بصیرت در وصیت نامه شهیدی از عملیات کربلای پنج

نویدشاهد البرز:

شهید گرانقدر«پرويزاسكندري» درروز شانزده شهريور 1343، در دهستان «كلاك» درخانواده اي مذهبي و از نظر مالي متوسط چشم به جهان گشود. پس ازطي دوران طفوليت دوران ابتدائي و راهنمائي رادر مدرسه شهيد آشتياني گذراند و سپس دردبيرستان به ادامه تحصيل پرداخت. درهمين دوران بودكه رفته,رفته انقلاب اسلامي وارد مرحله جديدي يعني شكوفائي وگستردگي شد. پرويز كه همواره ازشور و ايمان خاصي برخوردار بود ازهمان آغاز سردر راه ايمان خود گذاشت وبراي پيروزي نهضت اسلامي از هيچ كوششي دريغ نمي كرد وي باشركت درتظاهرات خياباني ومبارزات انقلابي مدتي دردبيرستان ترك تحصيل نمودند .شهيد اسكندري پس ازپيروزي انقلاب اسلامي ادامه تحصيل داد وبه دانشگاه راه پيدا نمود اما هيچ گاه سنگرهاي انقلاب اسلامي راخالي نگذاشت و هميشه در فعاليتهاي اسلامي و انقلابي وكارهاي عام المنفعه و امورخيريه شركت مي كرد و اين همه درسايه شكوفایی روح لطيفش بود كه خلوص وعرفان را درهنگام نيايش ونماز به درگاه الهي جلوه گر مي شد و عشق وعلاقه بي حد او نسبت به ائمه اطهار او را چنان تربيت نموده بود كه به موقع شنيدن مصائب اهل بيت چهره اش دگرگون مي شد و اشك از چشمانش جاري مي گشت. شهيد پرويز اسكندري از سن هیجده سالگي سه بار در جبهه حضور يافت تا سرانجام در سومين اعزام درعمليات كربلاي پنج درتاريخ پنجم بهمن ماه 1365، براثر اصابت تركش گلوله خمپاره به درجه رفيع شهادت نائل آمد. اپیکر پاک شهید در گلزار شهدای کلاک آرمیده است.

شهید« پرويزاسكندري» در وصیت نامه خود چنین می نگارد:

وصيت به خانواده عزيز و محترم

پدر عزيز و گرامى سلام عليكم ، از زحمات شما در تربيت و راهنماييم در مسير و خط اسلام و قرآن تشكر مى كنم هر چند كه از عهده من خارج است ، و هر چند در اين دنيا نتوانستم جبران زحماتت را بنمايم ولى اميدوارم مرا ببخشى و اگر در طول دوران عمر موجبات ناراحتى شما را فراهم آورده ام مورد عفو قرار دهى زيرا رضايت والدين در درجه اول قرار دارد و همچنين زحمات فراوانى كشيدى كه به تحصيل علم ادامه دهم ، اميدوارم كه خداوند شما را سلامت و مورد رحمت خود قرار دهد .

و تو اى مادر سلام بر تو و روح والاى تو و عصاره پاك وجود تو كه در رگ و خون من است و بر خاك مقدس جبهه جارى مى شود و با خاك پاك جبهه درمى آميزد ، شكر الله كه پدر و مادرم را از مومنين قرار داد و آموختند مرا كه راضى به رضاى الله باشم و اسلام و قرآن را بر جان خود افضل بدانم . اى مادر به وجودت افتخار كرده و در آخرت نيز سربلند خواهم بود زيرا كه گرسنگى مرا همراه با اشكى كه در مجالس سوگوارى اهل بيت از ديدگانت جارى بود ، بر طرف كرده اى و تو اى مادر كه معلم قرآن و اخلاق فرزندان خود در محيط خانه و هم در بيرون از محيط خانه بوده اى و به موعظه اى مى پردازى انشاءالله كه خداوند از شما راضى باشد و مطمئنا به پاس زحماتت اجر عظيمى را براى شما منظور خواهد داشت و اگر اى مادر موجب رنجش خاطرت شده ام اميدوارم مرا ببخشى انشاءالله .

و شما اى برادران و خواهران عزيزم ، به وجود شما نيز افتخار مى كنم زيرا كه هر كدام از شما به نوبه خود نقش موثرى در انقلاب اسلاميمان داشته ايد و همواره در راه اسلام كوشا بوده ايد و اينكه مشوق من در رفتن به جبهه بوده ايد . از شما مى خواهم كه فرزندانتان را نسبت به اسلام متعهد تربيت كنيد كه خود را در قبال شرع و پيشبرد اهداف اسلامى مسئول بدانند و اما تو يگانه خواهرم كه در مكتب حضرت زهرا (س) و زينب كبرى (س) درس آموخته اى ، همواره با حجاب خود مشت محكمى بر دهان بى حجابها بزن و فرندان صالح تربيت كن، از اميد هم مى خواهم كه درسهايش را بخوبى بخواند زيرا كه استقلال كشورمان در گرو درس خواندن بچه هاى مسلمان ومتعهد مى باشد. از خانواده عزيزم مى خواهم كه نمازهايتان را با نشاط بخوانيد و زياد قرآن بخوانيد كه حافظه را زياد مى كند و همينكه شما را بى نياز مى كند و آنچه باعث سعادت شما است قرآن است و كفاره گناهان خود را با قرآن خواندن بپردازيد و به طور كل عباداتتان عاشقانه باشد و از خدا بخواهيد كه آفات عبادت را از شما دور سازد .                                  بیست و هشتم اردیبهشت 1365

خدايا !خدايا! تا انقلاب مهدى خمينى را نگه دار از عمر ما بكاه بر عمر رهبر افزا.