گفتگو با مردم آبادان درباره جنایت رژیم پهلوی در 28مرداد 57/ ممانعت ماموران رژیم پهلوی از نجات محبوسان در سینما رکس
روز 28 مرداد 1357 در حالی که صدها نفر در سینما رکس آبادان مشغول تماشای فیلم بودند سینما دچار حریق شد. اسناد و شواهد موجود و نیز خاطرات افراد مختلف، بخشی از جنایت رژیم پهلوی در آبادان را روشن میکند.
علیمحمد بشارتی یکی از شخصیتهایی است که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در مبارزات علیه رژیم پهلوی شرکت داشت. وی در کتاب خاطراتش که با عنوان "عبور از شط شب" توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است درباره پیش زمینههای فاجعه سینما رکس آبادان، به سخنرانی روز 27 مرداد محمدرضا پهلوی اشاره میکند و میگوید: «محمدرضا پهلوی در سخنرانی 27 مرداد اظهار داشت که ما به شما نوید وعده تمدن بزرگ را میدهیم و دیگران به شما وعده "وحشت بزرگ" میدهند. فردای این روز سینما رکس آبادان آتش گرفت و حدود 800 نفر زن و مرد، پیر و جوان و کودک در آتش سوختند.آن موقع من در تهران بودم. هیچ کس باور نمیکرد که مخالفین شاه این کار را کرده باشند. همه بر این باور بودند که جنایت فقط کار خود شاه و ساواک است.»
بشارتی که پس از آن فاجعه به آبادان سفر کرده و وقایع را از نزدیک مشاهده کرده بود میگوید: «من خودم چند روز بعد از واقعه به آبادان رفتم و عمق فاجعه را از نزدیک دیدم. در آنجا با افراد مختلف تماس گرفتم و در خصوص کیفیت و چگونگی وقوع حادثه گفتوگو کردم. فیلم سینما یک فیلم نسبتا روشنفکری به نام "گوزنها" بود و فیلمی نبود که بتوانیم بگوییم از فیلمهای فاسد بود. با تعدادی از ساکنان آبادان، خصوصا ساکنان اطراف سینما که گفتوگو کردم همگی اتفاق نظر داشتند:اولآ درهای سینما برخلاف روزهای همیشگی از داخل بسته بوده است؛ ثانیا ماشین آتشنشانی که برای خاموش کردن آتش آمده بود، آب نداشت؛ ثالثا مردمی هم که به شکلهای مختلف، با بیل و کلنگ برای شکستن درهای سینما آمده بودند تا مجروحین را نجات دهند، از طرف پلیس منع گردیده و از محل حادثه دور نگه داشته شدند تا اینکه همه افراد سینما در آتش سوختند.»
بشارتی درباره اهداف رژیم پهلوی از آتش زدن سینما رکس آبادان میگوید: «این جنایت، اعلام موجودیت شاه بود و با این اقدام شاه میخواست بگوید که ما این هستیم؛ اگر بنا باشد من با مخالفین برخورد کنم این گونه برخورد میکنم. به عبارت دیگر میخواست با این اقدام دشمنانش را بترساند و آنها را وادار به سکوت کند؛ اما این برنامه و سرمایهگذاری شاه نتیجه معکوس داد... مردم در تظاهرات و در مساجد به هنگامی که میخواستند تنفر خود را نسبت به شاه ابراز دارند میگفتند: مسجد کرمان را، رکس آبادان را، کتاب قرآن را، شاه به آتش کشید.»