زندگينامه شهید اسماعيل قنبري از بدو تو لد تا زمان شهادت
سهشنبه, ۱۲ تير ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۳۵
شهيد اسماعيل قنبري در تاريخ 10 تیر 65 در عمليات کربلاي 1 و در منطقه مهران بر اثر اصابت ترکش خمپاره به درجه رفيع شهادت نائل آمد.

به گزارش نویدشاهدگیلان؛ شهيد اسماعيل قنبري کورکاء مورخه 23 فروزردین 1341 در خانواده مذهبي و درروستاي کشل از توابع آستانه اشرفيه استان گيلان ديده به جهان گشود. شهيد دوران کودکي را تا پايان دبستان در دامان مادري مهربان و پدري زحمتکش و مدرسه محل گذراند در سن 14 سالگي بخاطر مشکل فوق براي کار به تهران هجرت نمود.
پس از رفتن به تهران مشغول بکار شدن شبها هم ادامه تحصيل ميداد و از درآمد خويش به پدر و مادر هم کمک ميکرد و جوان اهل مطالعه و عاشق اهل البيت (ع) و مداح همچنين انقلابي بود که که اکثرأ مخفيانه در تظاهرات انقلابي عليه رژيم طاغوت شرکت ميکرد. تااينکه انقلاب پيروز شد . او هم در سال 57 در شرکت يخچال سازي مهندس موسي بهار (زاگرس شماره 2) استخدام شد پس از وقوع جنگ علاقه زياد بحضور در جبهه ها داشت.
ولي مسئولان شرکت شرکت موافقت نمي کردند ولي شهيد بزرگوار يکي از فعالترين نيروهاي کار فني شرکت و بسيج کارگري بود و مسئوليت امام جماعت شرکت را بر عهده داشت در همين اوقات به خدمت مقدس سربازي اعزام شد وخيلي خوشحال بود تا از اين طريق به جبهه اعزام شود ولي قسمت نشد پس سربازي ومشغول کار شدن در شرکت و فعاليت بسيج بطور جدي شروع کرد در مورخ 62/1/27 سنت الهي ازدواج را به انجام رسانيد در طي 2 دوسال و نيم زندگي مشترک با همسر مهربان خود اکثرأ در فريضه عبادي سياسي نماز جمعه تهران باهمسرش شرکت فعال داشت و براي اهل بيت (ع) مداحي ميکرد و مطالعات مذهبي سياسي و اجتماعي خوبي داشت و انسان روشن فکر و دانايي بود تا اينکه در مورخه 12 خرداد 65 موفق به جلب رضايت مسولان شرکت و همسر عزيز و پدر و مادرش به جبهه ها اعزام و پس کمتر از يک ماه حضور نوراني در جبهه در تاريخ 10 تیر 65 در عمليات کربلاي 1 و در منطقه مهران بر اثر اصابت ترکش خمپاره به درجه رفيع شهادت نائل آمد که پيکر مطهرش در زادگاهش همانطور که خودش خواسته بود در کنار قبر برادر شهيدم حسين بخاک سپرده شد.
ولي مسئولان شرکت شرکت موافقت نمي کردند ولي شهيد بزرگوار يکي از فعالترين نيروهاي کار فني شرکت و بسيج کارگري بود و مسئوليت امام جماعت شرکت را بر عهده داشت در همين اوقات به خدمت مقدس سربازي اعزام شد وخيلي خوشحال بود تا از اين طريق به جبهه اعزام شود ولي قسمت نشد پس سربازي ومشغول کار شدن در شرکت و فعاليت بسيج بطور جدي شروع کرد در مورخ 62/1/27 سنت الهي ازدواج را به انجام رسانيد در طي 2 دوسال و نيم زندگي مشترک با همسر مهربان خود اکثرأ در فريضه عبادي سياسي نماز جمعه تهران باهمسرش شرکت فعال داشت و براي اهل بيت (ع) مداحي ميکرد و مطالعات مذهبي سياسي و اجتماعي خوبي داشت و انسان روشن فکر و دانايي بود تا اينکه در مورخه 12 خرداد 65 موفق به جلب رضايت مسولان شرکت و همسر عزيز و پدر و مادرش به جبهه ها اعزام و پس کمتر از يک ماه حضور نوراني در جبهه در تاريخ 10 تیر 65 در عمليات کربلاي 1 و در منطقه مهران بر اثر اصابت ترکش خمپاره به درجه رفيع شهادت نائل آمد که پيکر مطهرش در زادگاهش همانطور که خودش خواسته بود در کنار قبر برادر شهيدم حسين بخاک سپرده شد.
نظر شما