نامه خواندنی شهید «علی اصغر مسلمی»؛
نخوابيم صبح‌ها مثل سنگ بي‌دل، تازه سنگ هم براي خودش عظمت را خدا يادآور است زيرا وقتي نور حق به او تجلي كند، پودر و نابود خواهد شد. ليكن جسم ما از مطيع امر حق است. لكن دل است كه بايد با قرآن و سحر خيزي و به مرور پاكي جان، او مطيع امر حق گردد.

دل است که باید نور حق در او تجلی کند

نوید شاهد البرز؛ شهید علی‌اصغر مسلمي، دوم فروردين 1339، در شهرستان تهران ديده به جهان گشود. پدرش علي‌جان و مادرش خانم تاج نام داشت. تا پايان دوره متوسطه درس خواند و ديپلم گرفت. سال 1359 ازدواج كرد و صاحب دو پسر شد. وی‌ در جایگاه پاسدار در جبهه حضور یافت. بيست و ششم ارديبهشت 1367، در ماووت عراق با اصابت تركش به شهادت رسيد. مزار وي در امامزاده طاهر شهرستان كرج قرار دارد. برادرش غلامرضا نيز شهيد شده است.

نامه ای‌از شهید علی‌اصغر مسلمی‌در خطاب به همسرش به یادگار مانده است که در ادامه مطلب می‌آوریم.

سلام جاري‌ترين‌ها در جانمان كه از شدت حضورش غافليم. بي‌امداد او هيچ نيست. خدايا، ما را از بي‌كسان قرار مده. خودت را به ما بشناسان، به‌وسيله خودت، تا آرام شويم. سلام خدمت خانم گرامي! گفتم: شايد از دوري بنده گناه‌كار رنج مي‌بري. خدا به تو توفيق بدهد كه از دوري معشوق فردا رنج نبري كه علي (ع) در دعاي كميل مي گويد: خدايا، به فرض آتش را تحمل كنم كه نمي توانم، دوري تو را چه كنم. حال ببين چقدر ما پرتيم خدا تو را و مرا توفيق بدهد و همه را که دوستند. حسين جان، حال ما را نمي پرسي؟! خر خودت را سوار شده اي، نمي‌گويي: «در راه مانده اي هم هست.»، از ما هم غافل مباش. دست هم به سر و روي ما بكش. درست است؛ ما از شما دوريم، دلمان نزديك شما است و از شما جدا نمي شود. ما كوچك و محتاج دعا و صحبت‌هاي شما مي‌‌باشيم، از جاي ما محسن را ببوسيد. سلام مرا خدمت همه برسانيد. بالاخص حميد اقا و آقاي احمدي و قمر خانم و جملگي همراهان بهروز سيروس مهران بهمن درس و فراگيري قرآن و ديگر هيچ مرضيه خانم و شهين خانم و .. نخوابيم صبح‌ها مثل سنگ بي‌دل، تازه سنگ هم براي خودش عظمت را خدا يادآور است زيرا وقتي نور حق به او تجلي كند، پودر و نابود خواهد شد. ليكن جسم ما از مطيع امر حق است. لكن دل است كه بايد با قرآن و سحر خيزي و به مرور پاكي جان، او مطيع امر حق گردد. نفس را اين را از بابت اين گفتم كه شما فردا مي‌خواهيد دامان مهر بگشاييد، اگر در دامان قرآن نباشيد؛ ارتباط با نور و صاحب همه چير باشد و گرنه در دامان چه خواهد بود.

سلام مرا به دائي هاشم و خاله و پسر هاي عزيزان ايشان و دائي‌ها و خانواده و فرزندان عزيز ايشان برسانيد. اميد است اگر قسمت ما شد ما به‌زودي شما عزيزان را از نزديك ببينم شكر حق به جاي آوريم و مصمم‌تر صبر و پيروزي را پاس بداريم.

پيروز باشيد و سربلند

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده