زندگینامه شهید رامین فخار
یکسال از شهادت افتخارآمیز برادر و همکارمان مهندس رامین فخار در جبهه نبرد با مزدوران صدام و کفار جهانی گذشت . رامین که دردانشگاه برکلی آمریکا و در رشته مهندسی کامپیوتر تحصیل می کرد پس از فارغ التحصیلی که همزمان بود با طلوع آفتاب انقاب اسامی ایران در ظلمت شاهنشاهی مشتاقانه به میهن بازگشت. او در بهار سال 1359 به جمع همکاران ما در تحریریه روزنامه اطلاعات پیوست و در سرویس اخبار خارجی مشغول به کار شد. اما مأموریت بزرگتری فراروی خویش داشت و عزیمت به جبهه های نبرد با مزدوران رژیم بعث عراق بود. پس از عزیمت به جبهه در مقطعی کوتاه از زمان ، رامین را که برای مرخصی چند روزه به تهران آمده بود میان خود یافتیم. عظمت ایثارگری ها و جانفشانی رزمندگان دلاور اسام و مدافعان پر شور انقاب و از جمهوری اسامی ایران ، چنان تحولات شگفتی در روح حساس به جای گذشاته بود که با امید بسیار از غلبه نزدیک رزمندگانمان بر دشمن متجاوز سخن می گفت.
او در بازگشت به جبهه سوسنگرد با همه توان و تخصص اش به جنگ خصم متجاوز شتافت و در همین جبهه بود که شهید شد و اگر چه نماند، تا فرار خصم زبون را از خاک پاک میهن اسامیمان ببیند، اما همسنگرانش خبر این فتح را در بهشت اعلی به وی رساندند. شهید فخار در عمر کوتاه و زندگی پربار بیست و چند سالگی اش با چشم پوشی از همه امکانات رفاهی که به تناسب رشته تحصیلی او تخصص اش برای او ممکن می شد ، به کاروان شهیدان جاوید انقاب اسامی ایران پیوست. با نقل عین یادنامه که خانواده مقاوم و صبور شهید رامین فخار به مناسبت سال گذشت شهادتش نگاشته اند . یادش را گرامی می داریم و به خانواده و دوستان و آشنایانش صمیمانه تبریک و تسلیت می گوییم.
نام تو بر نگین دلم نقش بسته است این خاتم وجود من ارزانی تو باد
رامین فخار یکسال پیش در نبرد سوسنگرد بر زمین افتاد تا همرزمان و هموطنان خود را در برابر هجوم ددمنشانه استعمار پاسداری کند.
در طول زندگانی کوتاهش همه امکانات را در اختیار داشت و همه را به پای اعتقاد و ایمانش و به پای هدف اختیار کرده زندگی اش ریخت. دوران تحصیل خود را در آمریکا تا نیل به درجه مهندسی ادامه داد وبا آنکه در رشته تحصیلیش به تأیید استادانش ماهر بود و در زمینه دانش و آگاهی اجتماعی نیز به شهادت نوشته هایش اطلاعی وسیع داشت، نه در ادامه اولی کوشید و نه به اشتغال با به دومی بسنده کرد.
با آنکه می توانست با تکیه بر کوله بار فراهم آورده زندگی مرفهی را پایه نهد، بخاطر اعتای میهن اسامی اش و برای کمک و همراهی به مردم کشورش از همه این امکانات بدون لحظه ای درنگ و با عزمی آهنین چشم پوشی کرد. و به ایران آمد. به خدمت نظام رفت و بالاخره در جبهه حضور یافت. طرز سلوک او ، گفتار صادقانه و بدون ریای او و بویژه هم آهنگی مطلق بین آنچه می گفت، بخشی از سجایای اخلاقی او بود که دوستان خود و فامیلش را شیفته آن ساخته بود. با همین صداقت و راست اندیشی، همین پاکبازی و از خود گذشتگی را تا آخرین لحظه که در دفاع از کشور و مردمش بر خاک افتاد، حفظ کرد. آنها که شاهد روزهای قبل از اعزام به خدمت سربازی و رفتن به جبهه او بودند، هنوز از چنین ثبات عقیده و چنین پایمردی در شگفتند. باشد که زندگی او با همه کوتاهی اش کهبه سه دهه نرسید با محتوای غنی خود، با توشه ای وزین علمی و اخلاقی سرمشق و نمونه ای برای جوانان کشورمان باشد. چرا که این آب و خاک به چنین جوانان استواری که مفهوم واقعی زندگی را دریافته اند نیاز فراوانی دارد.
او شیفته این مردم بود و اعتای اسام و این مرز و بوم را با تمام وجود آرزو می کرد، بر سر پیمان ایستاد و برای تحقق آن جان داد.
یادش گرامی باد.