کد خبر : ۴۱۹۵۲۳
۰۷:۳۰

۱۳۹۶/۱۰/۳۰
وصیتنامه شهید مصطفی بسم الله

شهادت فقط نصیب بندگان پاک خدا می شود

من فقط به یاری اسلام به جبهه رفتم تا برای شهید شدن، چون شهادت فقط نصیب بندگان پاک خدا می شود و اگر من هم لیاقت داشتم و شهیدشدم که چه چیزی بهتر از این است که زندگی جاودانه را آغاز کردم. ای مادر بدان که خداوند به این همه زحمت ها و ناراحتی ها و سختی ها اجر بزرگی در دنیا نصیب تو خواهد کرد و رو سفید می شوید. از خدا می خواهم همانطور که به زینب(س) صبر و استقامت داد به تو هم بدهد و کمتر در ناراحت شوی.
نویسنده :
حسن افشار


بسمه تعالی

ای مادر عزیز می دانم که چقدر برای من زحمت کشیده ای و سختیها کشیدی تا مرا به این سن رساندی ای مادر عزیز می دانم که وقتی به پادگان و به جبهه می رفتم تو شب نمی خوابیدی و همیشه در فکر من بودی و ناراحت بودی که مبادا من بر نگردم. من شما را خیلی اذیت کردم و خیلی ناراحتی به تو دادم ولی مادر مرا ببخش و از من راضی باش چون من راه امام حسین را رفتم.

من فقط به یاری اسلام به جبهه رفتم تا برای شهید شدن، چون شهادت فقط نصیب بندگان پاک خدا می شود و اگر من هم لیاقت داشتم و شهیدشدم که چه چیزی بهتر از این است که زندگی جاودانه را آغاز کردم. ای مادر بدان که خداوند به این همه زحمت ها و ناراحتی ها و سختی ها اجر بزرگی در دنیا نصیب تو خواهد کرد و رو سفید می شوید. از خدا می خواهم همانطور که به زینب(س) صبر و استقامت داد به تو هم بدهد و کمتر در ناراحت شوی.

مادر عزیز می دانم که شهادت من برای شما خیلی سخت خواهد بود ولی چکار کنم خدا اینطور خواسته که به جبهه بیایم و شهید شوم اگر نخواهد که انسان بمیرد در هر جا هم که باشد زنده می میاند و اگر بخواهد انسان کشته می شود پس ما می دانیم که همه چیز به دست خداست و ممکن است در یک لحظه بمیریم پس بهتر است که ما با بدن خون آلود و با شهادت بمیریم و نزد خدا برویم.

با وفاترین دوست من سهراب بود و بین ما چند سالی جدایی افتاد تا اینکه خداوند با شهادت من این جدایی را از هم گسست و از خدا می خواهم که مرا همیشه با سهراب در یکجا قرار بدهد و شما هم دعا کنید که با هم باشیم بخدا سوگند که من بخاطر طمع بهشت از خدا شهادت را نخواستم بلکه بخاطر پیوستن به جوار حق تعالی و نزدیکی به دوستانم .

دعا گوی امام باشید

شهادت فقط نصیب بندگان پاک خدا می شود

-------------------

شهید مصطفی بسم الله چهاردهم اسفند ماه سال 1346 در شهرستان بهار و در خانواده ای ساده زیست و مذهبی به دنیا آمد. پدرش آقا علی ماشاالله کفاش بود و از این راه مخارج زندگی را تامین می کرد. سال 1353 وارد دبستان شد و تحصیلات خود را آغاز کرد و تا سال دوم متوسطه ادامه تحصیل داد.

در سال های انقلاب نوجوانی بیش نبود اما همراه با دیگر جوانان و نوجوانان، در راه پیروزی انقلاب گام برداشت و در راهپیمایی ها و تظاهرات های انقلابی شرکت کرد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان نیروی بسیجی در جبهه های نبرد حق علیه باطل حاضر شد و در عملیات های مختلف شرکت کرد. سرانجام پس از حضور در عملیات های مختلف و ایستادگی در برابر دشمن بعثی در مناطق عملیاتی، سی ام دیماه سال 1365 در منطقه عملیاتی شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و به مقام عندربهم یرزقون نائل آمد.

مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش زیارتگاه عاشقان و دلدادگان است.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
شهادت فقط نصیب بندگان پاک خدا می شود

گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه