان امام حسین (ع) بود که  در عملیات کربلای 5 در منطقه عملیاتی شلمچه عراق در پنجم بهمن­ماه سال 1365 به درجه رفیع شهادت نایل آمد. پیکر مطهرش را در گلزار شهدای شهرستان اراک به خاک سپردند.

 

منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده