عبّاس شعيبى در تاريخ يكم ارديبهشت سال 1333 در روستاى گسك - از توابع شهرستان بيرجند - به دنيا آمد. براى فرا گرفتن قرآن به مكتبخانه رفت و تا سال چهارم ابتدايى در دبستان گسك به تحصيل پرداخت و به علّت فقر مالى و نبود مدرسه، مجبور به ترك تحصيل شد.
زندگینامه شهید عباس شعیبی


نویدشاهد: عبّاس شعيبى در تاريخ يكم ارديبهشت سال 1333 در روستاى گسك - از توابع شهرستان بيرجند - به دنيا آمد.
 براى فرا گرفتن قرآن به مكتبخانه رفت و تا سال چهارم ابتدايى در دبستان گسك به تحصيل پرداخت و به علّت فقر مالى و نبود مدرسه، مجبور به ترك تحصيل شد.
 پدرش (غلامرضا) مى ‏گويد: «از همان كودكى پسرى سر به زير و آرام بود. به مدرسه علاقه زيادى داشت و هميشه شاگرد اوّل كلاس بود.»
 پس از ترك تحصيل به امور كشاورزى، قالى‏ بافى و نقّاشى مشغول شد. با امام خمينى(ره) و افكار انقلابيش آشنا شد و به انقلابيون پيوست و فعاليتهاى انقلابى زيادى انجام داد. در تظاهرات و راهپيماييها شركت مى‏ كرد. اعلاميّه ‏ها و سخنان امام(ره) را بين مردم و جوانان پخش مى‏كرد و مردم روستا را به شركت در تظاهرات و راهپيماييها فرا مى ‏خواند. قبل از انقلاب يك ‏بار توسط مأموران ساواك دستگير شد و مدّتى را در زندان به سر برد، تا اينكه پس از انقلاب از زندان آزاد شد.
 در بيست و دو سالگى با خانم فاطمه دهقانى گسك ازدواج كرد. ثمره ازدواج آنها چهار فرزند به نامهاى زهرا(متولد 1 تير 1358)، جواد(متولد 1 مهر 1360)، حسين (متولد 30 ارديبهشت 1363) و على(متولد20 آذر 1365) است.
 در سال 1358 وارد سپاه شد و مدّت زيادى در خدمت عشاير شهرستان بيرجند بود. خدمت به مردم، انقلاب و اسلام را وظيفه شرعى خود مى ‏دانست و به آن افتخار مى ‏كرد. ارادت خاصّى نسبت به امام خمينى(ره) داشت و در تمامى كارها از وى پيروى مى ‏كرد.
 محمّد سالارى از دوستان شهيد مى ‏گويد: «با هم در راهپيماييهاى اوّل انقلاب در بيرجند آشنا شديم. وى اخلاق و روحيه مذهبى و انقلابى والايى داشت و در مجمو ايشان را انسانى فداكار، مردمى و خوش‏ برخورد مى ديدم.»
 همسرش مى‏ گويد: «به مسئله حجاب اهميّت زيادى مى‏ داد و قبل از انقلاب هم به ما رعايت حجاب اسلامى و اجراى تكاليف دينى و واجبات را توصيه مى‏ كرد.»
 او يك انقلابى مخلص بود و از افرادى كه به منظور خدشه ‏دار كردن چهره انقلاب و اسلام به بدگويى بر مى ‏خاستند و انتقادهاى بيجا مى ‏كردند، متنفّر بود. البتّه گاه با آنها به بحث مى‏ نشست و به دفاع از انقلاب بر مى ‏خاست. به منافقين - كه فعاليتهاى ضدّ انقلابى آنها ثابت شده بود - هرگز روى خوش نشان نمى‏ داد و از آنها متنفّر بود.
 همسرش مى‏ گويد: «هميشه  بايد نمازش را در مسجد ادا مى‏ كرد. در ماه‏ هاى محرّم و رمضان سر دسته هيئت بود و فعّاليّت زيادى در برگزارى مراسم مذهبى داشت. حرف حق مى ‏زد و از حق دفاع مى ‏كرد و نمى ‏گذاشت حق پايمال شود. ايشان نسبت به حفظ بيت ‏المال حساسيّت زيادى داشت.»
 وى از همان ابتداى جنگ با فرمان امام(ره) در جبهه حضور يافت. در طول دوران جنگ دوبار مجروح شد كه بار اوّل از ناحيه پا و بار دوّم از ناحيه شكم بود كه منجربه از دست دادن يكى از كليه ‏هايش شد، ولى مجروحيّت نه تنها باعث دلسردى يا ترس وى نشد بلكه هرچه بيشتر به مبارزه و جنگ علاقه‏ مند شد. وى عاشق شهادت بود. پدرش مى ‏گويد: «وقتى زخمى بود در بيمارستان مى ‏گفت: خوشابه حال آنان كه شهيد شدند.»
 يكى از سفارشهاى مكرّر ايشان به پدرش اين بود: «هميشه در مسير انقلاب حركت كنيد.» وى هرگاه از جبهه  بر مى ‏گشت، پشت جبهه هم فعّاليّت زيادى داشت و در مركز آموزشى بيرجند به آموزش نظامى مى‏ پرداخت.
 عباس شعيبى سرانجام در 11 شهريور 1365 در عمليّات كربلاى 2 -- در حاج‏عمران -- بر اثر اصابت تركش به سر به شهادت رسيد و پيكرش را در روستاى محل زادگاهش گسك به خاك سپردند.
 شهيد در وصيّت ‏نامه ‏اش به خواهرش مى‏ گويد: «وظيفه ما حضور در جبهه بود، ولى وظيفه شما مبارزه با بى ‏بند وبارى‏ ها و بى ‏حجابى ‏ها و خلاصه نبرد با خود فروختگان داخلى است. اين وظيفه شما و همه پيروان زينب است.» به برادرش سفارش مى ‏كند: «فقط  دنبال خط مكتب  ولايت حركت كنيد كه ولايت صراط مستقيم است.» سپس به برادران عشاير سفارش مى ‏كند: «اگر تاكنون به شما ظلمى شده، خود نيز مقصّر بوده‏ايد. زيرا اگر ظالمى ظلم كند و مظلوم سكوت نمايد و از خود دفاع نكند خود، ظالم را تقويت كرده. پس براى نابودى ظالمين و دشمنانتان از خود دفاع كنيد و به مبارزه با سوداگران مرگ برخيزيد.»

منبع: فرهنگنامه جاودانه های تاریخ / زندگینامه فرماندهان شهید استان خراسان

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده