نگاهی به زندگی و کلام شهید دانش آموز«سید رضا پرپینچی»؛
چون ما مسئولیم و اسلام امانت است ما تا اخرین نفس در راه اسلام دفاع می کنیم و تا اخرین نفس و تا اخرین فشنگ از وطن خویش دفاع می کنیم و از ابرویمان دفاع خواهیم کرد.
تا آخرین نفس از وطن خویش دفاع می کنم

نویدشاهدالبرز؛ «شهید سید رضا پرپینچی» در شهرستان کرج در سال ، 1347، در یک خانواده مذهبی و مقدس متولد شد. وی در دوران کودکی تحت تعالیم انسان ساز اسلام از سوی پدر و مادر متعهد خویش قرار گرفت و راه و رسم زندگی اموخت. در سن هفت سالگی به دبستان رفت و پس از اخذ مدرک پایه پنجم ابتدایی در مدرسه راهنمایی ثبت نام کرد اما از این زمان بود که حال و هوای جبهه و عشق بسیجی دردل وی رسوخ کرد و هرروز شوق وی به اسلام و انقلاب بیشتر و عمیق تر می شد.

او نوجوانی ساده و نجیبی بود و در گفتار و رفتارش صداقت و صفا بود و ایمان و تقوا درهمه حال سرلوحه کارش بود و در انجام فرائض دینی از زمانی که هنوز بر وی واجب نبود بسیار دقت می کرد و سعی بسیار در حضور قلبی در محضر پروردگار داشت و ادعیه مختلف را با علاقه و حضور عجیبی می خواند و همواره به یاد خدا بود و این همه از نوجوانی با این سن به نظر می رسد مگر ان نظر کرده درگاه حق باشد.

در سالهای جنگ تحمیلی با مشاهده حملات بی امان دشمن زخم خورده از هر سو به نهال نو بار انقلاب و به ویژه تجاوزات عراق او نیز همچون نوجوانان و جوانان غیرتمند دیگر این سرزمین پای در رکاب اقتدار نمود و به قلب دشمن تاخت تا امان از انان بستاند واز دین و میهن خویش حمایت کند.

در تاریخ چهاردهم شهریور ماه 1362، در صف بسیجیان جان بر کف ثارالله به مناطق جنوبی کشور حضور یافت و مبارزه کرد و اگر چه حضور سبزش بسیار کوتاه بود اما مشت محکمی بود بر پوزه خام خیالان سلطه طلب که از هیبت بزرگمردان این سرزمین بی خبر بودند.

در روز سیزدهم آبان ماه سال 62، در منطقه «پنجوین» در عملیات «والفجر چهار» به افتخار شهادت نائل شد و روح بلندش در اوج سنین نوجوانی به جوانان بهشت پیوست. تربت پاکش در گلزار شهدای «پنجوین» نمادی از ایثار و شهادت در راه وطن است.


وصیت نامه شهید «سیدرضا پرپینچی» را در ادامه می خوانید:


به درستی که ان کسانی که ایمان اوردند و هجرت کردند و جهاد کردند در راه خدا با جان و مالشان اجر عظیمی نزد خداوند دارند و انها رستگاربه نام انکه هستیم از اوست به نام انکه جانم از اوست مالم از اوست قدمم برای اوست نفسم برای اوست و همه کارم از اوست .

با درود بی پایان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) و ولی فقیه عالی قدر حضرت ایت الله منتظری و درود به روان پاک شهیدان انقلاب اسلامی ایران و سلام بربرادران و خواهران مسلمان ایران و سلام بر پاسداران تاریخ اسلام همیشه بسیار ورقهایی که طی کرده است و در هر ورقی از تاریخ اسلام که با خون شهید و ایثارگری همراه بوده است و این تارخ را می پیموده و در تاریخ 1400 سال را طی نموده و تا اکنون به امانت نهاده و با امام زمان (عج) و رهبر کبیر انقلاب اسلامی هدیه نمود و این ماییم که باید از این انقلاب پیروی و دنبال رو باشیم و هیچ دینی مورد پسند خداوند نیست به غیر از اسلام و ماباید ان را پاسداری نماییم و باخون خود جز دستاوردهای ان ها دفاع نماییم تا این که به یاری خداوند ان را طبق گفته امام ان را به صاحب اصلیش بدهیم.

چون ما مسئولیم و اسلام امانت است ما تا اخرین نفس در راه اسلام دفاع می کنیم و تا اخرین نفس و تا اخرین فشنگ از وطن خویش دفاع می کنیم و از ابرویمان دفاع خواهیم کرد .

ای برادران و خواهران دنیا این قدر ناچیز است که خداوند دنیا را برای عذاب کافران بر پاداشته مومنان قرار نداده است و طبقه گفته حضرت رسول اله ص دنیا مزرعه ای است که در اخرت ا ن را برداشت می کنیم حالا خوب گوش می دهیم و چشم را باز می کنیم و می بینیم که چه محصولی داریم و چه محصولاتی برداشت می کنیم و در جای دیگر می فرماید دنیا مثل مردار می ماند .

این وصیت نامه من است که اگر شهید شوم راه من را ادامه دهید و نگذارید که منافقین بخواهند از خون این شهیدان سواستفاده کنند و به این منافقین می گوییم ایا وقت ان نیامده است که شما دیگر دست خیانت و جنایت این گونه اعمال را انجام ندهید.

پدر و مادرم درود و سلام بر شما بادرود خدا بر شما که ابراهیم وار فرزند خود را اسماعیل را به فرمان خداوند بزرگ به قربانگاه فرستادید و بدان که فرزندت اسماعیل وار می ایستد و از فرمان خدا سرپیچی نمی کند و مرگ درراه خدا را سعادت می داند .

وای مادرم سلام گرم من برتو که همچون زنی با ایمان با خوشحالی فرزندت را روانه میدان می کردی تا علیه کفار بجنگم و میگفتی که ای کاش فرزندان من در جبهه بود و من به وجود تو افتخار می کنم که مادری از سلاله فاطمه زهرا هستی برادرم راه خدا بهترین و برترین راههاست و باز شما پاینده و کوشنده در این راه باشی و باز به شما می گویم که اگر من برای شما ناراحتی ایجاد کردم مرا ببخشید و امیدوارم شما برادر خوب با هم باشید و از هم جدا نشوید و یکدیگر را دوست باشید تا خداوند شما را دوست بدارد و به ملت ایران به عنوان سفارش به نکات زیر توجه کنید .

1. تقوای الهی داشته باشید و خادم مردم باشید.

2. درباره یتیمان و بی سرپرستان مبادا به انها کمک نکنید.

3. به شما سفارش می کنم تا می توانید قران بخوانید و نماز بپای دارید که نماز ستون دین است و روزه هم بگیرید.

4. درباره جهاد در راه خدا از مال و جان خود گذشته درراه خدا جهادکنید.

5. فقیران و تهیدستان را در زندگانی خود شریک نکنید.

6. کاری که رضای خداوند در ان است انجام دهید و برای انجام ان کوشش زیاد کنید و به سخن کسانیکه مخالف اسلام هستند ترتیب اثر ندهید و من از دست تو انقدر خوشحالم که درروز قیامت از خدا می خواهم که اول شما به بهشت بروی و بعد من اگر لیاقت داشته باشم .

پدر جان! من از دست تو خیلی راضی هستم و دلم می خواهد پیش شما باشم ولی مسئله اسلام مهمتر است ان شااله خداوند توفیق به شما دهد و تو برای خداکار می کنی و هدفت اوست.

7.بامردم به خوش رفتاری کن و اخلاق اسلامی داشته باشید که قران فرموده و رهبرمان می فرماید.

8.امر به معروف و نهی از منکر یادتان نرود و اگر در فکرش نباشید دشمن بر شما مسلط می شود به شما ستم می کند پس کاری نکنید که عذاب الهی بر شما واقع شود.

9. با همدیگر وحدت داشته باشید و با یکدیگر نیکی کنید و از تفرقه بپرهیزید.

10.کاری خیر و سودمند و اجتماعی انجام دهید که خیلی بهتر است .

11. از خدا بترسید که عذاب خدا شدید است و راستی می دانید که چرا خداوند در دنیا به کافران عذاب می دهد.

12. فقط ا ز خدا بترسید لااله الا الله

13.به شما توصیه می کنم از امام جدا نشوید و اطاعت کنید از او که اطاعت از رسول الله است واطاعت از رسول الله اطاعت از خداست .

14.خدا نکند که تسلیم شوید .

15. باز توصیه می کنم عذری نزد خدا پذیرفته نمی شود اگر به امام شما اسیبی برسد و شما جان دربدن داشته باشید و دفاع نکنید در مقابل خدا مسئول هستید.

16. این نکته را زیاد به شما توصیه می کنم خصوصا پدر بزرگوارم که به نزد خانواده های شهدا بروید و پدر و مادر و برادر و خواهر ان شهید را دلداری دهید و به انها روحیه بدهید.

ای پدر و مادر م از شما می خواهم که اگر من شهید شدم و لیاقت داشته باشم انگاه شما برای من مجلس سوگواری نگیرید و لبخند برلب داشته باشید تا خدا قربانی ر ا از شما قبول کند.

از تو پدرم می خواهم که اگر شهید شدم روحبه مردم را بالا ببرید والسلام خداحافظ

سید رضا سی و یکم تیرماه 1362


منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری





برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده