داستان پدر موشکی ایران در کتاب «خط مقدم»
وی با اشاره به اینکه چاپ اول این کتاب، سال 94 بوده است، گفت: اولین گامهای پژوهشیمان را پیش از انتشار این کتاب در سال 84 و با تشویق و حمایتهای سردار شهید حسن طهرانیمقدم که آن زمان فرمانده موشکی نیروی هوایی سپاه بود، برداشتیم. در آغاز کار، هدفمان جمعآوری خاطرات و مستندات دوران دفاع موشکی، به شیوه بررسی تاریخی بازنگرانه بود.
غفار حدادی با بیان اینکه تحقیقات این سوژه، 9 سال به طول انجامید، درباره داستان کتاب گفت: این کتاب، بُرشی است مستند از میانه خط زندگی حسن طهرانی مقدم (از سال 63 تا 65) مقطعی که سیستم موشکی ایران از «هیچ» تاسیس شد و روایت کلی حوادث و موانع پیچیده این دوران، پُر از «نمیتوانیها» و «دیگرنمیشودها» و پُر از جمله «اینجا دیگر آخر خط است». تیم 13 نفره جوانی به کشور سوریه رفته و آموزش موشکی میبینند و داستان مستقل شدن موشکی ایران بدون مستشار خارجی را رقم میزنند. این دو سال، مقطع سرنوشتسازی برای ما بوده است که توانستیم پایههای سیستم موشکی ایران را بنا کنیم.
نویسنده دفاع مقدس درباره چرایی انتخاب این سوژه گفت: آنچه توجه من را به این موضوع جلب کرد این بود که شخصیت شهید طهرانی مقدم تا قبل از شهادتش شناخته شده نبود اما بعد از شهادت، ناگهان با اسم بزرگی روبرو شدیم درحالیکه جز یک جمله «پدر موشکی ایران»، درباره شهید طهرانی مقدم نمیشنیدیم.
وی در مورد سایر کتابهایی که در زمینه زندگی شهدا نوشته است، گفت: قبل از تالیف کتاب «خط مقدم»، کتاب دیگری درباره زندگی شهید طهرانی مقدم نوشته بودم با عنوان «مردی با آرزوهای دوربُرد» که به مناسبت سالگرد ایشان چاپ شد. کتاب دیگری با عنوان «ناصر حسین» زندگینامه سردار شهید ناصر جمال بافقی، «خورشید که غرق نمیشود» زندگینامۀ شهید محمد شمس غواص 18 ساله نوشتهام و کتاب دیگری درباره زندگی شهید محسن وزوایی تالیف کردهام که توسط انتشارات سوره مهر زیر چاپ است.
غفار حدادی در پایان درباره کتاب «خط مقدم» متذکر شد: این کتاب قبلا با همکاری موسسه انتشاراتی دیگری چاپ میشد که به دلیل موفق نبودن در توزیع و انتشار، کار را به انتشارات کاظمی سپردیم.