در سالروز شهادت شهید «سید هاشم حسینی» منتشر می شود:
ای برادر و خواهر عزیزم سعی کنید فرزندی تربیت کنید و به جهان بشریت تحویل دهید که دارای دو بال علم و ایمان باشند...
فرزندی به جهان بشریت تحویل دهید که دارای دو بال علم و ایمان باشد

نویدشاهد البرز:

در سال 1342 و در هشتمین روز از ماه خرداد در یکی از روستاهای شهرستان ساوجبلاغ به نام قارپوز آباد در یک خانواده مذهبی فرزندی به دنیا آمد که پدرش او را «سید هاشم» نام نهاد. ایشان او را مانند بقیه فرزندان با انس به انبیاء و اولیاء خدا و قرآن پرورش دادند تا این نور الهی برای همیشه فرا راه زندگی آنان باشد.

شهید سید «هاشم حسینی» دوران طفولیت خود را با ورود به مدرسه «امامی قارپوز آباد» شروع کرد و تا کلاس پنجم را با موفقیت سپری کرد و به کار و اشتغال در حد سن و سالش روی آورد. کم کم که بزرگتر شد و نیرویی در بازوان کوچکش رشد کرد به در کارهای زراعی به پدر کمک می کرد و دوش به دوش آنها به کار می پرداخت. سید «هاشم حسینی» در سن پانزده سالگی در کارخانه فخر ایران استخدام شد و با گذشت یکسال و نیم از کارخانه بیرون آمد و مدت شش ماه در پادگان آبیک به کار سیم کشی مشغول بود و پس از آن به تهران رفته و در خیابان ایرانشهر در یک شرکت ورق کاری (شیروانی ) مشغول به کار شد با بیداری مردم وی نیز فعالیت خود را شروع کرد و قبل از انقلاب ایشان در هیئت صاحب الزمان قریه «قارپوز آباد» با خلوص نیت فعالیت می کرد و به تبلیغات مذهبی می پرداخت و همینطور در راهپیماییها و مجالس سخنرانی و کلاس عقیدتی انجمن اسلامی شرکت فعال داشت.

با تاسیس ارتش 20 میلیونی و تاکید امام بر آن جذب نهاد طیبه بسیج شده و پس از سپری کردن دوره آموزش نظامی عازم ماموریت داوطلبانه فعالیت در سپاه آبیک شد و پس از مدتی فعالیت برای دومین بار پس از بازگشت از جبهه داوطلب عضویت در سپاه شد و پس از گذراندن ضوابط اداری به عضویت سپاه کرج در آمد و به مدت سه ماه در پادگان امام حسین (ع) آموزش دید و پس از آن به ایشان ماموریت دادند در واحد بسیج نظر آباد فعالیت کند.

 در این زمان ایشان به تاریخ بیست و پنج شهریور 1362، ازدواج کرد و پس از یک سال و اندی خدمت در ارگان مقدس سپاه و واحد بسیج ایشان برای چندمین بار بعد از عضویت در سپاه داوطلب اعزام به جبهه شدند که به علت حساس بودن موقعیت ایشان موافقت نمی کردند و بالاخره در تاریخ دهم بهمن 1362، به جبهه اعزام شد و به روز هفتم اسفند 1362، در حمله خیبر جبهه طلاییه به لقاء ا... پیوست و به آرزوی دیرینه خود رسید.

برشی از وصیت نامه شهید « سید هاشم حسینی» را در ادامه مطلب می خوانید که قابل تامل و درس آموز است.


بدانید رمز بقا مسلمین و موفقیت مسلمانان در اطاعت از اوصیاء به حق رسول الله (ص) است.

ای مسلمانان عالم بدانید که تنها ریسمانی که آدمی می تواند به آن متمسک شود و نجات پیدا کند و هرگز پاره شدنی نیست خاندان عصمت و طهارت اهل بیت (ع) است و ای مسلمین عالم خصوصا" شما ای پدران و مادران شهدا و شما ای برادر و خواهر عزیزم سعی کنید فرزندی تربیت کنید و به جهان بشریت تحویل دهید که دارای دو بال علم و ایمان باشند.

خانواده عزیزم گر چه می دانم فقدان من در بین شما تحملش بسیار مشکل است ولی این راهم می دانم شهادتم باعث افتخار شما خواهد بود. بعد از شهادتم کوچه و خانه را سراسر با پرچمهای سبز و قرمز آزین نمایید. نمازهایتان ترک نشود تا آنجائیکه ممکن است در نماز جماعت و نماز جمعه و دعای کمیل و توسل شرکت نمائید. از همه التماس دعا دارم و حلالیت می طلبم و السلام. سید هاشم حسینی. هفدهم مرداد ماه  1362


منبع: پرونده فرهنگي شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنري


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده