سه‌شنبه, ۱۰ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۰۹:۱۰
در این وصیت نامه آمده است: از جنگ و شهادت نهراسید و بر شرق و غرب و اسرائیل جنایتکار و صهیونیزم بشورید.

به گزارش نوید شاهد همدان، شهید قاسم افتخاری منش بیستم آذرماه ۱۳۴۳ در روستای دره مرادبیگ از توابع شهرستان همدان متولد شد. پدرش علی حیدر و مادرش نیمتاج نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند و به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. چهارم دی ماه ۱۳۶۵ با سمت تخریبچی در اروند به شهادت رسید. پیکرش مدت‌ها در منطقه برجای ماند و اول فروردین ۱۳۶۷ پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.
در وصیت نامه این شهید می‌خوانیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
اوصیکم بتقوى الله
و اینکه دنیا براى کسى باقى نبوده و براى من و شما هم همینطور خواهد بود، امروز سفره اى هست که معلوم نیست دیگر پهن شود یا نه و به فرض پهن شود این دنیا بهتر است یا آخرت؟ به آسمان بالا رفتن یا به زمین چسبیدن؟
راه را باید رفت و همه منظور الله است، پس راهى را برویم که حتما برسیم نه اینکه برویم و خداى ناکرده همه زحمات را در راه کج و انحراف بکشیم و بعد بفهمیم شیطان را ولى خود قرار داده ایم. خلاصه از درى گفتم بروم که مخصوص خاصه اولیاء خداست.
به جبهه رفتن من نه بخاطر هواى نفس بوده است بلکه بخاطر احساس مسئولیت در برابر خدا و رسول خدا و رهبر انقلاب امام خمینى و شنیدن پیام حسین گونه او بود. آرى مادر و برادر و خواهرانم شما این حقیقت را بدانید که بى صبرى در سوگ شهید به دشمنان در راه رسیدن به اهداف منحرفشان کمک مى کند و صبر و استقامت چشم آن‌ها را کور مى کند. بلى در وقتی که آمریکاى جنایت کار و عمال خود فروخته اش قصد تجاوز به میهن اسلامى ما را دارند و روز به روز تجاوز خود را افزایش مى دهند احساس کردم که نمى توانم ساکت بنشینم و شاهد این جنایت‌ها باشم، هر وقت به فکر بمباران هاى وحشیانه بعثى‌ها که خانه هاى مسکونى را ویران کرده حتى از قتل عام کودکان بیگناه فرو گذار نمى کند فکر مى کنم این چه زندگى است من در پشت جبهه مى کنم.
خدایا شهادتم را بپذیر
و عشق الله مرا به سوى جبهه کشاند، من نمى خواستم مانند مردگان متحرک فقط زبانى براى انتقام داشته باشم و خود در برابر مسائل بى تفاوت باشم، خدایا شهادتم را که در راه اسلام و قرآن است بپذیر و از شما دوستان و همرزمانم مى خواهم که امام را تنها نگذارید و از این سنگر آزادى و عدالت و حامى مستضعفین حمایت کنید، دست در دست هم با وحدت آهنین خود با گام هاى استوار برخیزید و امر جهاد با خود را بجا آورید، براستى که جهادگران نزد خدا با بى تفاوتان قابل مقایسه نیستند و از جنگ و شهادت نهراسید و بر شرق و غرب و اسرائیل جنایتکار و صهیونیزم بشورید.
از امام و ولایت فقیه دست برندارید
چند کلمه با مادر عزیزم؛ اى مادر عزیزم که چهره رئوف و مهربانت از دیدگانم نارفتنى است امیدوارم که با شهادت من هیچگونه خلل در اراده آهنین تو وارد نشود و اگر اذیتى از جانب من متوجه شما بوده مرا بخشیده باشید و بار دیگر مادر و خواهر و برادران عزیزم و تمامى دوستان و آشنایان مبادا شهادت من باعث شود که از انقلاب و امام و ولایت فقیه دست بردارید.
امیدوارم شهادت این سرباز کوچک امام و انقلاب باعث شود که شما هر چه توفنده‌تر و مقاوم‌تر کشتى طوفانزده انقلاب را به رهبرى امام یارى نمایید در پایان چشمانم را باز بگذارید که منافقان نگویند کورکورانه به آن دنیا رفته است و دستانم را باز بگذارید که نگویند چیزى با خودش به آن دنیا برده است.

از شهادت نترسید

از شهادت نترسید

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده