چهارشنبه, ۲۹ دی ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۱۰
در جملات عاشقانه شهید داود احمدی با پدرش آمده است: تنم بوجود سلامتی شما در آسایش است و روحم به سبحان شما گرفتار! در ادامه نجوای عاشقانه شهید احمدی با پدر و مادرش را میخوانید.

به گزارش نوید شاهد استان قم، شیهد داود احمدی متولد اول اردیبهشت ماه 1354 در شهر مقدس قم می باشد.

وی سالها عمر خویش را در رشته کنگ فو سپری کرد و به مقام تدریس در این رشته دست یافت.

شهید احمدی در تاریخ اول آبان ماه 1372 در ارتش جمهوری اسلامی ایران استخدام و مشغول خدمت شد.

او از نیرو های لشگر 232 تکاور بود که در مورخه یکم اسفندماه1378 به اتفاق تعدادی از پرسنل جهت شناسایی منطقه دهلران بر اثر برخورد با تله انفجاری توسط منافقین به درجه رفیع شهادت رسید.

پیکر پاک این شهید والامقام در گلزار علی بن جعفر استان قم دفن می باشد. 

در ادامه نجوای عاشقانه شهید داود احمدی را با پدر و مادر خود می خوانید.

سلام مادر!

سلام ای کبوتر مهاجر عشق و امید.

سلام بر تو ای گل شکفته تاریخ؛ قرنها می گذرد اما همیشه جاودان خواهی بود.

آری ای آئینۀ پاکی صدق و صفا در شان تو همین بس که در آغوش گرم تو گل می روید. از مهر مادری عشق روان است. سر چشمۀ زلال معرفت تو کوثر است.

ای کسی که عمر گرانمایه خویش را به پای من فدا نمودی و در دل سیاه شب، آواز کودکانۀ من را جواب دادی. ای که به خورشید همانندی و چون ستارۀ درخشان دوستت دارم.

اول رضای حقّ بعد من برضای تو. خشنودم و در سایه پر لطف تو ای جوهر ایمان زنده ام. تا جان در تن خاکی و فرسودۀ من است به لقای تو مشتاقم.

سلام پدر!

عرق شرم بر رخسارم جاری است؛ چرا که نتوانسته ام آن طور که باید و شاید سروری شما پدر بزرگوارم کنم. چرا که هنوز نتوانسته ام جرعه ای از این رهگذر معرفت تو را جواب گویم.

تنم بوجود سلامتی شما در آسایش است و روحم به سبحان شما گرفتار! ای آفتاب حقیقت چگونه دستان پیله بسته تو را بنگرم و چگونه قلب کوچک خود را آمادۀ پذیرایی از روضۀ رضوان تو نمایم.

ای جولانگاه آرزوهای من! سلامت که دگر بار بگویم. من نفس به نفس تو دارم.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده