مرکز اسناد ایثارگران منتشر کرد:
وصیت نامه شهيد شکرالله توانی
شهادت پبروزی است
ما بايد با خون خود ضامن ضربان مداوم رگهاي انقلاب اسلامي باشيم و ادامه دهنده راه حسين (عليه السلام ) باشيم .
نوید شاهد فارس : شهيد شکرالله توانی در دوم مرداد ماه 1344 در خانواده ای مذهبی در روستای (سيد عبدالله ) ديده به جهان گشود.
تحصیلات ابتدایی را از هفت سالگی در مدرسه وحیدی مهرنجان آغاز کرد و تا راهنمایی ادامه داد . با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه رفت . در سال 61 عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد. وی سرانجام در نهم اردیبهشت ماه 1365 در منطقه عملياتی والفجر 8 در جاده فاو -ام القصر به شهادت رسید.
(متن وصیت نامه)
ولا تحسبن الذين قتلوا فی سبيل الله امواتاً بل احياء عند ربهم يرزقون .کسانيکه در راه خدا کشته شده اند مرده مپنداريد بلکه آنها زنده اند و نزد پروردگار شان بهره مندند.
به نام ايزد يکتا به نام رب بی همتا. درود من بر امام و امت اسلام و درود من به مجاهدان في سبيل الله .
اکنون که مملکت اسلام در خطر است ما جوانان بايد دين خود را به انقلاب و شهدا اداء کنيم. بايد براي پيروزی اسلام برکفار و منافقين به فرمان امام لبيک گفته و به جبهه های حق عليه باطل عزيمت نموده و تا پيروزی نهائی اسلام برکفر در سراسر جهان جنگ را ادامه دهيم.
برادران : اکنون ما در برابر يک آزمايش الهی قرار گرفته ايم برماست که دراين آزمايش باتمام مشکلات دست و پنجه نرم کرده و تا پيروزی کامل اين راه را ادامه دهيم.
امت اسلامي ايران: قدر اين رهبر عزيز را بدانيد و رهنمود هايش را سرلوحه کار خويش قرار دهيد تا فريب کفار و منافقين را نخوريد و بدانيد که تضعيف روحانيت تضعيف اسلام است و منافقين می خواهند با تضعيف روحانيت انقلاب اسلامی را شکست دهند. انسان يک روز به دنيا می آيد روزی هم ازدنيا می رود و تنها کردار و اعمالش برجای خواهد ماند پس مرگ سرنوشت ابدی ما می باشد و چه بهتر که انسان در راه مکتب و هدفش کشته شود پس بدانيد؛ من که در راه خدا کشته شده ام فقط جسمم از ميان شما رفته است و برابر آيه اي که در بالا ذکر نمودم اگر خدا قبول کند زنده هستم و نزد پروردگارم بهره ميبرم .
خدايا : من در اين منطقه جنگی آن قدر ميجنگم تا پيروزی و موفقيت کامل اسلام برکفر نصيبم گردد يا به درجه رفيع شهادت نائل آيم که آنهم پيروزي است . برادران عزيزی که با هم به کلاس قرآن می رفتيم مردم شهيد پرور روستای بليان : من باخواندن قرآن وتفکر درآن آنرا فرا راه زندگي خويش قرار دادم تا شايد به سعادت ابدي که همان شهادت است نائل گردم. ازشما ميخواهم که دست از قرآن بر نداريد و با فکر و انديشه در آن خود را به سعادت دنيا و آخرت رسانيد
ما بايد با خون خود ضامن ضربان مداوم رگهاي انقلاب اسلامي باشيم و ادامه دهنده راه حسين (عليه السلام ) باشيم و از شما ميخواهم که به شايعات گوش ندهيد و خدای ناکرده يک وقت فکر نکنيد که اين جنگ به ضرر ماست و باعث شکست می شود و اين جنگ برای ما نعمتهای فراوانی دارد از جمله :باعث اتحاد امت اسلام می شود تا به وسيله اين اتحاد دشمنان اسلام را رسوا ساخته وجمهوري اسلامي را در سراسر جهان استقرار بخشيم .
پيام به پدر و مادرم: بدانيد که من چون اسماعيل که پدرش ابراهيم او را به قربانگاه فرستاد که هرگز از فرمان خدا سر باز نزنم و بدانيد که ديگر پيش امامان سرشکسته نيستيد چون فرزندتان راهی رفت که حسين (عليه السلام ) و يارانش رفته اند. مادرم تا سر حد امکان ازگريه و زاری و ناراحتی خودداری کن خود را مثل هزاران مادر شهيد ديگر که فرزند خود را از دست داده اند و از خدا بخواه که شهادت مرا قبول نمايد و اگر به ياد من افتاديد وخواستی گريه کني يااينکه برسر قبرم بيائي آن لحظه به فکر کربلاي حسين باش وبرای حسين (عليه السلام )گريه کن.
پدر و مادرم : مگر حسين روز عاشورا قاسم و اکبر و اصغر و عباسش را فدای اسلام نکرد تا درخت اسلام آبياری شود من که از آن بزرگوار بهتر نيستم درپايان شما را به نماز و دوری ازگناهان سفارش ميکنم وبا شعار هميشگی خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار وصيتنامه ام راتمام ميکنم والسلام عليکم ورحمة الله وبرکاته
شکر الله توانی
انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس
