سه‌شنبه, ۲۵ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۳۹
نوید شاهد- شهید "غلامحسین بهرام پور صفی آباد" 5 فروردین 1346 در روستای صفی آباد از توابع شهرستان ابرکوه یزد به دنیا آمد. سرانجام 25 خرداد 1366 در خرمشهر پس از رشادت های فروان بر اثر اصابت ترکش به سر به شهادت رسید. نوید شاهد یزد در سالروز شهادت این شهید والامقام متن وصیتنامه اش را برای علاقمندان منتشر می کند.

وصیت

به گزارش نوید شاهد یزد؛ شهید غلامحسین بهرام پور صفی آباد 5 فروردین 1346 در روستای صفی آباد از توابع شهرستان ابرکوه یزد به دنیا آمد و تا اول راهنمایی تحصیل کرد. با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان پاسدار وظیفه با سمت آرپی جی زن راهی جبهه های حق علیه باطل شد. سرانجام 25 خرداد 1366 در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش به سر به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.

وصیت

وصیتنامه:

«بسم رب الشهدا و الصدیقین/ بسم الله القاسم الجبارین/ و اعتصموا بحبل الله جیعا" و لا تفرقوا»
همگی به ریسمان الهی چنگ زنید تا متفرق نشوید.

با سلام برحسین ابن علی(ع) و با درود و سلام بر شهیدانی که با خون خود درخت پر ثمر انقلاب اسلامی را آبیاری کرده اند و با درود بی پایان بر رزمندگان جانباز که دلیر مردانه به جبهه ها میروند و با کفر مبارزه می کنند و با سلام و درود برخانواده اسراء که خداوند انشاالله هر چه سریعتر جوانان آنها را به خانواده اشان بازگرداند.
وصیت نامه خود را شروع میکنم
اول قسمت از وصیت نامه ام اینست که ازجوانان محله خودم می خوام که به جبهه ها بروند و اسلحه برزمین افتاده شهدا را بردارند و هیچگاه از جنگ غافل نباشند و امام را تنها نگذارند و می دانم که تنها نمی گذارند مخصوصا محله صفی آباد که همیشه در خط امام هستند.
بنده که یک فرد گنهکار بیش نیستم و خداوند اگر توفیق شهادت را به من داد از پدر و مادر و برادرانم و خواهرانم می خواهم که مرا حلال کنند و همیشه دستشان را به آسمان دراز کنند و بگویند: که ای خدا این قربانی را از ما قبول بفرما.

وصیتو وصیتی به پدرم:
ای پدری که همیشه در فکر من بودی و شب و روز به پای من زحمت می کشیدی و انشا الله که خداوند سایه تو را از سر خواهران و برادرانم کوتاه نکند و قسمت دوم وصیت نامه این است: مادر جان اگر شهید شدم برایم اشک نریزی و مادر شهداء دلداری کن که اجر تو پیش فاطمه زهرا(س) می باشد و خشنود باش چون فرزند تو راهی را انتخاب کرده که سرور شهیدان حسین زمان این درس را به ما آموخت.
و ای پدر و مادر و برادران و خواهرانم در مراسمم گریه نکنید و فکر کنید که عروسی فرزند شما غلام حسین است چون اگر گریه کنید اجر خود را ضایع می کنید و امیدوارم که اجر شما در پیش ایزد منان باشد و پیامی به اقوام و خویشان دارم که همیشه پشتیبان ولایت فقیه و در خط امام حرکت کنید و یک لحظه امام را تنها نگذارید که دشمنان سوء استفاده کنند و از یک راهی ضربه به انقلاب وارد کنند که انشاالله به آنها فرصت داده نمی شود و ای مادر مهربان هر وقت به فکر من می افتی به فکر صحرای کربلا باش و قاسم نو داماد را به یاد بیاور و برای غریبی امام حسین(ع) گریه کن.
وصیتی به پدرم:
پدر جان آن خانه که درست کرده ام اگر شهید شدم تقدیم که به برادرانم و هیچ فرقی ندارد و فکر نکن که فرزند شما شهید شده و ناراحت نباش که روزی می آید که همدیگر را ملاقات خواهیم کرد در پایان اگر شهادت نصیبم شد مرا در روستای صفی آباد به خاک بسپارد یاران و دوستان اگر گذاشتند بر مزارم یاد کنید با یک حمد و سوره مرا شاد کنید
اگر باشی ز حال من خبر دار
دلی سخت بسوزد بر من زار
تابوت مرا جایی بگذارید
تا بوی تابوت مرا باد برد سوی وطن
درغربت اگر مرگ گیرد بدن من
آیا کی کند قبر ؟ کی دوزد کفن من
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
بنده حقیر غلام حسین بهرام پور 20 آذر 1365 

وصیتمنبع: اداره امور فرهنگی، تبلیغات، هنری و اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان یزد

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده