معرفی شهید دانش آموز در آستانه ماه مهر(7)
هدف من از آمدن به جبهه این بود که ادامه دهنده راه شهیدان باشم و نگذارم خون شهیدان پایمال گردد و مادر و پدری که فرزندشان، جگر گوشه شان به شهادت رسیده است ناراحت نباشند.
نوید شاهد گلستان؛ جوانان و نوجوانان دانش آموز در پیروزی انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس نقش برجسته و تعیین کننده ای داشته و با طلایه داری در جبهه ها و تقدیم بیش از ۳۶۰۰۰ شهید و هزاران جانباز و آزاده در طول دوران جنگ تحمیلی دین خود را به اسلام و انقلاب اسلامی به خوبی ادا نمودند.

تااات

شهید عباس منصوری رضی

نام پدر: قربانعلی

نام مادر: فاطمه میرعرب

تاریخ تولد: یکم شهریور 1352

تاریخ شهادت: سیزدهم اسفند 1365

سن: 13 سال

محل شهادت: شلمچه

محل دفن: گلزار شهدای آزادشهر

آشنایی با شهید :

در عالم عشق، «شهادت» منتهی شدن به وصل است و این میسر نیست مگر برای کسانی که پرورش یافتگان این مکتب باشند. اکنون هنگام سهن گفتن از حماسه آفرینی یکی دیگر از دلاوران سرزمین حماسی ایران است. یکی از این مردان خداجوی که راه مکتب حسین را در پیش گرفت.

شهید عباس منصوری رضی است که در نخستین روز شهریور ماه سال 1352 در خانواده ای که محبت به خدا و اهل بیت در دلشان جاری بود به این دیار خاکی نهاد. پدر و مادرش به عشق امام حسین و برادر عزیزش نام او را عباس نهادند. تا آنکه حضرت عباس برای او الگویی باشد. اما نمی دانستند که او خود الگویی برای همگان خواهد شد...

از همان کودکی با لحظات پر تلاطم انقلاب و درگیری های مزدوران شاهنشاهی با مردم ایران رشد نمود. در سن هفت سالگی برای تعلیم و تربیت هر چه بیشتر به سوی مدرسه شتافت.

تااات

در زمان ظهور انقلاب اسلامی به دلیل وظیفه ای که بر دوش خود احساس می کرد، سعی داشت این کوله بار را از خود جدا کرده تا راحت تر به سوی معبود پرواز کند.

به فرمان رهبر عزیز خود در ستادهای نماز جمعه شرکت می کرد. در تمامی تظاهرات ها علیه رژیم پهلوی شعار می داد. بعد از اتمام دوره دبستان به دوره راهنمایی راه یافت.

سال اول را پشت سر گذاشت و در سال دوم راهنمایی در سال تحصیلی 65-64 در مدرسه راهنمایی انقلاب مشغول به تحصیل بود که دیگر طاقت نیاورده ندای امام را لبیک گفت. به علت کمی سنش مجبور شد شناسنامه اش را بزرگتر جلوه دهد تا در جدال حق علیه باطل شرکت کند.

عباس بسیار مهربان و صمیمی و اخلاق و رفتارش برای دوستان و آشنایان الگو بود. همیشه با آن سن کمش جویای احوال بستگان خود بود و تا می توانست مشکلات آنان را حل می نمود.

وی سه دوره به جبهه اعزام شد و در مجموع شش ماه در جبهه جنگید و بار آخر در تاریخ بیست و یکم بهمن 1365 از طرف بسیج سپاه آزادشهر که به جبهه اعزام گردید. پس از گذشت 22 روز، خطه ی لاله گون شلمچه بر اثر اصابت ترکش به بدنش مزین به خون عباس گردید. تا گواهی باشد بر عشق بی انتهای عاشقان حسین (ع) و مظلومیت یاران خمینی (ره).

واقعاً او لایق این مرتبه بود. گویی که در دل شب رها از غوغای روز در خلوتگه معشوق با او راز و نیاز می کرد. آن بیدار دلی که سیاهی دل را به اشک ندامت شستشو می داد. شب خیزی که در سحر گاهان با تلاوت قرآن به درگاه خداوند پناه می برد و دل خود را به نور قرآن روشن می کرد. آری، او واقعاً لایق این مقام بود. آری...

تااات

خاطره:

وقتی که پدر این شهید دلاور در جهاد سازندگی به صورت شبانه روزی کار می کرد عباس برای مدتی مسئولیت برادر، خواهر و مادر ارجمندش را بر عهده داشت و سعی می کرد آنان را با محبت و مهربانی خود به سمت مسائل اخلاقی و اسلامی سوق دهد.

فرازی از وصیت نامه شهید عباس منصوری رضی؛

هدف من از آمدن به جبهه این بود که ادامه دهنده راه شهیدان باشم و نگذارم خون شهیدان پایمال گردد و مادر و پدری که فرزندشان، جگر گوشه شان به شهادت رسیده است ناراحت نباشند، مادرم، از شهادتم ناراحت نباش. مگر خون من با خون شهیدان دیگر چه تفاوتی دارد؟

تااات

اگر من شهید شدم بر مزارم گریه مکن زیرا دشمنان اسلام خوشحال می شوند.

منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات
استان گلستان

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده