همرزم شهید "غفور رضوی" نقل می کند: « آن زمان که دشمن به این آب و خاک حمله کرد، غفور به ندای رهبر لبیک گفت و برای دفاع از این آب و خاک راهی جبهه های حق شد تا جانش را با خدای خود معامله کند.» در ادمه متن کامل این خاطره جذاب را در نوید شاهد گلستان بخوانید.
به گزارش نوید شاهد گلستان؛ شهید غفور رضوی، شانزدهم تیر 1340 در شهرستان بندرترکمن به دنیا آمد. پدرش عیسی، نانوا بود و مادرش مریم نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. هفتم اردیبهشت 1366 با سمت تک تیرانداز در سلیمانیه عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شکم، شهید شد. مزار وی در گلزار شهدای بهشت فاطمه زادگاهش واقع است.


معامله با خدا

خاطره ای به نقل از دوست و همرزم شهید رضوی

شهید رضوی در راستای دفاع از آب و خاک و سرزمین خویش به ندای رهبر معظم انقلاب لبیک گفت و در این راه از نثار جان خویش نترسید و معامله با خدای متعال را برگزید تا در ردیف مجاهدان راه خدا قرار گیرد. 
او فردی دلسوز و مهربان و صمیمی بود که علاقه داشت تا به همه کمک کند. هرگز تاب دیدن ناراحتی هیچ کس را نداشت. او علی رغم سن کمش و با اینکه نوجوانی بیش نبود تشخیص داد که در زمانی که دشمن به مرزهای این مملکت هجوم آورده است و همه مسئولیت دفاع را بر عهده دارند او از این مسئولیت فرار نکرد و بسیج را به عنوان تشکیلاتی در خدمت به اسلام و انقلاب برگزید تا افتخار بسیجی بودن برای همیشه نصیبش گردد. تمام مالکیت او از زندگی ساک دستی بود که در آن یک دست لباس خاکی بسیجی، دو پیراهن ، یک شلواریک جانماز کوچک، یک تسبیح و لوازم شخصی اش بود. خوش به حالش که چه سبکبار به سویی خداوند پر گشود.

منبع معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید گلستان/ پرنده فرهنگی شهدا




برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده