در سالروز شهادت جاویدالاثر « رضا ابو الحسنی» منتشر می شود:
خدمت پدر و مادر عزيزم سلام عرض مى كنم؛ اى پدر و مادر بزرگوارم اميدوارم كه صبر پيشه كنيد. همان طور كه ديده بوديد كه اين فرزند حقير شما هميشه در سختى ها «سوره والعصر» را مى خواند. پدرم و مادرم براى پسر حقيرتان گريه نكنيد براى شهيدانى كه گمنام هستند ...
شهید بهمن ماهی با «والعصر» همه را به صبر دعوت کرد


نوید شاهد البرز:

شهيد « رضا ابولحسني» در تاريخ پانزدهم بهمن ماه 1339، در خانواده اي مذهبي و مومن در شهرستان كرج ديده به جهان گشود. پس از سپري كردن دوران كودكي وارد دبستان شد و تحصيلات خود را تا دوم راهنمايي در كرج ادامه داد.

پس از آن به کار و تلاش برای امرار معاش روی آورد و به شغل آزاد پرداخت و کم کم توانست وارد سپاه پاسداران بشود و به عنوان پاسدار در سپاه کرج مشغول فعالیت شد. وی به پیروی از سنت نبوی ازدواج نموده و ثمره این ازدواج نیکو سه فرزند می باشد که يك پسر و دو دختر از او به يادگار مانده است. شهید « رضا ابو الحسنی » در طول حيات پر ثمرش تمام تلاش و سعي خود را مي‌ نمود كه فرزنداني صالح و با ايمان تربيت نمايد و تحويل انقلاب اسلامي دهدكه مثمر ثمر باشند و به تحصيلات خود ادامه دهند.

تااينكه در اوايل جنگ تحميلي بر اثر ضرورت نظام اسلامي در سال 59 و 60 به منطقه جنوب اعزام شد و بارها به صورت دوره های چند ماهه در طول چند سال در جبهه هاي مختلف انجام وظيفه نمود تا اينكه پس از چند سال در تاريخ بیست یکم بهمن ماه 1364، در عمليات والفجر هشت در منطقه عراق (ام الرصاص) بر اثر اصابت گلوله به سر و بدن به فيض شهادت نائل آمد و پيكرش هرگز به وطن رجعت ننمود و هنوز به حراست از مرزهای کشورش ایستادگی می کند.

شهید بهمن ماهی با «والعصر» همه را به صبر دعوت کرد

شهید گرانقدر « رضا ابو الحسنی» در آغاز گاه وصیت نامه خود سوره مبارکه «والعصر » را می آورد و همه رزمندگان اسلام را به استقامت و پایدار و خانواده خود و مردم ایران را به صبر پیشگی دعوت می نماید. او در وصیت خود چنین می نگارد:

بسم الله الرحمن الرحيم

وَ الْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسانَ لَفی خُسْر * إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ

قسم به عصر ( نورانى رسول يا دوران ظهور ولى عصر ) كه انسان همه در خساران و زيان است مگر آنان كه به خدا ايمان آورده نيكوكار شدند و به درستى و راستى و پايدارى يكديگر را سفارش كردند و به حفظ دين و اطاعت حق ترغيب و تشويق كردند. رسول اكرم فرمود: هر كس سوره عصر را بخواند به مقام صبر رسيده و با اهل بهشت محشور مى گردد.

با سلام و درود فراوان بر آقا امام زمان منجى عالم بشريت و نجات بخش مستضعفان در جهان و با سلام بر نايب بر حقش امام خمينى(ره) بت شكن زمان يار مستضعفان و رهبر مسلمانان جهان و با سلام بر شهيدان به خون خفته در جزاير جنوب و در بيابانهاى گرم و سوزان جنوب و در ارتفاعات غرب كشور و با سلام بر اسيران حزب الله كه به دست صداميان اسير هستند كه خداوند هر چه زودتر راه خلاص آنها را فراهم بگرداند.

 با سلام و درود فروان بر خانواده هاى شهدا و اسرا و مجروحين و معلولين جنگ تحميلى كه خداوند به اين عزيزان و خانواده هايشان صبر عطا فرمايد.

خدمت پدر و مادر عزيزم سلام عرض مى كنم؛ اى پدر و مادر بزرگوارم اميدوارم كه صبر پيشه كنيد. همان طور كه ديده بوديد كه اين فرزند حقير شما هميشه در سختى ها «سوره والعصر» را مى خواند. پدرم و مادرم براى پسر حقيرتان گريه نكنيد براى شهيدانى كه گمنام هستند و كسى را ندارند گريه كنيد. به ياد حسين ابن على سيدالشهيد(ع) گريه كنيد. ما كه راه خود را پيدا كرديم و رفتيم شما هم با صبر و استقامت و مقاومت راه ما را ادامه دهيد و با صبر خود مشتى محكم بر دهان هرزه گويان و دشمنان اسلام خواهيد زد .

خدايا! خداوندا! به پدر و مادرم و همسرم و خواهرانم و برادرانم صبرى عظيم عطا فرما.

با سلام خدمت همسر عزيزم كه در خوبى ها و ناخوشى ها شريكم بوده و همانند مادر عزيزم و زمان بسترى بودنم از من پذيرايى كرده ايد و همسر عزيزم گفتگويى چند با شما دارم؛ از اين جانب چند فرزند باقى مانده است، يك پسر به نام «محمد مهدى» و دو دختر به نامهاى «مريم» و «مهديه» و دوست دارم اين فرزندانم را خوب تربيت كرده و محمد مهدى را كه به سنى رسيد به حوزه بفرستيد تا درس طلبگى بخواند. چرا كه اين مملكت نياز به روحانيت مبارز و در خط امام دارد و به فرزندانم بگوييد كه چه به سر پدرتان آمد تا آنها هم از اين مسئله روشن باشند و دوست دارم كه فرزندانم در خط امام باشند و سربازان امام زمان باشند و قرآن را هر چه زودتر فراگيرند.

نگذاريد فرزندانم لقمه حرام از كسى بگيرند. حتما از حقوقم استفاده كنيد و از حقوق پاسداريم به فرزندانم غذا بدهيد چون اين حقوق بركت دار است و فرندانم را به راه خدا هدايت مى كند. خدايا! ترا قسمت مى دهم به مقربين درگاهت مرگ ما را شهادت ما قرار بده.

باسلام خدمت خواهرانم، اى زينب هاى زمانه؛ اميدوارم كه راه زينب كبرى را ادامه دهيد و زندگى زينب كبرى را خوانده ايد اميدوارم كه راه زينب كبرى را ادامه دهيد. چرا كه شما با حركتهاى خود نشان دهنده شهدا هستيد. چرا كه شما خواهران شهيدان و اسرا هستيد. خواهرانم! اگر جز راه حق پيشه كنيد به خدا از شما راضى نيستم دوست دارم در هيئت هاى قرآن شركت كرده و كتاب هاى مذهبى خوانده و در اسلام مردم را ارشاد كرده كه حرفهاى شما مانند صحبتهاى حضرت زينب (ع) است و در دلها اثر مى گذارد.

خدايا! خداوندا! ما را يك لحظه به حال خودمان وامگذار.

با سلام خدمت دوستان عزيزم عزيزان بدانيد كه راهى را كه شهدا مى روند، حق است و امر امام عزيز را اطاعت كنيد و امام را تنها نگذاريد و امام را دعا كنيد. عزيزانم با صبر و استقامت مقاومت كنيد كه پيروز و رستگار خواهيد شد. دوستانم جبهه ها را خالى نگذاريد مسجدها را كه سنگر است حفظ كنيد و راه شهيدان را ادامه دهيد و بدانيد كه ما با چشم باز راه را و همانند عاشقان به الله مى رويم و اميدواريم كه به آرزوى خود برسيم چرا كه پاداشها چنين است. در روز قيامت منتظر ديدن شما دوستانم هستم. دوستان عزيزم؛ سخت كوش باشيد چرا كه خداوند كسانى را كه سختى را بر خود مى خرند دوست مى دارد.

با سلام خدمت فاميلهايم خاله هايم و عموى عزيزم و دايى ام . ای فامیل؛ برادرم رفت به اسارت و مادر و پدرم را تنها گذاشتيد و نديده گرفتيد. تو را به خدا بعد از شهادت اين بنده حقير پدر و مادرم و همسرم را و فرزندانم را تنها نگذاريد. چرا كه هميشه دعاى خير اين جانب بر شما بوده است.

همسرم و خاله عزيزم بدانيد كه اگر مى توانيد فرزندانم را با همسرم پيش مادرم بمانند و در يك جا زندگى كنند مرا خوشحال كرده ايد ولى اگر مشكل است همسرم پيش شما بمانند و فرزندانم را بزرگ كند به همان شكل كه گفته ام به اين جهت اگر پيش پدر و مادرم بمانند خوشحال مى شوم چونكه جاى برادرم وحيد را پر كرده و جاى مرا نيز پر خواهند كرد.

پدرم ،مادرم ،همسرم ،خواهرانم و فاميل عزيزم و دوستانم اگر جسدم اين چند استخوان و گوشت به دست شما نرسيد، نگران نباشيد. چرا كه دوستانم خبر شهادت مرا به شما گفتند برايم ختم بگيريد.

محمد ... بسيار مشكل است و راه زنده ماندن و اينكه جنازه ام به عقب برگرده بسيار مشكل است. مادرم و پدرم و همسرم ، صبر پيشه كنيد كه پيروز ستمكار خواهيد شد. امام حسين هم على اكبر داشت و هم على اصغر داشت و هم زينب كبرى و رقيه داشتند . پس به حال امام حسين سيد شهدا (ع)گريه كنيد. مادرم و پدرم در جلو مردم گريه نكنيد در سر نماز گريه كنيد در پيش مردم خوشحال باشيد چرا كه پسرانتان به راهى رفتند كه باعث افتخار شما و اسلام و مسلمين است.

عاشقان امروز ديگر جلوه ها دارد حسين

هركه از سر حسين آگه بود مجنون شود

دور از درك خلايق ماجرا دارد حسين

گو پريشان را علاج درد تو كربلاست

دردمندان را خدا داند دو دارد حسين

خدايا اگر قرار است ما بميريم مرگ ما را شهادت ما قرار بده .

خدايا ،خدايا، تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار، از عمر ما بگاه و بر عمر رهبر افزا ، ...

و السلام.

وصيت نامه اينجانب رضا ابوالحسنى در تاريخ شانزدهم بهمن ماه 1364، در دهكده ام نوشته شد.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده