«تاریخ شفاهی دفاع مقدس: علی اسحاقی»
علی اسحاقی متولد ۱۳۲۷ در روستای یزدآباد استان اصفهان است. در سه سالگی به همراه خانواده به عراق مهاجرت کرد و تا پایان دوران متوسطه در مدارس بغداد بود. زندگی و تحصیل در عراق موجب تسلط وی بر زبان عربی شد؛ اما وقوع چند کودتا در عراق و نهایتا به روی کار آمدن حزب بعث، به تشدید اختلافات مرزی عراق با ایران انجامید و همچنین سیاست این حزب در اخراج ایرانیان مقیم آن کشور سبب شد زمانی که او جوانی بیست ساله بود، به ناچار همراه خانواده به میهن بازگردد.
کتاب «تاریخ شفاهی دفاع مقدس: علی اسحاقی» در ۲۳ فصل به ترتیب زیر تنظیم شده است: «از کودکی تا آغاز جنگ»، «حضور در جنگ و تولد شنود»، «اطلاعات و شنود در ثامنالائمه (ع) و طریقالقدس»، «رشد واحد شنود»، «مأموریت در فتحالمبین»، «تشکیل واحد جنگ الکترونیک»، «آمادگی عراق پیش از عملیات رمضان»، «مبانی تحلیل اطلاعات»، «هشیاری و موانع دشمن، عامل توقف در والفجر مقدماتی»، «افزایش سیستمهای مراقبتی دشمن»، «جنگال در جبهههای غرب»، «جنگال در عملیاتهای والفجر ۳ و والفجر ۴»، «اولین گام در هور»، «افزایش اقدامات مراقبتی و اطلاعاتی عراق»، «کاهش آسیبپذیری در عملیات بدر»، «جنگ الکترونیک به روایت مدیران واحد»، «جنگال در عملیات والفجر ۸»، «غافلگیری عراق در فاو»، «عملیات والفجر ۸ اوج موفقیتهای جنگال»، «مأموریت جدید؛ کاهش آسیبپذیری در عقبهها»، «تحلیل نبرد، نقطۀ قوت»، ارتش عراق»، «جدا شدن از واحد جنگ الکترونیک»، «پس از ترک جنگال»
در مقدمه این کتاب آمده است:
«واحد جنگ الکترونیک سپاه پاسداران یکی از واحدهای مهم و تأثیرگذار در صحنه نبرد در دوران دفاع مقدس بود. کارکنان این واحد با تلاش بیوقفه، فعالیتها و تحرکات ارتش عراق را عمدتا از طریق استراقسمع مکالمات از خط مقدم تا عمق خاک عراق و حتی تا بغداد رصد میکرد و جمعبندی اخبار و تحلیلهای خود را از اقدامات فعلی و بعدی آنان برای تصمیمگیری صحیح در اختیار فرماندهان قرار میداند. شنود در واقع گوش شنوای فرماندهی در اردوگاه دشمن بود. این واحد از زمان شکلگیری با نام علی اسحاقی شناخته میشد؛ نامی که در مکالمات بیسیمی فرماندهان در عملیاتها عموما شنود یا جنگ الکترونیک را به ذهن متبادر میکرد.»
قسمتی از متن کتاب:
«در فتحالمبین همه سرفصلهای جنگ الکترونیک عملیاتی شد؛ حتی عراق با بالاترین توان جنگ الکترونیکیاش به جنگ ما آمد. در جنگ الکترونیک، یک دفاع الکترونیک داریم، یک جنگ الکترونیک. در دفاع الکترونیک، ما سعی میکنیم تمام سیستمهای ارتباطی و رادیوییمان را در پایینترین حد از خروج فرکانس قرار دهیم که طول موج ارتباطات مخابراتی ما به دشمن نرسد. دوم اینکه میکوشیم از مکالمات رمز شده استفاده کنیم؛ یعنی از جداول کد رمز استفاده کنیم که مکالتمان لو نرود و ماهیتمان کشف نشود. سوم اینکه بررسی میکنیم در صورت اختلال به وسیله شبکه ما موثر نباشد. ما در فتحالمبین همه اینها را به صورت دستورالعمل تهیه کردیم و به تمام یگانهای مانوری ابلاغ کردیم؛ هم از طریق مخابرات اعلام کردیم و هم خودمان اعلام و ابلاغ کردیم. همچنین ۳ ایستگاه پر قدرت برای پوشش جنگ الکترونیک خودمان در تهران، شیراز و اصفهان دایر کردیم که این سه ایستگاه ماموریت پارازیته کردن بیسیمهای در رنج فرکانسیای.ام و اچ. اف را که عراقیها از آنها استفاده میکردند انجام میدادند. این سه ایستگاه یک کیلوواتی پر قدرت را سپاه خودش در تهران و اصفهان داشت و در شیراز هم مدیریت کنترل فرکانس داشت که مربوط به مخابرات کشور بود.»
«تاریخ شفاهی دفاع مقدس: روایت علی اسحاقی» در ۵۹۱ صفحه مصور به کوشش «یدالله ایزدی» تنظیم و توسط «مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس» در هزار نسخه منتشر شده است.