تدابیر نظامی امام خمینی در مقابله با تجاوز رژیم بعث عراق
يکشنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۵۱
با آغاز جنــگ تحـمیلــی رژیم بعـث عــراق علیه ایران در شهـــریورماه 1359، جـمهــوری اسلامی ایران به مهمترین بحـــران پس از پیروزی انقــلاب اسلامی وارد شد. در این شــرایط، امـــام خمینـــی به عنوان رهبـــر انقلاب، مدیریت جنگ را به دست گرفتند و به کنترل امـــور پرداختند.
نویدشاهد:
با آغاز جنــگ تحـمیلــی رژیم بعـث عــراق علیه ایران در شهـــریورماه 1359، جـمهــوری اسلامی ایران به مهمترین بحـــران پس از پیروزی انقــلاب اسلامی وارد شد. در این شــرایط، امـــام خمینـــی به عنوان رهبـــر انقلاب، مدیریت جنگ را به دست گرفتند و به کنترل امـــور پرداختند. بنیــانگـــذار انقلاب اسلامی در جایگاه فرمانده کل قوا، به شکلــی غیر مستقیم و در ارتباط پیوسته با شــورای عالی دفــاع ملی، بر روند جنگ نظارت میکردند. همچنیــن ایشان کوشیدند در سخنان، توصیهها و فرامین خود به مردم و فرماندهان جنگ با تبیین جایگاه و نقش نیروهای مســـلح در این دوره، آنــان را در برابر تجـــاوز دشمن بعثـی و متحـــدان غربـیاش به وحدت و انسجام برسانند.
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی- محمدعلی جودکی؛ با آغاز جنگ تحمیلی در شهریور1359، جمهوری اسلامی ایران به مهمترین بحران پس از پیروزی انقلاب اسلامی وارد شد. امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب مدیریت این جنگ را به دست گرفتند و به کنترل امور پرداختند. هدف از نگارش ِمقاله حاضر بررسی تدابیر نظامی امام خمینی در مقابله با تجاوز رژیم بعث عراق در دوره هشت ساله دفاعِ مقدس است. این جستار با استفاده از روش تاریخی و تحلیل اسنادی در پی آن است که ابعاد نطامیِ تدابیر امام را برای مدیریت جنگ تحمیلی تبیین کند.
آنچه مشخص است، بنیانگذار انقلاب اسلامی در جایگاه فرمانده کل قوا، به شکلی غیر مستقیم و ارتباط پیوسته با شورای عالی دفاع ملی، بر روند جنگ نظارت میکردند. همچنین ایشان کوشیدند در سخنان، توصیهها و فرامین خود به مردم و فرماندهان جنگ با تبیین جایگاه و نقش نیروهای مسلح در این دوره، آنان را در برابر تهاجم دشمن به وحدت و انسجام برساند. در ادامه به مهمترین تدابیر نظامی در اندیشه دفاعی امام خمینی در دوره هشت ساله جنگ تحمیلی خواهیم پرداخت.
1-واگذاری فرماندهی جنگ به شورای عالی دفاع و حمایت از آن
با آغاز جنگ تحمیلی، امام در نخستین واکنش خود نسبت به تجاوز بعثیها به ایران، از یک طرف ملت ایران را به خونسردی دعوت و از طرف دیگر صدام را به دزدی که سنگی انداخته و فرار کرده تشبیه کردند. امام در همان آغاز با نگاهی دوراندیشانه، عامل اصلی این تهاجم را آمریکا دانستند.[1]
با گسترش جنگ و تداوم تجاوزات عراق به ایران، رهبر انقلاب تدابیری در جهت مدیریت جنگ در حوزه نظامی به کار گرفتند. با توجه به اهمیت موضوع فرماندهی جنگ در روند مبارزه با دشمن سبب شد که امام فرماندهی جنگ را به شورای عالی دفاع واگذار کنند.
بر اساس اصل 110 قانون اساسی مصوب 24 آبان 1358 ولی فقیه و رهبر جمهوری اسلامی «فرماندهی کل نیروهای مسلح» را بر عهده دارد. از این رو یکی از اختیارات بسیار مهمی که بر اساس قانون اساسی به امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب اسلامی واگذار شد «فرماندهی کل نیروهای مسلح» بود که متعاقب آن این مسئولیت اختیاراتی به وی میداد که عبارتند از:
الف- نصب و عزل رئیس ستاد مشترک
ب- نصب و عزل فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
ج- تشکیل شورای عالی دفاع ملی مرکب از هفت نفر
د- تعیین فرماندههان عالی نیروهای سه گانه به پیشنهاد شورای عالی دفاع
ه- اعلان جنگ و صلح و بسیج نیروهای سه گانه به پیشنهاد شورای عالی دفاع.[2]
بر همین اساس زمانی که عراق به کشور ایران حمله کرد، امام که فرماندهی کل نیروهای مسلح را بر عهده داشتند با توجه به اهمیت مقابله هرچه سریعتر با دشمن و بیرون راندن آن از مرزها، جهت رسیدگی به امور جنگ فرماندهی جنگ را به شورای عالی دفاع واگذار کردند. امام در همین راستا در 20 مهر 1359 طی پیامی خطاب به نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران فرماندهی جنگ را به شورای عالی دفاع واگذار و وظایف و اختیارات آن را مشخص کردند.
واگذاری فرماندهی جنگ به شورای عالی دفاع با حفظ نظارت امام در بین مسئولین نظامی و غیر نظامی کشور با بازتابهایی همراه بود و حمایت همه جانبه آنان را در پی داشت. آیتالله سید علی خامنهای در اولین جلسه شورای عالی دفاع در 21 مهر این فرمان امام را بسیار بجا و به موقع دانستند و معتقد بودند با این تصمیم کارها شورایی انجام میگیرد و نقشهها با دقت بیشتری طرح و اجرا میشوند. [3] محمد علی رجایی نیز در این جلسه به تأیید این فرمان پرداخته و از آن به عنوان یک ضرورت در مرحله حساس کنونی جهت هماهنگی نیروها در بخش تبلیغات، نظام و سیاست خارجی نام برد.
پس از واگذاری فرماندهی جنگ به شورای عالی دفاع با توجه به آن که آیتالله سیدعلی خامنهای و دکتر مصطفی چمران مشاورین امام در جبهه جنگ حضور داشتند، در 21 مهر حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شورای اسلامی از طرف امام و محمد منتظری از طرف نمایندگان مجلس شورای اسلامی انتخاب شدند و در غیاب مشاورین نظامی امام در جلسات شورای عالی دفاع شرکت کنند.[4] از این پس نمایندگان امام در شورای عالی دفاع در طی دیدارهایی که با ایشان داشتند وضعیت جبههها را به اطلاع ایشان میرساندند و در امور جاری کسب تکلیف میکردند.
در طی سالهای جنگ شورای عالی دفاع نقش مهمی را در فرماندهی جنگ بر عهده داشت و موفق شد اقدامات ذیل را به انجام برساند:
- تشکیل جلسات متعدد جهت بررسی وضعیت جنگ و اتخاذ تدابیر لازم در طی سالهای دفاع مقدس
- تشکیل ستاد تبلیغاتی شورای عالی دفاع به منظور هماهنگی سیاست تبلیغاتی جنگ
- اعزام هیئتهای سیاسی و تبلیغاتی به کشورهای آسیایی و اروپایی به خصوص کشورهای عربی به منظور تشریح اوضاع جنگ و تجاوز عراق
- طرحریزی عملیاتهای مختلف و تغییر سیاست جنگ از حالت تدافعی به حالت تهاجمی
- بازسازی ارتش
- تصویب ستاد جنگهای نامنظم زیر نظر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
- اتخاذ تصمیم تنبیه متجاوز، تصویب و تأکید بر استراتژی تعقیب متجاوز در خاک تجاوزگر و گرفتن خسارت از دشمن بعثی
- هشدار به کشورهای حامی رژیم بعث
- تصمیمگیری در مورد قطعنامه 598.
در طی هشت سال دفاع مقدس امام خمینی در کنار نظارت بر کار شورای عالی دفاع به پشتیبانی و حمایت از آن نیز میپرداخت و در مقاطع مختلف تصمیمات این شورا را مورد تأیید قرار میدادند و تا جایی که امکان داشت در تقویت آن میکوشیدند.
2-ایجاد انسجام در نیروهای مسلح
پس از حمله رژیم بعث به ایران و شروع جنگ تحمیلی با توجه به ضرورت دفاع از کشور هماهنگی و انسجام نیروهای مسلح بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. در این مقطع امام تلاش نمودند تا از یک سو با بیان اثرات سازنده انسجام و هماهنگی نیروهای مسلح آنها را به این أمر مهم دعوت نمایند و از سوی دیگر با صدور احکامی این کار را تسریع بخشند.
انسجام و هماهنگی نیروهای مسلح از همان ابتدای جنگ مورد توجه رهبر انقلاب اسلامی قرار گرفت و در راستای تحقق هرچه بیشتر انسجام و وحدت نیروهای مسلح در 1 بهمن 1359 با صدور اعلامیه یازده مادهای درباره نیروهای مسلح و امور جنگ از آنان میخواهند تا نظم، انضباط و هماهنگی خود را در جهت مبارزه با دشمن و پیروزی بر آن حفظ نمایند. در بندهای 1، 2، 3، 5 و 10 این اعلامیه به موضوع وحدت و هماهنگی نیروهای مسلح توجه شده بود. ایشان در پیامی که به مناسبت روز ارتش (29 فروردین 1361) صادر کردند نیز پیروزی رزمندگان در جبههها را ناشی از وحدت و انسجام قوای مسلح دانستند.[5]
امام خمینی همچنین به منظور ایجاد هماهنگی هرچه بیشتر میان ارتش جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در 15 فروردین 1362 آیتالله سیدعلی خامنهای رئیس جمهور وقت را مأمور این مهم مینمایند. در 12 خرداد 1367 نیز پس از درخواست آیتالله خامنهای به منظور انتصاب حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی به جانشینی فرماندهی کل قوا؛ امام وی را به این سمت انتصاب و «هماهنگی کامل ارتش، سپاه، بسیج و نیروهای انتظامی در تمامی زمینههای دفاع مقدس اسلام» را در ذیل وظایف او ذکر میکنند.[6]
3-پشتیبانی از نیروهای مسلح در جنگ
با توجه به نقش نیروهای مسلح در حفظ تمامیت ارضی، استقلال و امنیت کشور از بدو پیروزی انقلاب اسلامی، امام خمینی به پشتیبانی و حمایت از نیروهای مسلح توجه نشان دادند. از جمله در طی پیامی که خطاب به عموم مردم ایران دارند به صراحت حمایت خود را نیروهای مسلح کشور اعلام و خاطر نشان میکنند: «اینجانب پشتیبانی خود را از قوای انتظامی، ارتش، ژاندارمری، شهربانی و پاسداران انقلاب اعلام میکنم؛ و اجازه نمیدهم قلم یا قدمی در تضعیف آنان به کار رود. متخلفین مجرم؛ و در صورت احساس توطئه در دادگاههای انقلابی محاکمه انقلابی میشوند. و از این تاریخ هیچ کس و هیچ مقامی حق تضعیف آنان راندارد».[7]
پس از شروع جنگ تحمیلی امام(ره) همچنان به حمایت خود از قوای مسلح ادامه دادند، به طوری که در پیامی که به مناسبت حول سال 1360 صادر نمودند به اعلام این حمایت پرداختند. [8] این حمایت قاطعانه امام از نیروهای مسلح تا پایان جنگ ادامه داشته به طوری که ایشان پس از پایان جنگ طی پیامی که خطاب به فرماندهان و مسئولان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صادر میکنند به حمایت همیشگیشان از قوای مسلح کشور تأکید کرده و میفرمایند: «من که وظیفهام دعاگویی و سپاس و تشکر از همه سپاهیان و بسیجیان و ارتشیان است، باید به همه نیروهای مسلح کشور و به شما اطمینان بدهم که تا من زنده هستم و تا رَمق در جسم و جان دارم از حمایت و دعای خیر برای شما دریغ نخواهم کرد؛ و شما را از بهترین عزیزان و همراهان خود میدانم؛ و همان گونه که در ایام جنگ در کنار شما بودهام، و شاید یکایک شما محبت و ارادتم را به خود احساس کردهاید، بعد از این نیز چنین خواهم بود».[9]
مبارزه با تضعیف نیروهای مسلح در داخل کشور از دیگر مباحثی است که امام خمینی در پشتیبانی از قوای مسلح در این مقطع به آن توجه نمودند. از جمله در پیامی که در 31 شهریور 1359 خطاب به عموم مردم ایران صادر نمودند به این أمر اشاره و خاطر نشان کردند که به قلم یا قدمی اجازه نمیدهند که به تضعیف آنان بپردازند. [10] اهمیت این موضوع به حدی است که حضرت امام در پیامی که در 1 مهر 1359 خطاب به ملت ایران صادر مینمایند تضعیف قوای مسلح کشور را عقلا و شرعا حرام میدانند و میفرمایند: «روزنامهها در وضع فعلی موظفند از نشر مقالات و اخباری که قوای مسلح را تضعیف مینماید جداً خودداری نمایند؛ که امروز تضعیف این قوا عقلاً و شرعاً حرام و کمک به ضد انقلاب است».[11]
4- توسعه تشکیلات نظامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
در حالی که سپاه پاسداران هنوز یگانهای نظامی خود را سازمان نداده بود، ارتش عراق در 31 شهریور 1359 به طور رسمی به ایران حمله و در سه جبهه شمالی، میانی و جنوبی مرزهای ایران را مورد تجاوز قرار داد و توانست بخشی از سرزمینهای ایران را متصرف شود. در ابتدای تجاوز عراق به ایران با توجه به آنکه ابوالحسن بنیصدر فرماندهی کل قوا را بر عهده داشت، درصدد بود تا با اتکا بر نیروهای ارتش، استفاده از روشهای کلاسیک تحت عنوان روشهای علمی و تخصصی و عدم توجه به نقش نیروهای مردمی و سپاه پاسداران مناطق متصرف شده را آزاد نماید. با این حال تلاشهایی که در این زمینه انجام گرفت و عملیاتهایی که اجرا شد، موفقیتی به دست نیامد و سال اول جنگ بدون اینکه ایران موفق به آزادسازی سرزمینهای اشغالیاش شود، به پایان رسید.
با عزل بنیصدر نیروهای سپاه پاسداران فرصت لازم جهت ورود به عرصه نبرد و طرحریزی برای عملیاتهای آینده را به دست آوردند و اندیشه دفاعی سپاه پاسداران به تدریج شکل گرفت و زمینههای طرحریزی عملیات گسترده و آزادسازی کلیه مناطق اشغالی را فراهم ساخت. سرانجام سپاه پاسداران عملیات ثامن الائمه را در تاریخ 5 مهر 1360 با هدف شکستن محاصره آبادان آغاز و موفق شد به اهداف طرح شده رسیده و به حصر آبادان پایان دهد. موفقیت سپاه پاسداران در این عملیات سبب شد تا سازمان رزم خود را توسعه داده و به موازات گسترش سازمان رزم، اقدامات جدی و اساسی را برای طرح ریزی یک سلسله عملیات با هدف آزادسازی کلیه مناطق اشغالی را آغاز کند که در همین راستا موفق به انجام عملیاتهای موفقیت آمیز طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس و بیرون راندن دشمن از بخش مهمی از سرزمینهای ایران شد.[12]
علی رغم اقدامات مؤثر سپاه پاسداران در این مقطع با این حال سپاه پاسداران از امکانات لازم برای مقابله با دشمن برخوردار نبود بنابراین گسترش سازمان رزم سپاه پاسداران و افزایش توان و امکانات آن یکی از بحثهای مهمی بود که در مورد نحوه ادامه جنگ مطرح میشد که در این راستا امام خمینی در تاریخ 26 شهریور 1364 دست به ابتکار جدیدی زد و دستور تشکیل نیروهای سه گانه زمینی، دریایی و هوایی را صادر نمودند. این دستور امام نقش مهمی در تقویت توان رزمی سپاه پاسداران در زمان جنگ و افزایش توان دفاعی آن داشت که عملیات موفقیت آمیز والفجر8 از جمله دستاوردهای مهم آن میباشد.[13]
5- استفاده از ظرفیت نیروهای مردمی در جنگ
با توجه به اهمیتی که امام خمینی بر نقش آحاد مردم در حفظ حکومت اسلامی قائل است از این رو ایشان از همان ابتدای حمله قوای بعث به ایران بر نقش و جایگاه مردم در دفاع از کشور و دفع متجاوز توجه و در بیاناتی که در جمع مردم و فرماندهان ارشد نظامی داشته بر این مسئله تأکید نمودند.
علیرغم اندیشه امام در بکارگیری نیروهای مردمی در جنگ علیه دشمن با این حال تا زمانی که ابوالحسن بنیصدر فرماندهی کل قوا را بر عهده داشت، با پیروی از اندیشههای «جنگ کلاسیک» مانع از استفاده نیروهای داوطلب مردمی و سپاه پاسداران در جنگ شد. پس از عزل ابوالحسن بنیصدر سپاه پاسداران با طراحی استراتژی جدید ابتکار عمل را برای آزادسازی مناطق اشغالی به دست گرفت. یکی از اصول مهم استراتژی سپاه پاسداران تبعیت از فرمان امام(ره) در بهکارگیری نیروهای داوطلب مردمی در جنگ بود. بر همین اساس سپاه با اتکا به نیروهای مردمی که در قالب بسیج جذب نمود به گسترش سازمان رزم خود پرداخت. اولین دستاورد استفاده از نیروهای مردمی در سطح وسیع در عملیات طریق القدس خودش را نشان داد. در این عملیات نیروهای مردمی در سطح گستردهای سازماندهی و به کار گرفته شدند که همین امر اجرای تاکتیک عبور از منطقه رملی را میسر کرد؛ زیرا بدون اتکا به نیروهای مردمی اجرای این تاکتیک عملی نبود.[14]
حضور نیروهای مردمی و رزمندگان در جنگ تحمیلی دستاوردهای سازنده به دنبال داشت. بسیج این نیروها در میدان نبرد و نیز پشتیبانی از جبهه، موازنه را به شکلی غافلگیرانه به نفع نیروهای خودی بر هم زد. اهمیت این حضور به گونهای است که شهيد چمران از جمله دلايل غافلگيرى دشمن در جنگ را، عدم محاسبه حضور داوطلبانه و هماهنگ آحاد مردم در جبههها دانسته و میگوید: « صـدام و اربـابـان او اصـلاً قـدرت مـردمـى را حـسـاب نـكـرده بـودنـد...»[15]
هـفـتـه نـامه نيوزويك، نیز حضور هماهنگ مردم را در جبهه به كابوسى براى فرماندهان عراقى تعبير مىكند و مىنويسد: «پـنـج سال پس از جنگ شديد و تلخى كه در آن بيش از 400 هزار نفركشته شدهاند، ايران هنوز مـشـكـلى بـراى اعـزام نـيـروى داوطـلب بـه جـبـهـه نـدارد. گـروههـاى مـخـتـلف تـشـكـيـل دهـنـده نـيـروهـاى بـسـيـجـى، از جـوانـان و بـچـههـاى كـم سـن و سـال و مـردان ريـش سـفـيد، نيز نشانه بزرگترين تهديد براى عراق مىباشند. جهان خارج مـمـكـن است به چنين افرادى به صورت افراد گمراه شده با تعجب نگاه كند، ليكن آنها همچنان به جبههها خواهند رفت و اينجا ميليونها نفر مانند وى وجود دارد. فقط موجوديت آنها مىبايست كه كابوسى براى هريك از فرماندهان عراقى باشد».[16]
کونوشیو خبرنگار ژاپنی نیز از ابعاد گسترده حضور مردم در رزم و پشتیبانی با شگفتی میگوید: « مـن فـكـر نـمىكردم مردم اين طور قوى باشند... مردم نه تنها از جنگ فرار نمىكردند كه [مى گـفـتـنـد] ايـن جـنـگ، يـك جـنگ مردمى است و اين مردم هستند كه مىجنگند و فكر مى كنم تا بيرون رانـدن عـراق، بـه جـنـگ ادامـه خواهند داد... همچنين ديدن بچههاى اسلحه به دست كه از وطن خود دفـاع مـىكـنـنـد، بـرايـم جـالب بـود...»[17] هفتهنامه عربیا نیز نوشت: «در هـر شـهـر و روستاى ايران، مردم به گرد دفاتر سپاه پاسداران اجتماع مىكنند كه براى رفـتـن بـه جـبـهـههـا ثـبـت نـام كـنـنـد؛ جـوان، پـيـر، كـودك و حـتـى افـراد نـاقـص و عـليـل. درمـيـان داوطـلبـان، طـلبـههـا و روحـانـيـون هـم هـسـتـنـد».[18]
مردم گرایی و توجه به نقش مردم در انجام فعالیتهای سیاسی و اجتماعی از مؤلفههای مهم مدیریتی امام خمینی در جنگ بود. ایشان پیوسته اقشار گوناگون را به مشارکت در جنگ و دفاع از میهن اسلامی دعوت میکردند. بدین سان بهرهگیری از توانِ نیروهای مردمی برای دفاع چه در میدان نبرد و چه امور پشتیبانی، در مدیریت جنگ جایگاه ویژهای داشت به گونهای که این حضور مردمی را یکی از ویژگیهای خاص جنگ تحمیلی میتوان به شمار آورد.
انتهای پیام
نظر شما