یکهزار و ۲۵۰ شهید؛ برگ زرین عملیات محرم را رقم زدند
به گزارش خبرنگار نوید شاهد، عملیات محرم برگ زرینی در دفاع مقدس است که سال 1361
به وقوع پیوست. توانایی نیروهای اسلام در گرفتن خاک و امتیاز از عراق و کشورهای
حمایت کننده آن و همچنین ورود به خاک عراق برای اولین بار از جمله افتخارات این
عملیات است.
برای آنکه بتوانیم نگاهی جامع به عملیات محرم داشته باشیم، باید نگاهی به شرایط سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی ایران قبل از عملیات محرم داشته باشیم.
پس از انجام عملیات بیتالمقدس در دهم اردیبهشت سال 1361 و آزادسازی شهر خرمشهر، ایران اعلام کرد که با سه شرط «اعلام کشور متجاوز»، «تنبیه صدام به عنوان متجاوز؛ تا به این منظور زمینه حمله دوباره به خاک جمهوری اسلامی ایران از میان برداشته شود.» و «پرداخت خسارتهای وارد شده به کشور ایران» حاضر است جنگ را پایان دهد.
اما صدامحسین، با وجود شکستهایی که از کشورمان متحمل شده بود، قصد داشت با نپذیرفتن شرایط ایران، وضعیت منطقه را به سمت «نه صلح و نه جنگ» پیش ببرد و شرایط جنگ را از هجومی به فرسایشی تغییر دهد تا کشور ایران معطل بماند؛ اما با تدابیر و طراحیهایی که توسط فرماندهان نظامی ایران صورت گرفت، تصمیم گرفته شد سلسله عملیاتهای آفندی با هدف ورود به خاک عراق انجام گیرد که وضعیت سیاسی و نظامی جنگ به نفع ایران تغییر و حتی بهبود یابد تا صدام مجبور به قبول شرایط شود.
از این رو، عملیات محرم در سال ۱۳۶۱ بعد از عملیات محمد رسول الله(ص) و رمضان، با هدف فرو بردن عراق در حالت انفعالی محض و ورود به خاک عراق، برای تهدید منطقه عماره عراق و آزادسازی ارتفاعات مرزی حمرین انجام شد؛ بعد از عملیات رمضان به منظور فتح منطقهای از خاک عراق، گرفتن امتیاز از دشمن برای پایان دادن عادلانه جنگ دو ساله، این عملیات طراحی و اجرا شد. منطقه عملیاتی محرم از اهمیت بالایی برخوردار بود به نحوی که صدام برای هدایت یگانهای عراقی در منطقه حضور یافت و از حداکثر توان نظامی ارتش عراق برای جلوگیری از پیشروی نیروهای ایرانی استفاده کرد.
منطقه عملیاتی محرم از سمت شرق به رودخانه دویرج، شهر دهلران و موسیان و محور چمهندی، چمسری و عینخوش و شرهانی محدود میشود، همچنین از سمت غرب که در داخل خاک عراق قرار دارد شامل شهر علیالغربی، علیالشرقی و شهر عماره است که این دو شهر برای ایران و عراق از جهت سیاسی دارای اهمیت بود.
نیروهای جمهوری اسلامی ایران یک شب قبل از عملیات، به دشت عباس ورود کردند و 10 آبان ماه قبل از طلوع خورشید در 4 کیلومتری حمرین در داخل کانالها و بستر رودخانه دویرج، به دور از میدان دید دشمن مستقر شدند و فقط توپخانهها و خمپاره اندازها به تنهایی اجرای آتش میکردند.
حوالی ساعت 13 بارندگی آغاز شد و تا ساعت 15 ادامه داشت؛ این بارندگی به قدری زیاد بود که رودخانه دویرج طغیان کرد، و پلهای عبوری از رودخانه تخریب شد؛ از میان پلهای غیر قابل استفاده، پل چمسری تنها پلی بود که نیروها باید تا ساعت 22 از آن عبور میکردند و خود را به خط آتش میرساندند.
چون زمان آغاز عملیات ساعت 22 بود، نیروها باید به آن طرف رودخانه منتقل میشدند، به همین دلیل بعضی از افراد به آب زدند و از رودخانه خروشان عبور کردند و مابقی نیروها از همان پل باقی مانده رد شدند؛ هنگامی که نیروها از رودخانه عبور میکردند، بعضی از آنان در رودخانه دویرج آرام گرفتند و آسمانی شدند.
نیروهای عراقی با توجه به اینکه، انجام یک عملیات در منطقه عینخوش را توسط ایران پیش بینی میکردند، هرگز گمان نمیبردند که با وقوع سیل، عملیات صورت بگیرد. به همین دلیل از مقاومت و آمادگی آنان کاسته شده بود. این کاهش مقاومت به نحوی بود که در ساعات اولیه عملیات، نیروهای ایرانی توانستند پیشروی چشمگیری را انجام دهند.
دهم آبان ماه سال 1361، ساعت 22:08 عملیات محرم با رمز «لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ_ یا زینب علیها سلام» توسط یگانهای قائم آغاز شد؛ اولین گردان عمل کننده با هدف انهدام و پاکسازی وارد میدان درگیری شد و مقاومت اولیه عراقیها را در هم شکست و در ساعات اولیه عملیات، با دیگر یگانها خود را به ارتفاعات حمرین رساندند و نیروهای عراقی عقب رانده شدند.
ساعت 6 صبح روز یازدهم آبان ماه، 3 قرارگاه نیروهای ایرانی توانستند به اهداف خود دست پیدا کنند، اما قرارگاه چهارم به دلیل سیلاب شدید، مقاومت و پاتکی که توسط نیروهای عراقی انجام شد، نتوانستند پاسگاه ربوط و اهداف خود در منطقه چم هندی را بدست آورند.
پس از گذشت 24 ساعت از آغاز عملیات محرم، تقریباً نیروهای جمهوری اسلامی ایران، به اهداف از پیش تعیین شده خود رسیدند؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران در طی چند اطلاعیه مشترک اعلام کردند: «در این عملیات جاده عینخوش و دهلران از تیررس نیروهای عراقی خارج شد و بیش از 50 کیلومتر مربع از ارتفاعات حمرین به تصرف نیروهای ایران در آمد و همچنین پاسگاههای مرزی حماد، شهاب و عینمنصور عراق و پاسگاههای مرزی بیات، موسیان، نهرعنبر و چمسری کاملاً آزاد شد و پاسگاه ربوط تامین گردید، و پاسگاههای عراقی زبیدات، ابوغریب، شرهانی و مرکز ژاندارمری طیب عراق تخلیه شد و زیر آتش نیروهای ایرانی در آمد و جادههای مواصلاتی عراق در شرق عماره، علیالغربی به طرف خط مرز در تیررس رزمندگان اسلام واقع شد.»
ساعت 23 روز 11 آبان
ماه، تیپ امام حسین(ع) و 84 عملیات (قرارگاه چهارم) برای پاکسازی منطقه ربوط وارد
میدان شدند تا نیروهای عراقی را از غرب رودخانه دویرج به پشت مرز به عقب برانند و
خود را به دیگر قرارگاهها برسانند؛ ساعت 8 روز 12 آبان رزمندگان اسلام به اهداف خود
دست پیدا کردند.
در نتیجه پس از گذشت یکسال و نیم از آغاز جنگ، رزمندگان اسلام توانستند برای اولین بار وارد خاک عراق شده و پاسگاهها و شهرکهای عراقی تصرف کنند و دستیابی به این پیروزی ارزشمند، عراق و حامیانش را مورد تهدید قرار داد و توانایی نیروهای ایرانی را به رخ آنان کشید و وضعیت سیاسی ایران را در مجامع بینالمللی برای گرفتن امتیاز از کشور عراق بهبود داد.
اما مردم اصفهان تاب
تحمل این همه داغ را یکجا نداشتند، به همین دلیل تصمیم گرفته شد ۳۷۰ نفر از این
شهدا در ۲۵ آبان همان سال در سیل خروشان مردم اصفهان تشییع شود و سه یا چهار روز
بعد نیز ۲۵۰ شهید دیگر در این شهر تشییع شد.
نگاهی به زندگینامه برخی شهدای عملیات محرم:
شهید سید مجتبی احسانی
سید مجتبی در فروردین سال 1339 در شهر اصفهان پا به عرصه وجود گذاشت . وی تحصیلات خود را تا پایان دوره ی متوسطه در رشته ی علوم تجربی ادامه داد. مجتبی تا پیروزی انقلاب همگام و همراه انقلاب بودو با شروع جنگ تحمیلی عازم مناطق عملیاتی شد تا دین خود را به انقلاب ادا کرده باشد که در عملیات محرم به درجه شهادت رسید پیکر مطهر سید مجتبی مدت زمانی مهمان خاک های تفدیده ی مناطق عملیاتی محرم بود پس از سالها پیکر مطهرش به آغوش خانواده بازگشت .
فرازی از وصیت نامه ؛
... انگیزه آمدنم به جبهه حق علیه باطل ، نور علیه ظلمت ، ریشه کن کردن ظلم و لبیک به ندای فرزند حسین (ع) خمینی عزیز است که نوای جان افزای «هل من ناصرینصرنی » او بر دوشم سنگینی کرده. به علاوه افزونی و ارضای عشق به خالق خود (الله یکتا) و رسیدن به وصالش مرا برای رفتن به جبهه مصمم تر ساخت . البته باید متذکر شوم مساله تعصب، تحمیل عقیده و مانند این ها در کار نبوده و با آزادی تمام و میل فراوان این راه را انتخاب نموده ام .
شهید حمید رضا اربابیان
حمید رضا در شهرستان لنجان در سال 1344 به دنیا آمد تحصیلاتش را تا پایان دوره ی ابتدایی ادامه داد هنوز دوران نوجوانی خود را سپری می کرد که عشق حسین (ع) او را به جبهه های حق علیه باطل کشاند. وی در عملیات محرم در شب بارانی به همراه تعدادی از همرزمانش در رودخانه ی دویرج آسمانی شدند .
فرازی از وصیت نامه:
... ای امت بزرگوارکه جوان هایتان را به جبهه فرستادید و می فرستید، شما هستید که به ما دلگرمی میدهید ولی مسائلی را حضورتان تقدیم میکنم : اول این که اوامر امام امت را اطاعت کنید ، امامی که سخنانش را از مهدی (عج) می گیرد . تلاش کنید انقلاب را هر کس به هر نحوی می تواند کمک کند تا مبادا این انقلاب شکست بخورد . اگر خدایی ناکرده این انقلاب شکست بخورد اسلام شکست می خورد . شهدا رفتند و مسئولیت سنگینی را به دوش شما گذاشتند...
شهید حسین احمد زاده
حسین در اول خرداد ماه سال 1345 در شهر اصفهان چشم به جهان گشود . دوران شور نوجوانی او همزمان با انقلاب اسلامی ایران بود. او همپای مردم درراهپیمایی و برنامه های انقلابی شرکت می کرد حسین دوران دبیرستان بود که حضور در جبهه را بر نشستن روی نیمکت مدرسه ترجیح داد و عازم مناطق عملیاتی شد. این بسیجی دلداده در عملیات محرم بر اثر طغیان رودخانه دویرج آسمانی شد.
فرازی از وصیت نامه شهید :
... ای انسان ها ! بدانید که این دنیا فانی و
زودگذر است و پر از لذت ها و هواهای نفسانی بیابید. با این هوای نفس بجنگید و دین خدا را یاری کنید
، زیرا بهشت را به بها دهند و به بهانه ندهند...
شهید مجتبی افضل
مجتبی در شهریورسال 1343 در شیراز متولد شد اما دوران کودکی خود را در اصفهان سپری کرد. پس از پشت سرگذاشتن دوران جوانی و نوجوانی در سال سوم متوسطه بود که هوای جبهه به سرش زد و عازم جبهه شد . پس از مدتی حضور در جبهه در 11 محرم سال 1361 بر اثر اصابت ترکش، روحش برای همیشه اسمانی شد.
فرازی از وصیت نامه:
...ازنسل نوجوان و جوان می خواهم ، رابطه خود را با مسجد و روحانیت و خانواده شهدا قطع نکنید. خوب درس بخوانید و ورزش کنید، تا نیروی مفیدی برای آینده نظام جمهوری اسلامی باشید و جای خالی شهدا را پر کنید ...
شهید حسن اسماعیلی
در آذر ماه سال 1343 در شهر اصفهان نوزادی به دنیا آمد که نامش را حسن نهادند وی در خانوادهی مذهبی رشد کرد و از بچه های فعال عرصه ی انقلاب بود با هجوم ناجوانمردانه عراق به میهن اسلامی عازم مناطق عملیاتی شد و پس از شرکت در عملیاتهای مختلف سرانجام در 11 محرم سال 61 در عملیات محرم به شهادت رسید.
فرازی از وصیت نامه:
... ای امت حزب الله! بیائید امام را دریابیم ،گر چه فکر و ذهن ما کوتاهتر از آن است که بتواند این انسان الهی را درک کرد ولی بیایید صادقانه تا آنجایی که می توانیم و در توانمان هست به عظمت و بزرگی این نعمت خداداد بیاندیشیم و تعمق کنیم. باشد که قدر چنین رهبری را بدانیم و به نصیحت های دلنشین این قائد بزرگ گوش فرا دهیم و با جان و دل بر آنها عمل کنیم که سعادت دنیا و آخرت ماست ...
شهید اسدالله ابراهیمیان دستجردی
در تاریخ 1330در اصفهان پای به عرصه ی وجود نهاد. تحصیلاتش را تا پایان دبیرستان ادامه داد و به استخدام نیروگاه برق در آمد. در سال 1353 ازدواج کرد که نتیجه این پیوند یک پسر و یک دختر بوده است. با اوج گیری انقلاب و نهضت امام خمینی به صف انقلابیون پیوست و با آغاز جنگ تحمیلی به دفاع از کشور پرداخت. اسدالله با سوابقی که در جبهه داشت، تا فرماندهی گروهان لشکر امام حسین (ع) پیش رفت او در عملیات محرم در سال 61 در منطقه عین خوش- دهلران بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.
فرازی از وصیت نامه:
... مسلمان بودن فقط نماز و روزه گرفتن نیست، باید توام با جهاد و حرکت و تحول ایجاد کردن باشد. مسلمانی که زیر بار یوغ استعمار باشد و دم نزند، نمی توان اسم آن را شیعه ی جعفری گذاشت ...
شهید سید حسن اربابان اصفهانی
در سال 1346 در شهرستان لنجان از توابع استان اصفهان در خانواده سادات متولد شد نامش را سید حسن نهادند سید حسن هنوز 15 سالش نبود که تحصیلات خود را رها کرد و به جبهه های حق علیه باطل شتافت و پس از شرکت در عملیات محرم در 11 آبان سال 61 به درجه رفیع شهادت رسید.
فرازی از وصیت نامه ی شهید :
...ای عزیزان! پای این انقلاب و این نظام بایستید و از آن حراست کنید ،مبادا مثل مسلمانان صدر اسلام که در جنگ احد مشغول کسب غنایم شدند سرگرمی به مادیات شمارا از حضور در صحنه و حفظ دست اوردهای انقلاب باز دارد و غافل نماید...
شهید حمیدرضا آرش منش
در سال1345در اصفهان دیده به جان گشود . پس از طی دوران کودکی به آموختن علم همت گماشت. اما به خاطر احساس وظیفه ای که داشت ، کلاس درس را رها کرد و به کمک رزمندگان اسلام شتافت و با شرکت در عملیات محرم در سال 61 13 ،در جاده ی دهلران منطقه ی عین خوش بر اثر اصابت گولوله مستقیم دشمن روحش آسمانی شد.
فرازی از وصیت نامه:
.... اکنون ندای »هل من ناصر ینصرنی« حسین (ع) از زبان فرزند عزیزش خمینی کبیر که حسین زمان است، شنیده می شود. چه درد آور است که عده ای نه تنها به ندای خدایی او گوش نمی دهند و با او به مخالفت بر خاسته اند غضب خداوند نصیبشان باد. اینها برخی شان یاران رهبر را به جرم حمایت از اسلام می کشند و برخی با شایعه پراکنی و تهمت ها و افتراها پاکان جامعه را بد نام و تلاشگران راستین را بی اعتبار و مردم را دلسرد می کنند...
شهید محمد رضا آشوری
درسال 1335 در روستای افجد از توابع فلاورجان پای به عرصه ی وجود نهاد . خواندن و نوشتن را نمی دانست اما درک مطلب و زیرکی بالایی داشت. او در بیمارستان مشغول خدمت بود. پس از خدمت سربازی ازدواج کرد که نتیجه آن دو پسر بود ولی با آغاز جنگ تحمیلی خود را به سرزمین خون و آتش رساند و پس از شرکت در عملیات محرم به شهادت رسید.
فرازی از وصیت نامه:
.... عزیزان هرگز دست از دامان اسلام و قرآن و پیامبر و ائمه اطهار سلام الله علیهما بر ندارید. در همه حال پیرو ولایت فقیه بوده و در این زمان به دنبال حضرت امام خمینی حرکت کنید و هر چه که او می گوید عمل کنید ....
شهید سید علی انگوری زاده اصفهانی
فرازی از وصیت نامه:
...ای امت شهید پرور سنگر مساجد را جدی بگیرد و با حضور آگاهانه در نماز های جمعه و جماعت و با تبعیت از روحانیت همیشه در صحنه نگذارید این انقلاب از دست برود. ای عزیزان پشتیبان ولایت فقیه باشید و از رهبر عزیزمان حمایت همه جانبه کنید تا کید و مکر دشمنان اسلام و قرآن نقش بر آب شود ...