داستان هايي كوتاه براي نوجوانان

به گزارش خبرگزاري نويد شاهد، سه گانه داستان هاي پايداري هادي غلام دوست با عنوان هاي " اگر بابا بيايد"، " آن روزها "، " گزل" از سوي انتشارات مهدي رضايي در سال 90 منتشر شد.

هادي غلام دوست نويسنده اي است كه خلق و خوي روستايي، انس و الفتش با ادبيات عاميانه نواحي ايران و نگاه كاوشگر و منتقدانه اش او را از آفت اسم ها و دنباله روي از سبك و شيوه هاي نوظهور در پهنه اي از ادبيات امروز، دور نگه داشته است.

خلوت گزيني، بي علاقگي به حضور يافتن در محافل و مجالس و رنج تكه فلزها و سمومي كه ارتش صدام حسين به او هديه داده است، شرايطي فراهم كرد تا كمتر به چشم آيد، ولي به جرات مي توان ادعا كرد كه به اعتبار حجم ارزشمند آثار منتشر شده و منتشر نشده اش و به اعتبار زبان و نگاهي كه در همين آثار ارائه داده، شاخص ترين داستان نويس امروز گيلان است.

داستان هاي هادي غلام دوست كاملا رنگ و بوي فرهنگ و طبيعت اين مرز و بوم را دارد. آشنايي نويسنده با زيبايي هاي منطقه به گونه اي است كه آدمي را به گونه اي باور نكردني در فضاي مناظر محيط رها مي كند تا خواننده در فضاي مهگون و خيال انگيزش غوطه ور شود، نه اين كه فقط او را به خواندن توصيفي بي جان وا دارد.

از سوي ديگر اشراف جاندار و زنده نويسنده به باور ها و فولكلور اين ناحيه نويدي است بر اين كه شايد ادبيات اين خطه كه رگه هايي از فرهنگ ايران باستان را در ضمير خود نگه داشته و در ساير نقاط ايران تحت تاثير فرهنگ هاي حاكم مغفول مانده است، از مرگ حتمي نجات يابد. باورهايي كه پس از غبار قرون هنوز مي تواند دل متحد يك ملت را بلرزاند و آنها را در توفاني ترين لحظات زندگي در امان دارد. دكتر صفا مي گويد: «سالي كه مغولان خاك ايران را با خون آبياري كردند، ايرانيان نوروز را جشن گرفتند. اين جشن معني دار نشان ادامه زندگي يك ملت است، يعني كه ما نمرده ايم.»
مراسمي مثل نوروز، شب چله و چهارشنبه سوري كه شايد ظاهرا ساده و خرافي به نظر برسند، مي توانند در لحظاتي حساس رگ اتحاد يك ملت را بجوشانند و يك مرگ را تبديل به زندگي كنند.

هادي غلام دوست در گستره روايت ها و افسانه ها حتي نقش خود را نه صرفا به عنوان يك رمان نويس، بلكه فراتر از آن تا حد يك محقق و پژوهشگر فرهنگي كه به ثبت و ضبط افسانه ها و روايات و اعتقادات مردم مي پردازد، ارتقا داده و براستي كه خواندن اين رمان چقدر براي جامعه شناسان و مردم شناسان نيز لازم و ضروري است تا به عمق روابط و پيچيدگي هاي زندگي مردم اين منطقه به درستي پي ببرند. هادي غلام دوست، شيفته مردمش است. اگر نبود، محال بود بتواند اين گونه ظريف و صريح به تمامي گوشه هاي زندگي اين مردم سر بزند.

نثر روان غلام دوست كه طي بيش از 2 دهه تمرين و نگارش رمان هاي بلندي چون «سفر تنهايي» و «دسته گلي براي ماه زر» ساخته و پرداخته و جلا خورده است، ويژگي درخور توجهي است كه افسانه هاي افشار را از قالب يك اثر پژوهشي متعارف بيرون آورده و در سطحي قرار داده است كه براي هر خواننده اي دلنشين است.

اينك كتاب هاي نو" اگر بابا بيايد"، " آن روزها "، " گزل" ، به شكل داستان هايي از فرهنگ ايثار و پايداري براي گروه سني نوجوان با فرمت جلد كاغذي نوشته شده است.

داستان" اگر بابا بيايد" در 62 صفحه در مورد پسري به نام آرش است كه منتظر باباي رزمنده اش است. پدر آرش به جبهه رفته و اسير شده، او منتظر باباست و براي او درد دل مي كند. پدر شبي به خواب او مي آيد و آرش را با اسبي سفيد به آسمان ها مي برد.

غلام دوست در داستان "آن روزها" كه در 83 صفحه منتشر شده است داستاني از يكي از خانواده هاي خرمشهري نقل مي كند، خالد با خانواده اش در روستايي در نزديكي هاي خرمشهر زندگي مي كند، خرمايي سگ باوفاي اوست. زندگي روستايي آن ها در گذر است تا اينكه جنگ آغاز مي شود....

"گزل" در 64 صفحه داستان فردي به نام قند علي است. قندعلي به خاطر وضعيت جسمانيش در خانه حبس است تا اينكه برادرش كبكي را براي او به خانه مي آورد.

گفتني است، هادي غلام دوست، متولد 1340 لاهيجان است. هادي غلام دوست را بسياري،بومي نويس مي دانند كه بيش ازيك دهه، پاره اي ازداستانهاي كوتاهش به زبان محلي جايگاه ويژه اي درنشريه ي معتبرگيله واداشته است.
از او تاكنون چندين اثر منتشر شده است كه از آن جمله مي توان به مجموعه داستان "دلواپسي "(1379)، "زخم" (نشر نشانه، 1380)، مجموعه داستان "چتر قرمز" (نشر گفتمان، 1384)، رمان "سفر تنهايي" (نشر نگاه، 1386) و رمان "غازهاي وحشي" (انتشارات نگاه، 1388) اشاره كرد. وي با چاپ قصه هاي گيلكي در مجله گيله وا، به دوستداران ادبيات ايران معرفي شد. از اين نويسنده، كتاب هاي زير آماده چاپ است: فرهنگ مردم افشار، افسانه هاي گيلان (مجموعه افسانه)، دسته گلي براي ماه زر (رمان) و بالشي از خاك (رمان).

انتهاي پيام/م