عناصر تقابل ایدئولوژیک در داستان دفاع مقدّس «ریشه در اعماق»
سهشنبه, ۱۲ تير ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۴۱
مقالة حاضر به جلوههای حضور دو ایدئولوژی در داستان ریشه در اعماق ابراهیم حسنبیگی براساس دیدگاههای آلتوسر، گرامشی و مارکس میپردازد.
نویسنده: فاطمه کاسی
چکیده: مقالة حاضر به جلوههای حضور دو ایدئولوژی در داستان ریشه در اعماق ابراهیم حسنبیگی براساس دیدگاههای آلتوسر، گرامشی و مارکس میپردازد. این اندیشمندان هر کدام با کلیدواژههای خود به تأثیر ایدئولوژی نظرمیکنند. نگارنده با توجّه به آراء این اندیشمندان، این اثر را بازخوانی میکند. در نگاه کلی، میتوان شاهد حضور دو نوع ایدئولوژی در داستان بود. ایدئولوژی دولتی و ایدئولوژی غیر دولتی هر کدام از این دو، تظاهرات ویژة خود را دارند، امّا در نهایت، این ایدئولوژی مذهبی است که سلطه وهژمونی خود را از طریق قبولاندن ایدههای خود به فرد مورد نظر یاسوژه و فراخواندن او به رقابت با ایدئولوژی پیشین و کمرنگ کردن مشروعیت آن به رخ میکشد. تقابل این دو ایدئولوژی چه در حوادث و چه در شخصیّتها دیده میشود؛ به عبارت دیگر، ایدئولوژی حذفشدنی نیست و انسان بدون ایدئولوژی معنا ندارد. این ایدئولوژی هژمونی خود را از طریق عاطفهسازی به رخ میکشد. با عاطفهسازی خودیها از غیرخودیها جدا میشوند. شاپوک کسی است که یک ایدئولوژی را جایگزین ایدئولوژی دیگر کردهاست. در مبارزة طبقاتی دو ایدئولوژی، ایدئولوژی پیشین به دلیل فقر فرهنگی، از طریق تقلیلگرایی و طردکردن غیرخودیها راه را برای نفوذ و بازتولید ایدئولوژی ملی فراهم میکند.
کلیدواژه ها: ریشه در اعماق؛ ایدئولوژی؛ آلتوسر؛ گرامشی؛ مارکس
نظر شما