حجت الاسلام و المسلمین سید علی اکبر ابوترابی - معرفی کتاب
سه‌شنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۵۵
نوید شاهد: کتاب هایی با مضمون زندگی و خاطرات حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر ابوترابی منتشر شده است. از جمله: از تربت کربلا، اشك پروانه ها، اين شرح بي نهايت، مردان قبيله غيرت، مهر نگاه اولياء، منشور پاكي و خدمتگذاري، آن يار آسماني، شبي با صداي زنجره، مهاجران ملكوت، نسيمي از بهشت، پاسياد پسر خاك و...
از تربت كربلا
موضوع: مجموعه سخنان سيد علي اكبر ابوترابي در اردوگاه هاي عراق
نويسنده و ناشر: حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي
تاريخ نشر:1375
شمارگان:3300 نسخه
قيمت: 1300 تومان
«از تربت كربلا» مجموعه سخنان مرحوم سيد علي اكبر ابوترابي در زمان اسارت در اردوگاههاي رژيم بعثي عراق در دوران جنگ تحميلي است . اين سخنرانيها كه به مناسبتهاي مختلف در ميان آزادگان سرافراز دفاع مقدس صورت پذيرفته است ، گذران سالهاي سخت اسارت را بر آنان هموار مي نمود و به آنان استقامت و آگاهي مي بخشيد . موضوعات غالب سخنراني ها، بحث پيرامون ولايت علوي وشعائر اسلامي است . اين كتاب در 675 صفحه به شمارگان 3300 نسخه به همت حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي منتشر شده است. بخشي از سخنان مرحوم سيد علي اكبر ابوترابي در كتاب از تربت كربلا را مي خوانيم: خداوند به آبروي محمد شما را ياري و با همت بلند و ارداه جدي ، در سايه بندگي حق بنده اي وظيفه شناس بوده و از فريب و مكر دنيا در امان باشيد ! و ضمن برخورداري از زندگاني سلامت و سلامتي از دنيا در پيشگاه ذات احديت و ائمه معصومين بهره مند! هر كسي در دنيا هدفي دارد و براي رسيدن به آن هدف مورد نظر خودش تلاش مي كند. طبيعتاً انسان هدف هايي را تعقيب مي كند كه در زير و سايه رسيدن به آن هدف ها، زندگاني انسان تامين بشود . و از رسيدن در رفاه ، در زندگي و رسيدن به مال و منال و جاه و مقامي است در زندگي دنيا ، معمولاً هدف هايي را كه انسان تعقيب مي كند ، هدف هايي است كه اينها را در بر دارد ، و سعادت و عزت خودش را در اينها مي بيند . يا دنبال مال دنيا تلاش مي كند . يا در رسيدن دنبال مقام معنوي . جر اين نيست ! متاسفانه به آنكه نمي رسد هيچ ، بلكه به يقين وجدان خودش هم در راه رسيدن به اينها - چون هدف رسيدن به اينها است - وجدان خودش را هم زير پا مي گذارد . و در نتيجه با سعي و تلاشي كه در زندگي دارد ، هم از نرسيدن به اين هدف ها در زندگي رنج مي برد ، و هم از عذاب وجدان در عذاب است .
موضوع: سيد آزادگان در اشعار شعرا
ناشر: موسسه فرهنگي پيام آزادگان
تاريخ نشر:1384
شمارگان:2200 نسخه
قيمت: 2500 تومان
«اشك پروانه ها» حاوي اشعاري در وصف سيد آزادگان است كه غالبا توسط شعراي آزاده سروده شده است. اشعارو اوصاف آن انسان وارسته كه زندگي اش را وقف خدمت به دين و بندگان خدا كرد و رفتارش به همه درس كرامت وانسانيت آموخت. اين كتاب به كوشش بيژن كياني گردآوري و تدوين شدو در سال 1384 توسط انتشارات پيام آزادگان به چاپ رسيد. تيراژ آن 2000 نسخه و قيمت آن 2500 تومان مي باشد. برخي از اشعار عبارتند از:«حديث محبت»، «سوگ سنگين»،«سلاله ي نبوي»،«غمخوار احرار»،«ناخداي بحر مواج»،« مرد آفتابي». در بخشي از اين كتاب مي خوانيم: او (ابوترابي) چون خورشيدي بر دل هاي اسيران مظلوم مي تابيد و چون ستاره ي درخشاني ، هدف و راه را به آنان نشان مي داد و چون ابري فياض، اميد و ايمان را بر آنان مي باريد . حجه الاسلام و المسلمين ابوترابي «سيد آزادگان » رادمردي از سلسله روحانيت متعهد است كه سراسر عمر پر بركتش به تلاش و مجاهدت در راه تحقق آرمان هاي والاي دين و خدمت به محرومان سپري شد. كسي كه با تمام وجود شيفته امام راحل و مقام معظم رهبري بود و تا واپسين روزهاي زندگي بر عهد خود وفادار ماند و در صراط مستقيم ولايت راه سپرد و بر اعتقادات قلبي خود پاي فشرد. در و ديوارهاي بلند زندان هاي مخوف صدام بعثي شاهد پايمردي و حماسه آفريني آن روحاني بزرگ است. كسي كه همه آزادگان به او عشق مي ورزيدند و سخنانش را با جان و دل مي شنيدند و در آن وادي پرخوف و خطر او را راهنماي مشفق و آگاه به خطرات راه مي دانستند
اين شرح بي نهايت
نويسنده : فرزاد جمشيدي
موضوع: مجموعه خاطرات يادگاران دفاع مقدس
ناشر: انتشارات حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي
تاريخ نشر:
1375 شمارگان:3300
نسخه قيمت: 240 تومان
اين كتاب نخستين مجموعه خاطرات رزمندگان ، آزادگان و جانبازان ، در برنامه «شب خاطره» است. «شب خاطره» حديث دلتنگي رزمندگان ظفر فرجام ايام قيام است كه چون جنگل ايثار سوختند اما تن به طوفان ندادند . شب خاطره حكايت زنان و مرداني است كه به هنگامه نبرد ، آن زمان كه صاعقه جنگ، شولاي سبز جنگل را مي سوزاند، كف از آب روان زندگي شستند و بازو به بازوي دريا سپردند . شمشير قيامشان را با سنگ دل دشمن ، صيقل دادند و در عرفات عشق ، ديدگان آلوده بي مشعران را از تبلور گام هايشان خيره ساختند . بخشي از خاطرات از زبان حجه الاسلام و المسلمين ابوترابي در اين شرح بي نهايت را مي خوانيم: 50 نفر بوديم كه ما را از اردوگاه « اماريه 7» به كمپ 1 موصل منتقل كردند . آن شب تنها شبي بودكه در موصل به راحتي و بدون شكنجه خوابيديم . اما از صبح فردا افسران عراقي كه دانسته بودند اين تعداد 50 نفر اسير ايراني بدون ضرب و شتم زنداني گرديده اند ، براي يك شكنجه دسته جمعي خود را آماده كردند . عصر بود كه صداي سوت آمار زده شد . دسته 50 نفري ما به صف ايستاده بودند . چند افسر عراقي از روي ليست نام بچه ها را مي خواندند و بعد از شناساي مختصر : « سب المام !!!» فقط همين يك جمله را مي خواستند. به « امام توهين كنيد تا از شكنجه در امان بمانيد .» پشت سر افسر عراقي چند سرباز كابل به دست به صورت ايستاده به چشم مي خوردند . آن روز يك يك اسرا سختي شلاق را نوش جان كردند؛ اما به رهبر و مقتداي خود توهين ننمودند . آنها روحاني ايراني را بيش از ديگران شكنجه مي كردند . فرياد افسر عراقي در دل اردوگاه پيچيد: هر كدام به او پنج ضربه شلاق بزنيد ! كار تمام نشده بود و باز شلاق بود و شلاق . بدنم يكپارچه خونين شده بود . عراقي ها وحشت كرده بودند . سهم نخستين روز ميهماني اسارت گونه ما از كمپ 1 موصل ، يك شهيد و يك مجروح رو به شهادت بود .
مردان قبيله غيرت
نويسنده : عبدالمجيد رحمانيان
موضوع: مجموعه خاطره هاي معنوي
ناشر: اميد آزادگان
تاريخ نشر:1380
شمارگان:4000 نسخه
قيمت: 400 تومان
«مردان قبيله غيرت» به كوشش عبدالمجيد رحمانيان، شامل خاطره هاي مرحوم حجت الاسلام ابوترابي درباره شهيدسيدعلي اندرزگو است. اين كتاب از سوي انتشارات اميد آزادگان در 80 صفحه و سه گفتار، در 4000 شمارگان منتشر شده است . سيد علي اندرزگو و سيد علي اكبر ابوترابي از مبارزان خستگي ناپذير دوران انقلاب اسلامي بودند كه در سخت ترين شرايط ، با انديشه و بي ريا به جهاد در راه خدا برخاستند و رنج غربت را به جان خريدند و با اخلاص ، خود را وقف خدمت اسلام و مبارزه با طاغوت نمودند . بخشي از خاطرات سيد آزادگان در مورد شهيد سيد علي اندرزگو را مي خوانيم: زمينه آشنايي ام با آقا سيد علي اندرزگو ، از منزل برادري به نام « آقا باقر نجار » در تهران آغار شد . بعد از اينكه مرحوم سيد علي اندرزگو ، معروف به « شيخ عباس » برنامه ترور منصور را طرح كرد و در كنار آقاي اماني و شهيد بخارايي و عده ديگر از برادران موتلفه تصميم گرفتند كه در راه عملي نمودن خواسته هاي رهبر انقلاب، مسلحانه با دشمن مبارزه كنند. اولين كسي كه قسم ياد مي كند كه تا آخرين لحظات حيات ،فعالانه خواهد كوشيد و اسلحه را هرگز به زمين نخواهد گذاشت ، شهيد ما ، مرحوم آقاي اندرزگو بود...
مهر نگاه اولياء
نويسنده : عبدالمجيد رحمانيان
موضوع: خاطره هاي معنوي
ناشر: اميد آزادگان
تاريخ نشر:1379
شمارگان:3000
نسخه قيمت: 450 تومان
سيد روح بلندي داشت و با آسمان در تماس بود. از اين رو بلاهاي زميني اهل دنيا را كوچك مي پنداشت. آنگاه كه توان ها به صفر مي رسيد ، او در اوج توانايي بود و هرگاه اندوه و غم بر جسم و جان اسرا غالب مي شد، او منبع نشاط و شادابي بود . در اوج فشار تبليغاتي حاكم بر اردوگاه، سيد با گفتار و رفتار خويش ، يك تنه در برابر دشمن مي ايستاد و پرتو اميد را بر دلهاي غمبار دوستان مي افشاند . در گرماي ظهر تابستاني كه عراقي ها سيد را از ميان ما جدا كردند و براي شكنجه و آزار به اتاق خود بردند ، آنگاه كه فرمانده كينه توز عراقي ضربات كابل را پي در پي بر پيكر نحيف او وارد مي آورد ، در سكوت وحشت انگيز اسارتگاه ، در گرماي ظهر آتشين و غمبار بيابان هاي استان صلاح الدين، تنها يك نواي حزن و حماسي به گوش مي رسيد كه مي گفت : «يا زهرا ! يا زهرا !» . در حالي كه اسرا منتظر، آرام ، قطرات اشك را پنهاني بر گونه هاي خويش سرازير مي كردند ، او با لبخندي آميخته با سلام ، به آسايشگاه وارد شد . گام ها را با آرامش بر زمين نهاد. مصمم و جدي بر جاي خويش آرام گرفت . جانماز كوچكش را بر زمين گسترانيد و با خلوص و راستي ، معراج روح را با اولين الله و اكبر نماز آغاز نمود . او ذكر الهي زمزمه مي كرد و اسرا ، هماهنگ ، آواي دروني خويش را با مهر و وفا سر مي دادند . « بوتراب آن پرتو اميدها ، بوتراب آن هديه پاك خدا » .
منشور پاكي و خدمتگذاري(دو جلدي)
نویسنده: عبدالمجيد رحمانيان
ناشر : اميد آذادگان
نوبت چاپ : اول 1383
شمارگان : 3200 نسخه
منشور پاكي و خدمتگزاري، پيامها و سخنراني هاي راهگشاي سيد آزادگان در اسارتگاههاي عراق است. نگارنده اين مجموعه ي دو جلدي را بر اساس مطالب اردوگاه ها به چهار فصل تقسيم كرده : «اردوگاه موصل 4 ( 3 قديم)» ، «اردوگاه موصل2» و « اردوگاه تكريت 5». در جلد نخست و مجموعه پيام ها و سخنراني هاي سيد آزادگان را در «اردوگاه تكريت 17» در جلد دوم كتاب گنجانده شده است. در پايان جلد دوم هم بخش هايي از زندگينامه وي درج شده است. « منشور پاكي و خدمتگزاري» مزين به تصاوير آن عبد خدا نيز مي باشد. فصل هاي كتاب « منشور پاكي و خدمتگزاري» با سخنان روشنگرانه پيرو مرشد آزادگان كه در مقاطع مختلف بيان شده، حاوي نكات ارزشمندي ست كه از روح بلند و آسماني آن انسان وارسته حكايت مي كند.
آن يار آسماني
نويسنده : عبدالمجيد رحمانيان
موضوع: مجموعه خاطره هاي معنوي
ناشر: انتشارات پيام آزادگان
تاريخ نشر:1386
شمارگان:2000 نسخه
قيمت: 1450 تومان
«آن يار آسماني» به كوشش عبدالمجيد رحمانيان در سه گفتار و مشتمل 22 خاطره خواندني از زبان مرحوم حجت الاسلام ابوترابي ست كه در سال 1386 توسط انتشارات پيام آزادگان به چاپ رسيده است. در مقدمه كتاب مي خوانيم: مبارزان عارف، حجت الاسلام و المسلمين سيد علي اندرزگو و حجت الاسلام و المسلمين سيد علي اكبر ابوترابي، مبارزاني خستگي ناپذير بودند كه در سخت ترين شرايط، با انديشه اي عميق و عملي و بي ريا به جهاد در راه خدا برخاستند و رنج و دربه دري را به جان خريدند و با اخلاص،تمام عمر خود را وقف خدمت به اسلام و مردم و ترويج معنويت و مبارزه با طاغوت نمودند . بخش كوتاهي از گفتار سيد آزادگان كه در متن كتاب بصورت مشروح آمده است: مرحوم شهيد آقاي اندرزگو ، معروف به آشيخ عباس ، براي تهيه اسلحه ، زياد به منطقه جنوب مسافرت مي كرد . خودشان نقل مي كرد :«در يك سفري كه ابتدا با كسي آشنايي پيدا كرده بوديم و بنا بود ايشان در تهيه اسلحه با ما همكاري بكند در مسيري مي آمديم . ژاندارمري جلوي ماشين ها را گرفت و بازرسي مي كرد . من ديدم كه او خيلي ناراحت است و مي گويد : به اين صورت شديد كه كنترل مي كنند ما چطور مي توانيم با اسلحه عبور كنيم؟ من در حالي كه اسلحه داشتم به او گفتم : ما اگر خودمان را نبازيم و توكل به پروردگار عالم داشته باشيم و اگر مقداري مراقبت هاي لازم را بكنيم ، گير نمي افتيم . براي نمونه ، من اسلحه دارم و با پاي خودم در ژاندارمري مي روم. از ماشين پياده شدم، در حالي كه با اسلحه بودم.اسم رئيس پاسگاه را سوال كردم. بعد رفتم داخل و به اسم، او را صدا زدم . نشستم و با هم مفصل صحبت كرديم و من حتي به عنوان يك عضو وابسته به ساواك كه براي بعضي از تحقيقات به اينجا رفت و آمد مي كند ، خودم را به رئيس پاسگاه معرفي كردم . وقتي كه من اين صحبت ها را با رئيس پاسگاه مي كردم ، در حالي كه اسلحه به كمرم بود ، آن رفيق ما روحيه ي خودش را باخته بود و من اين ناراحتي را در قيافه او مي ديدم ؛ اما من هيچ گونه ضعف و ترس و دلهره اي به خودم راه نمي دادم.» ايشان يك چنين قلب آرام و روح مطمئن بود و رمز موفقيت هايش هم همين بود.
شبي با صداي زنجره
نويسنده : مسلم ناصري
موضوع: مجموعه خاطره
ناشر: انتشارات پيام آزادگان
تاريخ نشر:1386
شمارگان:2000 نسخه
قيمت: 1200 تومان
«شبي با صداي زنجره» مجموعه خاطرات مرحوم سيد علي اكبر ابوترابي در زمان اسارت در اردوگاه هاي رژيم بعثي عراق در دوران جنگ تحميلي است. اين كتاب 9 خاطره به صورت داستان است. اين كتاب در 99 صفحه به شمارگان 2000 نسخه به همت انتشارات پيام آزادگان منتشر شده است. بخشي از خاطرات مرحوم سيد علي اكبر ابوترابي در كتاب شبي با صداي زنجره را مي خوانيم: ابر كه هلال ماه را پوشاند ، دكتر آخرين سفارش را كرد . - نجات سوسنگرد از دست دشمن به موفقيت امشب شما بستگي دارد . بعد بلم لغزيد روي آب سرد. سه نفر بودند . سيد و دو چريك ديگر. گويي حرف هاي دكتر چمران در نسيم امتداد داشت . پاروها به نرمي آب را مي شكافت و بلم در دل تاريكي پيش مي رفت . سوز سردي مي وزيد و موج هاي كوتاه و نرم بدنه ي بلم را نوازش مي كرد و گاه شتك مي زد توي بلم. آبي كه سرازير شده بود به دشت، كانالي ساخته بود به عرض صدمتر. اين فكر دكتر چمران بود . تانك هاي دشمن فرورفته بودند در گل . كانالي طولاني به عرض صدمتر . سيد نگاهي به ساعتش كرد.27 دقيقه به 2 بود . ثانيه شمار شب نما به سرعت مي چرخيد . دستش را توي آب فروبرد . دلش تسلي يافت . فكر كرد : « شنا توي اين هوا چه كيفي دارد.» فقط او مي توانست عرض كانال را به راحتي شنا كند . نيمه هاي راه بودند كه با چفيه صورتش را پوشاند . باد گزنده اي مي وزيد . پارو را گرفت و گفت: «بچه ها، خيلي مواظب باشيد.آخرين شب است.
مهاجران ملكوت
نويسنده : عبدالمجيد رحمانيان
موضوع: مجموعه خاطره هاي معنوي
ناشر: انتشارات پيام آزادگان
تاريخ نشر:1386
شمارگان:2000 نسخه
قيمت: 1500 تومان
«مهاجران ملكوت» مجموعه خاطرات معنوي است كه «حجت الاسلام و المسلمين سيد علي اكبر ابوترابي» با زبان شيرين و كلمات جذابش بيان كرده است . اين كتاب به كوشش عبدالمجيدرحمانيان گردآوري و تدوين شده و در سال 1386توسط انتشارات پيام آزادگان در 2000 نسخه منتشر شده است. برخي از عناوين عبارتند از:«آغاز يك سخن»، «سيد محمد امامزاده بزرگوار»،«كراماتي از جد مادري ما»،«فدائيان اسلام»،«يادي از شهيد آيت الله فومني»،« شهيد آيت الله سعيدي». در بخشي از خاطرات حجت الاسلام ابوترابي مي خوانيم: اوايل سال 62 در اردوگاه شماره 4 موصل، در آسايشگاه 3بوديم. سيدي بزرگوار به نام آقاي ساجدي ، از پاسداران نورآباد ممسني كه حدوداً چهل سال داشت نيز در آن آسايشگاه بود. آن روزها فشار عراقي ها بر اردوگاه ، خيلي زياد بود . آنها هر لحظه به دنبال بهانه مي گشتند تا برادران ما را مورد اذيت و آزار قرار دهند . كتك هاي دسته جمعي نيز ، هر از چندگاهي وجود داشت . يكي از شبها ، نزديكي هاي سحر ، آقاي ساجدي با چشماني گريان به سراغ من آمد . او پس از اينكه مقداري اشك ريخت ، گفت : « الان خوابي ديدم كه مي خواهم براي شما تعريف كنم ؛ در عالم خواب به پشت بام آسايشگاه رفتم . ديدم كه در شب تاريك و سرماي زمستان يك انسان بزرگواري در حال قدم زدن است . از همان ابتدا ، به قلبم الهام شد كه او آقا اميرالمومنين (ع) است . جلو رفتم و سلام كردم و آقا با مهرباني و تبسم جوابم داد . افتادم و دست و پاي ايشان را بوسيدم . پس از اينكه چند لحظه اي در كنار آقابودم، عرض كردم: يا امير المومنين ! در اين سرماي سخت و شب تاريك در اينجا چه مي كنيد ؟ آقا فرمودند: شما برويد بخوابيد ! از روزي كه شما را اسير كردند، من شما را ميهمان خود مي دانم و از شما نگاهباني مي كنم. با شنيدن اين جمله ، گريه ام گرفت و از خواب بيدار شدم.
نسيمي از بهشت
نويسنده:صفر عبدالملكي
موضوع: خاطره هاي معنوي
ناشر: اميد آزادگان
تاريخ نشر:1381
شمارگان:3000 نسخه
قيمت: 1500تومان
«نسيمي از بهشت» به كوشش صفر عبدالملكي در 328 صفحه در 3000 شمارگان جلد به همت انتشارات اميد آزادگان منتشر شده است. عناوين اصلي كتاب عبارتند از: «عابران مسير وفا» ، «كميته مشترك»، «معلم انقلابي»،«عاشق صادق»، «از حرم دوست تا حريم يار»،«جان سخت» و «گدايان سامره» منتشر شده است. كتاب حاضر ماجراي سفر وارستگاني است كه براي رسيدن به معبود از هيچ چيز دريغ نكردند و عاشقانه در ميدان حقيقت گام برداشته اند. در بخشي از كتاب مي خوانيم: از خدا مي خواستم تا اينكه فرجي شود يا شفا پيدا كنم. روز سيزدهم دو مامور كشان كشان از راهروي ساختمان مرا بيرون بردند . در يك گوني بزرگ كردند و عقب ماشين انداختند . وسيله حامل ما، راه افتاد . چند ساعت بعد به مكاني به نام عنبر رسيد. دژباني هاي اردوگاه عنبر مرا تحويل گرفتند . در پرونده ام نوشته بود : تا اطلاع ثانوي مداوا ممنوع ! در يك سلول مرا زنداني كردند . جيره غذايي روزي نصف ليوان آب گرم و يك قرص نان خشك بود . نگهبان ها دم در مي گذاشتند و بيني خود را گرفته و در مي رفتند . روز به روز عفونت ها بدتر مي شدند . يك هفته از آمدنم گذشته بود كه هيأتي براي بازرسي از بغداد به آنجا آمدند . بوي عفونت ، گروه بازرس را به طرف سلولم كشيد . چند متري كه رسيدند اعضاي گروه از شدت بوي تعفن عقب نشيني كردند و برگشتند . ژنرالي در ميان آنها بود كه برنگشت. با مسئولين اردوگاه به سلولم آمدند . در باز شد ژنرال و زندانبان مقابل در ايستادند. جز ژنرال همه بيني خود را گرفتند . ژنرال گفت: اسير چه شده ؟ چرا تو را مداوا نكردند ؟ ماجرا را آنچه گذشته بود براي او گفتم . او دستور داد فوراً دكتر بياورند . به ساعت نكشيد دكتري آوردند . دكتر معاينه كامل كرد . ژنرال گفت : دكتر ، او بايد مداوا شود . دكتر گفت : او را بايد به بيمارستان برسانيد تا چرك خونهاي بدنش را تخليه كنند . ژنرال گفت : او را به بيمارستان اعزام كنيد . او الان اسير جنگي است كه در چنگال ما گرفتار است . در در هيچ جاي دنيا با اسير چنين رفتاري نمي شود كه با او شده است .
پاسياد پسر خاك
نويسنده: محمد قبادي
ناشر: دفتر ادبيات انقلاب اسلامي حوزه هنري
شمارگان: 2500 نسخه
تاريخ نشر: زمستان 1388
پاسياد پسر خاك؛ چهل و يكمين كتاب از مجموعه آثار تحقيقي دفتر ادبيات انقلاب اسلامي، در دو فصل پيش از انقلاب و پس از انقلاب تدوين شده و محمد قبادي، در فصل اول به پيشينه خانوادگي، تولد، تحصيل و فعاليت سياسي و آشنايي ابوترابي فرد با شهيد سيدعلي اندرزگو پرداخته است. فصل دوم اين اثر، شرح فعاليت هاي سيدعلي اكبر ابوترابي در كميته استقبال از امام خميني(ره) و دوران دفاع مقدس و احوال وي در دوران اسارت در زندان هاي ارتش متجاوز صدام را در بر دارد. نويسنده معتقد است «پاسياد پسر خاك» كتابي است كه در قالبي پژوهشي شرح زندگي و مبارزه سيدعلي اكبر ابوترابي فرد را روايت مي كند. نويسنده در اين كتاب سعي داشته نگاهي جامع به زندگي اين مبارز انقلابي از دوران كودكي تا وفات داشته باشد. اين كتاب ماحصل ساعتها گفتگو با افراد مختلفي است كه در دوره هاي مختلف به نوعي با سيدعلي اكبر ترابي فرد آشنا و در ارتباط بوده اند.وي همچنين كلمه پاسياد در عنوان اين كتاب را به معناي پاسداشت مي داند. در انتهاي كتاب ياد شده منابع، فهرست اعلام، عكس ها و اسنادي منتشر نشده از حجت الاسلام سيدعلي اكبر ابوترابي فرد آورده شده است. «پاسياد پسر خاك» از توليدات واحد تاريخ شفاهي دفتر ادبيات انقلاب اسلامي حوزه هنري است كه چاپ نخست آن در قطع رقعي و 444 صفحه و با شمارگان 2500 نسخه و بهاي 6800 تومان نسخه منتشر شده است.
نويسنده و ناشر: حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي
تاريخ نشر:1375
شمارگان:3300 نسخه
قيمت: 1300 تومان
«از تربت كربلا» مجموعه سخنان مرحوم سيد علي اكبر ابوترابي در زمان اسارت در اردوگاههاي رژيم بعثي عراق در دوران جنگ تحميلي است . اين سخنرانيها كه به مناسبتهاي مختلف در ميان آزادگان سرافراز دفاع مقدس صورت پذيرفته است ، گذران سالهاي سخت اسارت را بر آنان هموار مي نمود و به آنان استقامت و آگاهي مي بخشيد . موضوعات غالب سخنراني ها، بحث پيرامون ولايت علوي وشعائر اسلامي است . اين كتاب در 675 صفحه به شمارگان 3300 نسخه به همت حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي منتشر شده است. بخشي از سخنان مرحوم سيد علي اكبر ابوترابي در كتاب از تربت كربلا را مي خوانيم: خداوند به آبروي محمد شما را ياري و با همت بلند و ارداه جدي ، در سايه بندگي حق بنده اي وظيفه شناس بوده و از فريب و مكر دنيا در امان باشيد ! و ضمن برخورداري از زندگاني سلامت و سلامتي از دنيا در پيشگاه ذات احديت و ائمه معصومين بهره مند! هر كسي در دنيا هدفي دارد و براي رسيدن به آن هدف مورد نظر خودش تلاش مي كند. طبيعتاً انسان هدف هايي را تعقيب مي كند كه در زير و سايه رسيدن به آن هدف ها، زندگاني انسان تامين بشود . و از رسيدن در رفاه ، در زندگي و رسيدن به مال و منال و جاه و مقامي است در زندگي دنيا ، معمولاً هدف هايي را كه انسان تعقيب مي كند ، هدف هايي است كه اينها را در بر دارد ، و سعادت و عزت خودش را در اينها مي بيند . يا دنبال مال دنيا تلاش مي كند . يا در رسيدن دنبال مقام معنوي . جر اين نيست ! متاسفانه به آنكه نمي رسد هيچ ، بلكه به يقين وجدان خودش هم در راه رسيدن به اينها - چون هدف رسيدن به اينها است - وجدان خودش را هم زير پا مي گذارد . و در نتيجه با سعي و تلاشي كه در زندگي دارد ، هم از نرسيدن به اين هدف ها در زندگي رنج مي برد ، و هم از عذاب وجدان در عذاب است .
اشك پروانه ها
نويسنده : بيژن كياني موضوع: سيد آزادگان در اشعار شعرا
ناشر: موسسه فرهنگي پيام آزادگان
تاريخ نشر:1384
شمارگان:2200 نسخه
قيمت: 2500 تومان
«اشك پروانه ها» حاوي اشعاري در وصف سيد آزادگان است كه غالبا توسط شعراي آزاده سروده شده است. اشعارو اوصاف آن انسان وارسته كه زندگي اش را وقف خدمت به دين و بندگان خدا كرد و رفتارش به همه درس كرامت وانسانيت آموخت. اين كتاب به كوشش بيژن كياني گردآوري و تدوين شدو در سال 1384 توسط انتشارات پيام آزادگان به چاپ رسيد. تيراژ آن 2000 نسخه و قيمت آن 2500 تومان مي باشد. برخي از اشعار عبارتند از:«حديث محبت»، «سوگ سنگين»،«سلاله ي نبوي»،«غمخوار احرار»،«ناخداي بحر مواج»،« مرد آفتابي». در بخشي از اين كتاب مي خوانيم: او (ابوترابي) چون خورشيدي بر دل هاي اسيران مظلوم مي تابيد و چون ستاره ي درخشاني ، هدف و راه را به آنان نشان مي داد و چون ابري فياض، اميد و ايمان را بر آنان مي باريد . حجه الاسلام و المسلمين ابوترابي «سيد آزادگان » رادمردي از سلسله روحانيت متعهد است كه سراسر عمر پر بركتش به تلاش و مجاهدت در راه تحقق آرمان هاي والاي دين و خدمت به محرومان سپري شد. كسي كه با تمام وجود شيفته امام راحل و مقام معظم رهبري بود و تا واپسين روزهاي زندگي بر عهد خود وفادار ماند و در صراط مستقيم ولايت راه سپرد و بر اعتقادات قلبي خود پاي فشرد. در و ديوارهاي بلند زندان هاي مخوف صدام بعثي شاهد پايمردي و حماسه آفريني آن روحاني بزرگ است. كسي كه همه آزادگان به او عشق مي ورزيدند و سخنانش را با جان و دل مي شنيدند و در آن وادي پرخوف و خطر او را راهنماي مشفق و آگاه به خطرات راه مي دانستند
اين شرح بي نهايت
نويسنده : فرزاد جمشيدي
موضوع: مجموعه خاطرات يادگاران دفاع مقدس
ناشر: انتشارات حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي
تاريخ نشر:
1375 شمارگان:3300
نسخه قيمت: 240 تومان
اين كتاب نخستين مجموعه خاطرات رزمندگان ، آزادگان و جانبازان ، در برنامه «شب خاطره» است. «شب خاطره» حديث دلتنگي رزمندگان ظفر فرجام ايام قيام است كه چون جنگل ايثار سوختند اما تن به طوفان ندادند . شب خاطره حكايت زنان و مرداني است كه به هنگامه نبرد ، آن زمان كه صاعقه جنگ، شولاي سبز جنگل را مي سوزاند، كف از آب روان زندگي شستند و بازو به بازوي دريا سپردند . شمشير قيامشان را با سنگ دل دشمن ، صيقل دادند و در عرفات عشق ، ديدگان آلوده بي مشعران را از تبلور گام هايشان خيره ساختند . بخشي از خاطرات از زبان حجه الاسلام و المسلمين ابوترابي در اين شرح بي نهايت را مي خوانيم: 50 نفر بوديم كه ما را از اردوگاه « اماريه 7» به كمپ 1 موصل منتقل كردند . آن شب تنها شبي بودكه در موصل به راحتي و بدون شكنجه خوابيديم . اما از صبح فردا افسران عراقي كه دانسته بودند اين تعداد 50 نفر اسير ايراني بدون ضرب و شتم زنداني گرديده اند ، براي يك شكنجه دسته جمعي خود را آماده كردند . عصر بود كه صداي سوت آمار زده شد . دسته 50 نفري ما به صف ايستاده بودند . چند افسر عراقي از روي ليست نام بچه ها را مي خواندند و بعد از شناساي مختصر : « سب المام !!!» فقط همين يك جمله را مي خواستند. به « امام توهين كنيد تا از شكنجه در امان بمانيد .» پشت سر افسر عراقي چند سرباز كابل به دست به صورت ايستاده به چشم مي خوردند . آن روز يك يك اسرا سختي شلاق را نوش جان كردند؛ اما به رهبر و مقتداي خود توهين ننمودند . آنها روحاني ايراني را بيش از ديگران شكنجه مي كردند . فرياد افسر عراقي در دل اردوگاه پيچيد: هر كدام به او پنج ضربه شلاق بزنيد ! كار تمام نشده بود و باز شلاق بود و شلاق . بدنم يكپارچه خونين شده بود . عراقي ها وحشت كرده بودند . سهم نخستين روز ميهماني اسارت گونه ما از كمپ 1 موصل ، يك شهيد و يك مجروح رو به شهادت بود .
مردان قبيله غيرت
نويسنده : عبدالمجيد رحمانيان
موضوع: مجموعه خاطره هاي معنوي
ناشر: اميد آزادگان
تاريخ نشر:1380
شمارگان:4000 نسخه
قيمت: 400 تومان
«مردان قبيله غيرت» به كوشش عبدالمجيد رحمانيان، شامل خاطره هاي مرحوم حجت الاسلام ابوترابي درباره شهيدسيدعلي اندرزگو است. اين كتاب از سوي انتشارات اميد آزادگان در 80 صفحه و سه گفتار، در 4000 شمارگان منتشر شده است . سيد علي اندرزگو و سيد علي اكبر ابوترابي از مبارزان خستگي ناپذير دوران انقلاب اسلامي بودند كه در سخت ترين شرايط ، با انديشه و بي ريا به جهاد در راه خدا برخاستند و رنج غربت را به جان خريدند و با اخلاص ، خود را وقف خدمت اسلام و مبارزه با طاغوت نمودند . بخشي از خاطرات سيد آزادگان در مورد شهيد سيد علي اندرزگو را مي خوانيم: زمينه آشنايي ام با آقا سيد علي اندرزگو ، از منزل برادري به نام « آقا باقر نجار » در تهران آغار شد . بعد از اينكه مرحوم سيد علي اندرزگو ، معروف به « شيخ عباس » برنامه ترور منصور را طرح كرد و در كنار آقاي اماني و شهيد بخارايي و عده ديگر از برادران موتلفه تصميم گرفتند كه در راه عملي نمودن خواسته هاي رهبر انقلاب، مسلحانه با دشمن مبارزه كنند. اولين كسي كه قسم ياد مي كند كه تا آخرين لحظات حيات ،فعالانه خواهد كوشيد و اسلحه را هرگز به زمين نخواهد گذاشت ، شهيد ما ، مرحوم آقاي اندرزگو بود...
مهر نگاه اولياء
نويسنده : عبدالمجيد رحمانيان
موضوع: خاطره هاي معنوي
ناشر: اميد آزادگان
تاريخ نشر:1379
شمارگان:3000
نسخه قيمت: 450 تومان
سيد روح بلندي داشت و با آسمان در تماس بود. از اين رو بلاهاي زميني اهل دنيا را كوچك مي پنداشت. آنگاه كه توان ها به صفر مي رسيد ، او در اوج توانايي بود و هرگاه اندوه و غم بر جسم و جان اسرا غالب مي شد، او منبع نشاط و شادابي بود . در اوج فشار تبليغاتي حاكم بر اردوگاه، سيد با گفتار و رفتار خويش ، يك تنه در برابر دشمن مي ايستاد و پرتو اميد را بر دلهاي غمبار دوستان مي افشاند . در گرماي ظهر تابستاني كه عراقي ها سيد را از ميان ما جدا كردند و براي شكنجه و آزار به اتاق خود بردند ، آنگاه كه فرمانده كينه توز عراقي ضربات كابل را پي در پي بر پيكر نحيف او وارد مي آورد ، در سكوت وحشت انگيز اسارتگاه ، در گرماي ظهر آتشين و غمبار بيابان هاي استان صلاح الدين، تنها يك نواي حزن و حماسي به گوش مي رسيد كه مي گفت : «يا زهرا ! يا زهرا !» . در حالي كه اسرا منتظر، آرام ، قطرات اشك را پنهاني بر گونه هاي خويش سرازير مي كردند ، او با لبخندي آميخته با سلام ، به آسايشگاه وارد شد . گام ها را با آرامش بر زمين نهاد. مصمم و جدي بر جاي خويش آرام گرفت . جانماز كوچكش را بر زمين گسترانيد و با خلوص و راستي ، معراج روح را با اولين الله و اكبر نماز آغاز نمود . او ذكر الهي زمزمه مي كرد و اسرا ، هماهنگ ، آواي دروني خويش را با مهر و وفا سر مي دادند . « بوتراب آن پرتو اميدها ، بوتراب آن هديه پاك خدا » .
منشور پاكي و خدمتگذاري(دو جلدي)
نویسنده: عبدالمجيد رحمانيان
ناشر : اميد آذادگان
نوبت چاپ : اول 1383
شمارگان : 3200 نسخه
منشور پاكي و خدمتگزاري، پيامها و سخنراني هاي راهگشاي سيد آزادگان در اسارتگاههاي عراق است. نگارنده اين مجموعه ي دو جلدي را بر اساس مطالب اردوگاه ها به چهار فصل تقسيم كرده : «اردوگاه موصل 4 ( 3 قديم)» ، «اردوگاه موصل2» و « اردوگاه تكريت 5». در جلد نخست و مجموعه پيام ها و سخنراني هاي سيد آزادگان را در «اردوگاه تكريت 17» در جلد دوم كتاب گنجانده شده است. در پايان جلد دوم هم بخش هايي از زندگينامه وي درج شده است. « منشور پاكي و خدمتگزاري» مزين به تصاوير آن عبد خدا نيز مي باشد. فصل هاي كتاب « منشور پاكي و خدمتگزاري» با سخنان روشنگرانه پيرو مرشد آزادگان كه در مقاطع مختلف بيان شده، حاوي نكات ارزشمندي ست كه از روح بلند و آسماني آن انسان وارسته حكايت مي كند.
آن يار آسماني
نويسنده : عبدالمجيد رحمانيان
موضوع: مجموعه خاطره هاي معنوي
ناشر: انتشارات پيام آزادگان
تاريخ نشر:1386
شمارگان:2000 نسخه
قيمت: 1450 تومان
«آن يار آسماني» به كوشش عبدالمجيد رحمانيان در سه گفتار و مشتمل 22 خاطره خواندني از زبان مرحوم حجت الاسلام ابوترابي ست كه در سال 1386 توسط انتشارات پيام آزادگان به چاپ رسيده است. در مقدمه كتاب مي خوانيم: مبارزان عارف، حجت الاسلام و المسلمين سيد علي اندرزگو و حجت الاسلام و المسلمين سيد علي اكبر ابوترابي، مبارزاني خستگي ناپذير بودند كه در سخت ترين شرايط، با انديشه اي عميق و عملي و بي ريا به جهاد در راه خدا برخاستند و رنج و دربه دري را به جان خريدند و با اخلاص،تمام عمر خود را وقف خدمت به اسلام و مردم و ترويج معنويت و مبارزه با طاغوت نمودند . بخش كوتاهي از گفتار سيد آزادگان كه در متن كتاب بصورت مشروح آمده است: مرحوم شهيد آقاي اندرزگو ، معروف به آشيخ عباس ، براي تهيه اسلحه ، زياد به منطقه جنوب مسافرت مي كرد . خودشان نقل مي كرد :«در يك سفري كه ابتدا با كسي آشنايي پيدا كرده بوديم و بنا بود ايشان در تهيه اسلحه با ما همكاري بكند در مسيري مي آمديم . ژاندارمري جلوي ماشين ها را گرفت و بازرسي مي كرد . من ديدم كه او خيلي ناراحت است و مي گويد : به اين صورت شديد كه كنترل مي كنند ما چطور مي توانيم با اسلحه عبور كنيم؟ من در حالي كه اسلحه داشتم به او گفتم : ما اگر خودمان را نبازيم و توكل به پروردگار عالم داشته باشيم و اگر مقداري مراقبت هاي لازم را بكنيم ، گير نمي افتيم . براي نمونه ، من اسلحه دارم و با پاي خودم در ژاندارمري مي روم. از ماشين پياده شدم، در حالي كه با اسلحه بودم.اسم رئيس پاسگاه را سوال كردم. بعد رفتم داخل و به اسم، او را صدا زدم . نشستم و با هم مفصل صحبت كرديم و من حتي به عنوان يك عضو وابسته به ساواك كه براي بعضي از تحقيقات به اينجا رفت و آمد مي كند ، خودم را به رئيس پاسگاه معرفي كردم . وقتي كه من اين صحبت ها را با رئيس پاسگاه مي كردم ، در حالي كه اسلحه به كمرم بود ، آن رفيق ما روحيه ي خودش را باخته بود و من اين ناراحتي را در قيافه او مي ديدم ؛ اما من هيچ گونه ضعف و ترس و دلهره اي به خودم راه نمي دادم.» ايشان يك چنين قلب آرام و روح مطمئن بود و رمز موفقيت هايش هم همين بود.
شبي با صداي زنجره
نويسنده : مسلم ناصري
موضوع: مجموعه خاطره
ناشر: انتشارات پيام آزادگان
تاريخ نشر:1386
شمارگان:2000 نسخه
قيمت: 1200 تومان
«شبي با صداي زنجره» مجموعه خاطرات مرحوم سيد علي اكبر ابوترابي در زمان اسارت در اردوگاه هاي رژيم بعثي عراق در دوران جنگ تحميلي است. اين كتاب 9 خاطره به صورت داستان است. اين كتاب در 99 صفحه به شمارگان 2000 نسخه به همت انتشارات پيام آزادگان منتشر شده است. بخشي از خاطرات مرحوم سيد علي اكبر ابوترابي در كتاب شبي با صداي زنجره را مي خوانيم: ابر كه هلال ماه را پوشاند ، دكتر آخرين سفارش را كرد . - نجات سوسنگرد از دست دشمن به موفقيت امشب شما بستگي دارد . بعد بلم لغزيد روي آب سرد. سه نفر بودند . سيد و دو چريك ديگر. گويي حرف هاي دكتر چمران در نسيم امتداد داشت . پاروها به نرمي آب را مي شكافت و بلم در دل تاريكي پيش مي رفت . سوز سردي مي وزيد و موج هاي كوتاه و نرم بدنه ي بلم را نوازش مي كرد و گاه شتك مي زد توي بلم. آبي كه سرازير شده بود به دشت، كانالي ساخته بود به عرض صدمتر. اين فكر دكتر چمران بود . تانك هاي دشمن فرورفته بودند در گل . كانالي طولاني به عرض صدمتر . سيد نگاهي به ساعتش كرد.27 دقيقه به 2 بود . ثانيه شمار شب نما به سرعت مي چرخيد . دستش را توي آب فروبرد . دلش تسلي يافت . فكر كرد : « شنا توي اين هوا چه كيفي دارد.» فقط او مي توانست عرض كانال را به راحتي شنا كند . نيمه هاي راه بودند كه با چفيه صورتش را پوشاند . باد گزنده اي مي وزيد . پارو را گرفت و گفت: «بچه ها، خيلي مواظب باشيد.آخرين شب است.
مهاجران ملكوت
نويسنده : عبدالمجيد رحمانيان
موضوع: مجموعه خاطره هاي معنوي
ناشر: انتشارات پيام آزادگان
تاريخ نشر:1386
شمارگان:2000 نسخه
قيمت: 1500 تومان
«مهاجران ملكوت» مجموعه خاطرات معنوي است كه «حجت الاسلام و المسلمين سيد علي اكبر ابوترابي» با زبان شيرين و كلمات جذابش بيان كرده است . اين كتاب به كوشش عبدالمجيدرحمانيان گردآوري و تدوين شده و در سال 1386توسط انتشارات پيام آزادگان در 2000 نسخه منتشر شده است. برخي از عناوين عبارتند از:«آغاز يك سخن»، «سيد محمد امامزاده بزرگوار»،«كراماتي از جد مادري ما»،«فدائيان اسلام»،«يادي از شهيد آيت الله فومني»،« شهيد آيت الله سعيدي». در بخشي از خاطرات حجت الاسلام ابوترابي مي خوانيم: اوايل سال 62 در اردوگاه شماره 4 موصل، در آسايشگاه 3بوديم. سيدي بزرگوار به نام آقاي ساجدي ، از پاسداران نورآباد ممسني كه حدوداً چهل سال داشت نيز در آن آسايشگاه بود. آن روزها فشار عراقي ها بر اردوگاه ، خيلي زياد بود . آنها هر لحظه به دنبال بهانه مي گشتند تا برادران ما را مورد اذيت و آزار قرار دهند . كتك هاي دسته جمعي نيز ، هر از چندگاهي وجود داشت . يكي از شبها ، نزديكي هاي سحر ، آقاي ساجدي با چشماني گريان به سراغ من آمد . او پس از اينكه مقداري اشك ريخت ، گفت : « الان خوابي ديدم كه مي خواهم براي شما تعريف كنم ؛ در عالم خواب به پشت بام آسايشگاه رفتم . ديدم كه در شب تاريك و سرماي زمستان يك انسان بزرگواري در حال قدم زدن است . از همان ابتدا ، به قلبم الهام شد كه او آقا اميرالمومنين (ع) است . جلو رفتم و سلام كردم و آقا با مهرباني و تبسم جوابم داد . افتادم و دست و پاي ايشان را بوسيدم . پس از اينكه چند لحظه اي در كنار آقابودم، عرض كردم: يا امير المومنين ! در اين سرماي سخت و شب تاريك در اينجا چه مي كنيد ؟ آقا فرمودند: شما برويد بخوابيد ! از روزي كه شما را اسير كردند، من شما را ميهمان خود مي دانم و از شما نگاهباني مي كنم. با شنيدن اين جمله ، گريه ام گرفت و از خواب بيدار شدم.
نويسنده:صفر عبدالملكي
موضوع: خاطره هاي معنوي
ناشر: اميد آزادگان
تاريخ نشر:1381
شمارگان:3000 نسخه
قيمت: 1500تومان
«نسيمي از بهشت» به كوشش صفر عبدالملكي در 328 صفحه در 3000 شمارگان جلد به همت انتشارات اميد آزادگان منتشر شده است. عناوين اصلي كتاب عبارتند از: «عابران مسير وفا» ، «كميته مشترك»، «معلم انقلابي»،«عاشق صادق»، «از حرم دوست تا حريم يار»،«جان سخت» و «گدايان سامره» منتشر شده است. كتاب حاضر ماجراي سفر وارستگاني است كه براي رسيدن به معبود از هيچ چيز دريغ نكردند و عاشقانه در ميدان حقيقت گام برداشته اند. در بخشي از كتاب مي خوانيم: از خدا مي خواستم تا اينكه فرجي شود يا شفا پيدا كنم. روز سيزدهم دو مامور كشان كشان از راهروي ساختمان مرا بيرون بردند . در يك گوني بزرگ كردند و عقب ماشين انداختند . وسيله حامل ما، راه افتاد . چند ساعت بعد به مكاني به نام عنبر رسيد. دژباني هاي اردوگاه عنبر مرا تحويل گرفتند . در پرونده ام نوشته بود : تا اطلاع ثانوي مداوا ممنوع ! در يك سلول مرا زنداني كردند . جيره غذايي روزي نصف ليوان آب گرم و يك قرص نان خشك بود . نگهبان ها دم در مي گذاشتند و بيني خود را گرفته و در مي رفتند . روز به روز عفونت ها بدتر مي شدند . يك هفته از آمدنم گذشته بود كه هيأتي براي بازرسي از بغداد به آنجا آمدند . بوي عفونت ، گروه بازرس را به طرف سلولم كشيد . چند متري كه رسيدند اعضاي گروه از شدت بوي تعفن عقب نشيني كردند و برگشتند . ژنرالي در ميان آنها بود كه برنگشت. با مسئولين اردوگاه به سلولم آمدند . در باز شد ژنرال و زندانبان مقابل در ايستادند. جز ژنرال همه بيني خود را گرفتند . ژنرال گفت: اسير چه شده ؟ چرا تو را مداوا نكردند ؟ ماجرا را آنچه گذشته بود براي او گفتم . او دستور داد فوراً دكتر بياورند . به ساعت نكشيد دكتري آوردند . دكتر معاينه كامل كرد . ژنرال گفت : دكتر ، او بايد مداوا شود . دكتر گفت : او را بايد به بيمارستان برسانيد تا چرك خونهاي بدنش را تخليه كنند . ژنرال گفت : او را به بيمارستان اعزام كنيد . او الان اسير جنگي است كه در چنگال ما گرفتار است . در در هيچ جاي دنيا با اسير چنين رفتاري نمي شود كه با او شده است .
پاسياد پسر خاك
نويسنده: محمد قبادي
ناشر: دفتر ادبيات انقلاب اسلامي حوزه هنري
شمارگان: 2500 نسخه
تاريخ نشر: زمستان 1388
پاسياد پسر خاك؛ چهل و يكمين كتاب از مجموعه آثار تحقيقي دفتر ادبيات انقلاب اسلامي، در دو فصل پيش از انقلاب و پس از انقلاب تدوين شده و محمد قبادي، در فصل اول به پيشينه خانوادگي، تولد، تحصيل و فعاليت سياسي و آشنايي ابوترابي فرد با شهيد سيدعلي اندرزگو پرداخته است. فصل دوم اين اثر، شرح فعاليت هاي سيدعلي اكبر ابوترابي در كميته استقبال از امام خميني(ره) و دوران دفاع مقدس و احوال وي در دوران اسارت در زندان هاي ارتش متجاوز صدام را در بر دارد. نويسنده معتقد است «پاسياد پسر خاك» كتابي است كه در قالبي پژوهشي شرح زندگي و مبارزه سيدعلي اكبر ابوترابي فرد را روايت مي كند. نويسنده در اين كتاب سعي داشته نگاهي جامع به زندگي اين مبارز انقلابي از دوران كودكي تا وفات داشته باشد. اين كتاب ماحصل ساعتها گفتگو با افراد مختلفي است كه در دوره هاي مختلف به نوعي با سيدعلي اكبر ترابي فرد آشنا و در ارتباط بوده اند.وي همچنين كلمه پاسياد در عنوان اين كتاب را به معناي پاسداشت مي داند. در انتهاي كتاب ياد شده منابع، فهرست اعلام، عكس ها و اسنادي منتشر نشده از حجت الاسلام سيدعلي اكبر ابوترابي فرد آورده شده است. «پاسياد پسر خاك» از توليدات واحد تاريخ شفاهي دفتر ادبيات انقلاب اسلامي حوزه هنري است كه چاپ نخست آن در قطع رقعي و 444 صفحه و با شمارگان 2500 نسخه و بهاي 6800 تومان نسخه منتشر شده است.
نظر شما
