شرط عقل آن است که با فاصله حرکت کنیم!

شهيد «فتحعلی فردی نمکرانی» سال 1346 در خانواده‌اي مذهبی روستای بيورزين از شهرستان رودبار ديده به جهان گشود، در بخشی از خاطرات این شهید بزرگوار آمده است: هنگام برگشت از شناسایی منطقه بود، که فرمانده از نیروها خواست تا از هم دور نشوند و نزدیک به هم حرکت کنند. در همین بین، شهید فردی نزد فرمانده، رفت و گفت: فرمانده، شرط عقل آن است که نیروها با فاصله بیشتری از هم حرکت کنند.
شرط عقل آن است که با فاصله حرکت کنی

به گزارش نویدشاهدگیلان: شهید «فتعلی فردی» در دل و فکر خویش،جوانه های ایثار و طراوت عشق و ایمان را شکوفا نموده با جمعی از دوستان دانشگاهی خود نزد ریاست دانشگاه رفت و از ایشان خواستند تا همراه با کاروان های اعزامی به جبهه های جنگ، دانشجوهای دانشگاه بابل نیز به منطقه اعزام شوند ولی رئیس دانشگاه امتناع کردو گفت: شما شهرستانی هستید و باید رضایت نامه ی اولیاء خود را ارائه نمایید. چون ما در قبال شما مسئولیت داریم.

فتحعلی در جواب گفت: قربان،درحال حاضر،در دانشگاه هستیم و بزرگتر ما شما هستید،درثانی امروز بنا به فرموده امام،این تکلیف برعهده ی ما دانشجویان است که از مرز و بوم کشور اسلامی خود حراست کنیم. از شما به عنوان متولی این امر مهم، خواهشمندیم که باما همیاری کنید.

بعد از اصرار زیاد،شهید فردی و دیگر دانشجویان مشتاق، برای حضور در جبهه،اسامی خود را ثبت نمودند و برای اعزام به کاروانی درگرگان معرفی شدند. دانشجویان که جمعا 140 نفر راتشکیل می دادند، ازگرگان به خوزستان اعزام شده و برای شناسایی منطقه به غرب عراق انتقال یافتند. هنگام برگشت بود که فرمانده نیروها خواست تا از هم دور نشده و نزدیک به هم حرکت کنند. همین بین، شهید فردی نزد فرمانده، رفت و گفت: فرمانده،نیروها باید با  فاصله ی بیشتری از هم حرکت کنند. 

شرط عقل آن است که با فاصله حرکت کنیم!

زیرا اگر خمپاره ای از طرف دشمن شلیک شود و ما به هم نزدیک باشیم تعداد بیشتری صدمه خواهند دید پس شرط عقل آن است که بافاصله حرکت کنیم تا خطر کمتری متوجه نیروها شود. فرمانده از ذکاوت و دقت نظرفتحعلی خرسند شد و طبق گفته ی او عمل کرد. بین راه یکی از رزمندگان قمقه ی آبش تمام شد و تقاضای آب نمود. فتحعلی قمقه ی آبش را به او داد تارفع تشنگی کند. 

در همین بین که نیروها با فاصله از همدیگر درحال حرکت بودند، ناگهان گلوله ی خمپاره ای از سوی بعثی ها به سمت نیروها شلیک شد و پیکر پاک شهید فردی مورد هدف قرارگرفت. هوش و تیزبینی شهید درلحظات آخر عروجش نیز باعث شد تا صدمه ی کمتری به نیروهای اسلام و همرزمانش وارد شود. پس از اصابت خمپاره،شهید فردی در منای عشق و مسلخ توحید به خون نشست و با اذن برائت از مشرکین بربام رفیع زمان ماندگار شد و میثاق خود را با مولایش حسین(ع) تجدید نمود و به سوی کوی دوست پر کشید.

 

استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده