پنجشنبه, ۲۶ فروردين ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۱۱
نوید شاهد- «در راه به باغی رسیدم و برای رفع خستگی کنار دیوار نشستم تا استراحتی کنم. ناگهان فردی را دیدم که از باغ خارج شد و به من گفت:«شما بدون اجازه نباید اینجا می نشستید.» من با تعجب پرسیدم:«شما کی هستید؟چرا اجازه نمی دهید تا استراحت کنم؟» جوان گفت:«من احمد هستم پسر مشهدی محمدرضا خواجوی من و محمد رضا مکاری مقدم مسئول این باغ هستیم و شما تا امضا نکرده اید نمی توانید در اینجا استراحت کنید.» در ادامه خاطره‌ای از مادر شهید «مجید کعبی» را بخوانید.

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید مجید کعبی سی ام مهر 1344، در شهرستان بهبهان به دنيا آمد. پدرش محمود (فوت 1344) و مادرش خاور نام داشت. دان شآموز چهارم متوسطه در رشته تجربي بود. از سوي بسيج در جبهه حضور يافت. هشتم اسفند 1362 ، در هورالهويزه بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد. مزار او در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.

متن خاطره:

شبی در حالت رویا خود را دیدم که تشت پر از لباسی را شسته، آن را بر سر گذاشته و در حال رفتن به سوی خانه بودم. در راه به باغی رسیدم و برای رفع خستگی کنار دیوار نشستم تا استراحتی کنم. ناگهان فردی را دیدم که از باغ خارج شد و به من گفت:«شما بدون اجازه نباید اینجا می نشستید.»

من با تعجب پرسیدم:«شما کی هستید؟چرا اجازه نمی دهید تا استراحت کنم؟»

جوان گفت:«من احمد هستم پسر مشهدی محمدرضا خواجوی من و محمد رضا مکاری مقدم مسئول این باغ هستیم و شما تا امضا نکرده اید نمی توانید در اینجا استراحت کنید.»

با عجله گفتم:«من که سواد ندارم که امضا کنم.»

شهید احمد خواجوی به سرعت رفت و برایم استامپ آورد، انگشت که به برگه ای که در دست داشت زدم، اجازه داد تا آنجا استراحت کنم.

ناگهان از خواب بیدار شدم و جریان را به دو فرزندم که از جبهه به مرخصی آمده بودند گفتم:« آنها خوشحال شدند»

و شهید مجید کعبی فرزند عزیزم با شادی و شعف گفت:«مادر چون انگشت زده ای پس یکی از ما به زودی شهید می شود.»

عاقبت همان شد که مجید گفت و او خود به درجه والای شهادت دست یافت و در باغ فردوس همنشین شهدا و سید و سالار شهیدان حضرت اباعبداله الحسین (ع)گردید.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده