شهيد «محمدرضا يغمور»
شهيد «محمدرضا يغمور» در وصیت خود می نویسد: «از جوانان عزيز کشورم و آنهايی که به نحوی فريب گروه ها و حزب ها و دسته‌جات منحرف از اسلام را خورده‌اند می‌خواهم که بيشتر تحقيق کنيد و فريب شعارهای فريبنده آنها را نخورند...» متن کامل وصیت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

وصیت

به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «محمدرضا يغمور» 5 خرداد ماه 1344 در شيراز دیده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد. با آغاز جنگ تحمیلی اول دبیرستان را می گذراند که به فرمان امام لبيک گفت و پس از آموزش های لازم عازم جبهه نبرد شد. پس از 35 روز حضور در جبهه سوسنگرد با اصابت ترکش خمپاره مجروح و در بيمارستان اهواز بستری شد. او علاقه شدیدی به آیت الله بهشتی و یاران صدیق امام داشت. پس از شهادت آن بزرگوار دنیا برایش همچون قفسی شد. پس از چندی مجدد در بسیج ثبت نام کرد و در باجگاه آموزش های لازم را دید. وی سرانجام 15 اردیبهشت 1361 در عملیات فتح خونين شهر به شهادت رسيد. پیکر پاکش 23 اردیبهشت همان سال به شيراز منتقل و سه روز بعد 26 اردیبهشت همراه با 41 تن از همرزمانش به خاک سپرده شد.

متن وصیت:

بسمه تعالی با سلام به مهدی امام زمان (عج) و نايب بر حقش امام خمينی که با رهبری های ابراهيم گونه اش ملت خفته ايران را بيدار و در آنها نيروی تحرک و خودسازی و خداشناسی را به وجود آورد.

در راه خدا گام بردارید

اينک که با الهام از قوانين سازنده دين مبين اسلام و با رهبری امام عزيز آيت اله العظمی امام خمينی قصد رفتن به جبهه و ستيز با کفار بعث را دارم از کليه مسلمين جهان درخواست دارم که دست از رهبری امام بر نداشته و دستور العمل ها را سرلوحه خود قرار دهند. بند عبوديت غير خدا را از پاهای خود باز نموده و در راهی که خداوند برايش تعيين کرده قدم بردارند. از هم ميهنان عزيز درخواست دارم که از دولت جمهوری اسلامی جداً پشتيبانی کنند از تحريکات ورشکستگان سياسی اعم از ملی گراها و ليبرال ها بپرهيزند.

فريب شعار های فريبنده دشمن را نخورید

از جوانان عزيز کشورم و آنهايی که به نحوی فريب گروه ها و حزب ها و دستجات منحرف از اسلام را خورده اند می خواهم که بيشتر تحقيق کنيد و فريب شعار های فريبنده آنها را نخورند و بازيچه آنها قرار نگيرند. اميدوارم که با کفار بجنگيم و بتوانيم آرزوی کشته شدن خود را بر دل آنها بگذارم و پر توان تر از گذشته در راه اسلام جهاد کنم و اگر خواست خدا بر اين قرار گرفت که شهيد شدم چه افتخاری بالاتر از اين اميدوارم که با شهدای کربلا محشور شوم.

گریه نکنید

از بازماندگانم می خواهم که اصلاً گريه نکنند بلکه افتخار کنند که جوانی را در راه خدا داده اند مخصوصاً از پدر و مادرم تقاضا دارم مرا حلال کنند و شهادت خود را به آنها تبريک می گويم. والسلام عليکم و رحمه الله و برکاته.

انتهای متن/

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده